بررسی پیامدها و علل کاهش نرخ باروری در آمریکا

بررسی پیامدها و علل کاهش نرخ باروری در آمریکا

این متن ترجمه‌ای از یادداشتی از آلیا وانگ[1] در 17 می 2019، در پایگاه آتلانتیک با عنوان «نگرانی‌های نابجا از کاهش نرخ ناباروری ایالات‌متحده[2]» است که پیرامون کاهش نرخ باروری در آمریکا به نگارش درآمده است؛ نویسنده ضمن هشدار، علت اصلی این کاهش را به عدم احساس حمایت‌های لازم دولتی برای فرزندآوری نسبت به خانواده‌ها نسبت می‌دهد.

گروه مترجمان مرکز مطالعات آمریکا

بسیاری از زنان ممکن است از داشتن فرزند خودداری نکنند، اما به‌سادگی آن را به تأخیر می‌اندازند. نرخ باروری آمریکا در حال کاهشی مستمر است: طبق گزارش مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری‌ها -که روز چهارشنبه منتشر شد- در سال ۲۰۱۸، نرخ باروری به پایین‌ترین سطح تاریخی رسید که دو درصد از سال گذشته پایین‌تر بود. در حال حاضر، پیش‌بینی می‌کنند که زنان آمریکایی در طول عمر خود، میانگین ۷۳/۱ کودک را داشته باشند. تعداد مطلق تولدها به یک سطح تاریخی کاهش‌ یافته است؛ سال گذشته تقریباً ۸/۳ میلیون نوزاد در ایالات‌متحده متولدشده‌اند، کمترین آمار از سال ۱۹۸۶ تاکنون؛ یعنی زمانی که این کشور، تازه از رکود بیرون آمده بود. برخی ناظران نگران هستند که این کاهش مداوم نرخ موالید، پیامدهای اقتصادی شومی در آینده‌ای نه‌چندان دور، به دنبال خواهد داشت. بدون داشتن موالید کافی، آرایش جمعیتی آمریکا بیشتر به نسل‌های پیرتر نزدیک می‌شود که نیازمندتر و کمتر مولد هستند.

در طول زمان، نیروی کار ِ رو به کاهش می‌تواند این تعادل را ناپایدار کند. کارن بنجامین[۱]، استاد جامعه‌شناسی در دانشگاه دولتی بولینگ گرین، می‌گوید اگر این روند در چند سال آینده به همین شکل ادامه یابد، این ترس‌ها می‌توانند قابل‌اعتنا باشند؛ اما او می‌گوید: روندهای گزارش‌شده در این گزارش جدید، پیچیده‌تر از کاهش نرخ باروری بوده و حاوی برخی اخبار امیدوارکننده است؛ نرخ زادوولد جوان‌ترها از سال ۲۰۱۷ تا ۲۰۱۸ میلادی، به میزان ۷ درصد کاهش‌یافته است. در این میان، نرخ برای زنان ۳۰ تا ۳۴ سال، عملاً بدون تغییر بوده و زنان در اواخر دهه ۳۰ و اوایل ۴۰ سالگی رشدی اندک در نرخ تولد، به ترتیب ۱ و ۲ درصد داشته‌اند. در مقابل این پس‌زمینه، بنجامین استدلال می‌کند که استفاده از این آمار، ۷۳/۱ فرزند به ازای هر زن برای پیش‌بینی فاجعه معنا ندارد. معیار رایج نرخ باروری یک کشور، به‌عنوان نرخ باروری کل شناخته می‌شود. نرخ باروری کل، تعداد کودکانی را که یک زن متوسط آمریکایی در طول عمر خود خواهد داشت، پیش‌بینی می‌کند. نکته مهم این است که این آمار جاری نیستند، بلکه به‌عنوان‌مثال، نرخ باروری زنان چهل‌ساله آمریکایی را جمع‌آوری کرده و آن را بر روی نمودار برون‌یابی می‌کنند تا متوجه شوند، زنانی که الآن در بیست‌سالگی خود هستند، در دو دهه آینده چه نرخ باروری‌ای خواهند داشت. بنجامین می‌گوید: نرخ باروری کل، یک معیار مفید است زیرا ساده بوده و امکان مقایسه برابر را در سطح جهانی فراهم می‌کند؛ اما در کشوری و دوره‌ای که زنان بیشتری مادر شدن را به تأخیر می‌اندازند، وی استدلال می‌کند که نرخ باروری کل، برآوردی بوده که نامتوازن است.

این امر به‌طور خاص درست است، زیرا نرخی که زنان آمریکایی در سنین باروری، علاقه به شروع یک خانواده را نشان می‌دهند، در دهه گذشته چندان تغییر نکرده است. این تحقیق در نشست اخیر جمعیت شناسان، نشان داده شد اما درباره تعداد ایده‌آل کودکان در خانواده چیزی نمی‌گوید. درعین‌حال، تحقیقات جدید، فرضیه‌های سنتی را در مورد عوامل خطر بروز حاملگی در سالمندان، به چالش می‌کشد. بنجامین می‌گوید در گذشته، زنان، کودکان زیادی در ۴۰ سالگی داشتند، البته یک نکته نیز وجود دارد و آن، این است که در گذشته، آن‌ها اغلب فرزند سوم یا چهارم خود را در این سن داشتند. درحالی‌که برخی از این به‌ظاهر کاهش باروری، ممکن است قابل انتساب به تأخیر باشد، به‌ویژه اینکه تصمیم زن برای به تأخیر انداختن نوزاد، احتمال اینکه او هرگز فرزندی را نداشته باشد، افزایش می‌دهد. لیمان استون[۲]، محقق موسسه مطالعات خانوادگی، در ایمیلی به من گفت: «ما باید در حال تغییر نحوه صحبت از یک داستان در مورد تأخیر در باروری به سمت داستانی درباره تولدی که این زنان هرگز نخواهند داشت، حرکت کنیم.»

هر اتفاقی که می‌افتد، مردم تصمیم می‌گیرند که فرزند نداشته باشند یا اینکه آن‌ها را به دلایل مختلف، به تأخیر بیندازند، البته نه همیشه به این دلیل که به آن‌ها علاقه‌مند نیستند. به‌عنوان‌مثال، یک مطالعه در سال ۲۰۱۸ بر روی انگیزه‌های زنان سالم در ایالات‌متحده و رژیم صهیونیستی که تخمک اهدا می‌کردند، نشان داد که «فقدان یک شریک»، نیروی محرک اصلی آن‌ها است. به‌طور خاص، شرکت‌کنندگان در مطالعه به کمبود عظیم مردانی که تحصیلات دانشگاهی دارند و متعهد به وفاداری، ازدواج یا والد شدن هستند، اشاره کردند. والدین بالقوه دیگر، احتمالاً فرزند‌دار شدن را به دلیل کمبود منابع یا حسی که محیط آن‌ها بسیار غیرقابل‌پیش‌بینی است، کنار خواهند گذاشت. جوزه کالیپنی[۳]، مدیر سیاست مراقبت از نسل‌های آینده، در یک ایمیل گفت: «بی‌ثباتی اقتصادی و هزینه‌های بسیار بالای مراقبت، می‌تواند فاکتورهایی باشد که مردم تصمیم می‌گیرند تا فرزند‌دار شدن را به تعویق بیندازند یا اصلاً بچه‌دار نشوند.» مطالعات بی‌شمار، این تمایل رو به رشد برای به تأخیر انداختن مادری را به عوامل تنش‌زای مالی نسبت داده‌اند؛ به‌عنوان‌مثال، عدم قطعیت اقتصادی و بدهی فراگیر دانش آموزان، بی‌ثباتی شغلی و دسترسی محدود به بیمه سلامت. در همین حال، شواهد نشان می‌دهد که مشکلات اجتماعی مانند تغییر آب‌وهوا – که ممکن است درنهایت، بر برخی از توانایی‌های زنان برای بچه‌دار شدن تأثیر بگذارد – می‌تواند برخی از والدین آینده را از والد شدن منصرف کند. آنچه باید گفت این است که نرخ باروری پایین، به‌احتمال‌زیاد نشانه این نیست که نسل جوان ایالات‌متحده فرزند داشتن را رد می‌کنند. در عوض، همان‌طور که بنجامین و بسیاری از ناظران دیگر آن را می‌بینند، این نشانه‌ای از آن است که آمریکایی‌ها، حمایت‌های لازم برای داشتن کودک را احساس نمی‌کنند.

منبع:

این مقاله ترجمه از سایت دی آتلانتیک است،برای دریافت اصل مقاله کلیک کنید.


[۱].Karen Benjamin Guzzo

[۲].Lyman Stone

[۳]. Josie Kalipeni