پایان عصر آمریکایی و انفجار درونی آمریکا چگونه است؟

پایان عصر آمریکایی و انفجار درونی آمریکا چگونه است؟

«دانیل آرایا[1]»، تحلیلگر ارشد آمریکایی 28 ژانویه 2020،[2] در یادداشتی در نشریه آمریکایی فوربس، از پایان عصر و امپراتوری آمریکایی خبر داده و همچنین، درباره «انفجار سیاسی و اجتماعی ایالات‌متحده از درون» هشدار داده است.
«دانیل آرایا»، عضو ارشد اندیشکده «مرکز بین‌المللی نوآوری حکمرانی[۱]» و مشاور «اجلاس جهانی حقوق[۲]» است. وی به‌کرات به‌عنوان استاد مهمان برای سخنرانی در دانشگاه‌ها و مراکز تحقیقاتی از قبیل دانشگاه هاروارد[۳]، بنیاد اینتر پرایز آمریکا[۴]، دانشگاه استنفورد[۵] و مرکز تحقیقاتی مایکروسافت،[۶] دعوت شده است. آرایا مؤلف چندین اثر در حوزه‌های فناوری، کارآفرینی و سیاست‌گذاری عمومی از قبیل کتاب «اطلاعات انباشته‌شده[۷]» (۲۰۱۸) و «شهرهای هوشمند[۸]» (۲۰۱۵) است.

آرایا در این مطلب بر پایان استیلای سوخت‌های فسیلی و تعیین‌کننده بودن انرژی‌های پاک، بر آینده قدرت در جهان تأکید می‌کند و دو طرح «پیمان سبز اروپا[۹]» و «طرح یک جاده و کمربند (جاده ابریشم جدید) چین[۱۰]» را به‌عنوان طلیعه پایان عصر آمریکایی قلمداد می‌کند. ترجمه این یادداشت را در متن زیر بخوانید:

  • آیا امپراتوری سوخت فسیلی آمریکا در حال فروپاشیدن است؟

از زمان پایان جنگ جهانی دوم، ایالات‌متحده نقش رهبری و نظارت بر یک نظم جهانی را -که اساس آن سوخت‌های فسیلی بوده- بر عهده داشته است. حال، پایان این عصر فرارسیده است. قبلاً اساس امپراتوری بریتانیا مبتنی بر زغال‌سنگ بود و اساس قرن آمریکایی، مبتنی بر نفت اما اکنون این فناوری‌های انرژی‌های تجدید پذیر هستند که نقش راهبری جهان پسا آمریکایی را بر عهده دارند؛ «پیمان سبز اروپا[۱۱]»، نمایانگر شروع این عصر جدید است.پیمان سبز اروپا، بلندپروازانه‌‎‌ترین پروژه انرژی پاک در تاریخ است و این پروژه، آغاز یک دوره جدید سیاست‌گذاری در زمینه انرژی پاک را کلید زده است. این طرح اروپا به‌رغم چالش­هایی که با آن مواجه است، نشان‌دهنده یک «نقشه راه» برای بازسازی کل اقتصاد اروپا با هدف ایجاد اولین منطقه عاری از سوخت­های فسیلی تا سال ۲۰۵۰ است. پیمان سبز با توجه به اختصاص بودجه یک تریلیون یورویی سرمایه‌گذاری، در نظر دارد تا برای اولین بار، یک قانون اقلیمی را وضع کند که به هدف حذف سوخت فسیلی در سال ۲۰۵۰ برسد.

  • اقتصاد سبز: اروپا به‌اضافه چین

پیمان سبز همچنین، فراتر از اروپا می‌تواند پاسخی به بلندپروازی‌های چین هم باشد. با توجه به کاهش رشد چین در زمینه فناوری‌های انرژی‌های تجدید پذیر و افزایش استفاده این کشور از سوخت فسیلی، اروپا برای تسریع بخشیدن به ابداعات چین در زمینه فناوری انرژی پاک، یک بازار بسیار ضروری را نمایندگی می‌کند. اتحادیه اروپا بزرگ‌ترین شریک تجاری چین است و بخش اعظم این تجارت، در زمینه کالاهای صنعتی و ماشین‌آلات است. با توجه به اینکه تجارت رو به گسترش دوجانبه میان اتحادیه اروپا و چین، در هرروز از رقم یک میلیارد دلار فراتر رفته است، ظرفیت تجارت در زمینه فناوری‌های انرژی پاک، میان این دو، ظرفیت گسترده‌ای است که البته هرچند چین بزرگ‌ترین تولیدکننده و توزیع‌کننده فناوری انرژی پاک در جهان بوده اما این کشور، بزرگ‌ترین تولیدکننده گاز دی‌اکسید کربن در جهان نیز است. چین به‌عنوان یک مرکز تولیدکننده در جهان، همچنان بزرگ‌ترین تولیدکننده صفحات (پنل‌های) خورشیدی، توربین‌های بادی، باتری‌ها و تجهیزات الکتریکی است و همچنین، سرمایه‌گذار پیشتاز در زمینه انرژی پاک است. علاوه بر این، چین در زمینه اختراعات در حوزه انرژی‌های تجدید پذیر در جهان، نقش رهبری را در اختیار دارد و ایالات‌متحده، ژاپن و اروپا، پشت سر چین قرار دارند. پیمان سبز اتحادیه اروپا با همکاری جمعی با چین، می‌تواند با موفقیت، اقتصاد اروپا و بخش اعظمی از آسیا را بازسازی کند.

  • تغییر به سمت فناوری‌های انرژی پاک

این موضوع، یک واقعیت است که اروپا برای پیش بردن (مقابله با) تغییرات اقلیمی، به چین نیاز دارد. چین بیش از یک‌چهارم گازهای گلخانه‌ای در جهان را تولید می‌کند، میزانی که از مجموع گازهای گلخانه‌ای تولیدی اروپا و ایالات‌متحده بیشتر است اما چین هم به اروپا نیاز دارد. آسیب­های زیست‌محیطی ناشی از صنعتی شدن آسیا، به نابودی و فروپاشی محیط‌زیست این منطقه سرعت می‌دهد. آلودگی اتمسفر، آلودگی آب و کمبود آب، در حال حاضر به موضوعی فراگیر تبدیل شده است که از مجموع لیست ۱۰۰ شهر آلوده جهان، ۹۹ شهر در آسیا واقع‌شده‌اند. اهمیت بیشتر مشارکت اتحادیه اروپا و چین در زمینه پیمان سبز، این است که باعث ایجاد اقتصادهایی بزرگ با حجم و گستره بالا که جهان، به‌شدت به آن نیاز دارد، خواهد شد. همکاری جمعی چین و اروپا، باعث خواهد شد تا تلاش برای کربن‌زدایی[۱۲] کردن در دیگر مناطق جهان در آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین، بسیار ارزان‌تر شود. چین همین حالا هم در زمینه تجهیزات مرتبط با انرژی‌های تجدید پذیر، وسایل الکتریکی، ذخیره انرژی، زیرساخت ریلی، هوش مصنوعی، ارتباطات راه دور و رباتیک، یک قدرت مسلط در جهان است. به‌رغم توسعه سریع ایالات‌متحده به‌عنوان رقیب این کشور، ظرفیت گسترده چین در زمینه تولید فناوری‌های پاک، عملاً می‌تواند جهان را به سمت حرکت برای جدا شدن از سوخت‌های فسیلی سوق دهد.

همچنین، تغییر مسیر اروپا به سمت فناوری‌های انرژی پاک، می­تواند کاملاً با ابتکار یک جاده و کمربند چین (طرح جاده ابریشم جدید چین) درآمیزد. طرح یک جاده و کمربند، بزرگ‌ترین پروژه زیرساختی تاریخ است و سرمایه‌گذاری‌های این طرح، شامل ۱۳۱ کشور می‌شود که دوسوم جمعیت جهان را پوشش می‌دهد. حجم کلی این پروژه، نفوذ جهانی چین را گسترش می‌دهد و همچنین، تسلط و غلبه آمریکا (بر جهان) را تضعیف می‌کند. در ایالات‌متحده به‌طور گسترده برای رد طرح یک جاده و کمربند، این طرح به‌عنوان یک دیپلماسی استعماری نوین ایجاد تله بدهی ارزیابی و مطرح شده است اما واقعیت این است که این طرح، امضای یک نظم جهانی جدید[۱۳] است. با توجه به از نفس افتادن عصر هژمونی آمریکا، یک اوراسیای فرا قاره‌ای در حال ساخته ‌شدن است

  • پایان عصر آمریکایی

امپراتوری‌ها ظهور و سقوط می­کنند. به اعتقاد الیوت کوهن[۱۴] (استاد علوم سیاسی و نظریه‌پرداز مطرح آمریکایی)، ریاست‌جمهوری ترامپ، طلیعه پایان عصر آمریکایی است. آمریکا همچنان ابرقدرت است اما کم شدن نفوذش کاملاً واضح است. سیستم سیاسی آمریکا که با طمع کنترل نشده شرکت‌های این کشور، تحلیل رفته است، موردحمله و طعمه نخبگان درنده­خو قرارگرفته است. آمریکا تحت تأثیر این مسئله که چین «رقیب امپراتوری[۱۵]» او است، در یک باتلاق بی­کفایتی و فساد غرق می‌شود. موازنه جهانی قدرت در حال تغییر یافتن است و نظم جهانی در حال تراز کردن و ایجاد موازنه حول بلوک‌های منطقه‌ای[۱۶] است.

ایالات‌متحده در داخل این کشور، با احتمال واقعی انفجار سیاسی و اجتماعی از درون مواجه است. جامعه مبتنی بر بازار در این کشور، موجب تولد یک نوع فئودالیسم شرکت محور[۱۷] شده که عملاً دموکراسی‌اش را خنثی و عقیم کرده است. همان‌طور که جفری ساکس[۱۸] (اقتصاددان برجسته آمریکایی) بیان کرد، هم‌اکنون هر یک از چرخه‌های انتخابات در آمریکا، ۸ میلیارد دلار یا بیشتر هزینه دارد و به‌طورمعمول، میلیاردرها، شرکت‌های بزرگ نفتی، مجتمع‌های نظامی-صنعتی و لابی‌های درمانی بخش خصوصی در این چرخه‌ها خرابکاری کرده‌اند. برای چارچوب­مند کردن این بحث، باید بگویم که هم‌اکنون ثروت چهار تن از ثروتمندترین افراد آمریکا، از ثروت ۱۸۵ میلیون نفر از هم‌وطنان آمریکایی آن‌ها بیشتر است.

  • سبز کردن اوراسیا

اقتصاد سبز[۱۹]، در فراسوی امپراتوری رو به فروپاشی آمریکا قرار دارد؛ امپراتوری که اساس آن سوخت فسیلی بوده است. انتظار می‌رود که تقاضای جهانی برای انرژی در جهان تا سال ۲۰۵۰، به میزان ۵۰ درصد افزایش ‌یابد و مبدأ اکثریت این تقاضا نیز آسیا است. سرمایه‌گذاری‌ها بر روی ظرفیت نسل جدید از قدرت، طی دو دهه آینده از ۲/۱۰ تریلیون دلار فراتر خواهد رفت. خوشبختانه بخش اعظم این سرمایه‌گذاری -که حدود ۴/۷ تریلیون دلار است- به ظرفیت ایجاد انرژی تجدید پذیر مربوط خواهد شد. طرح یک جاده و کمربند سبز و پیمان سبز اروپا در کنار هم، می‌تواند به یک تغییر قطعی در حوزه انرژی کمک کند. این موضوع هم برای اروپا، هم ‌چین و همچنین برای ده‌ها کشور منطقه اوراسیا، مزیت خواهد بود. چین، زمانی رهبر جهان از منظر فناوری‌های تجدید پذیر بوده است اما به نظر می‌رسد که رهبرانش در مواجهه با کم شدن سرعت رشد اقتصادشان، عقب نشسته باشند. سرمایه‌گذاری چین در زمینه انرژی پاک از سال ۲۰۱۷ کاهش‌یافته و از ۷۶ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۷، به ۲۹ میلیارد دلار در اوایل سال ۲۰۱۹ رسیده است. موضوعی که مسئله‌سازتر بوده، این است که بانک‌های دولتی چین برای تأمین مالی نیروگاه‌های زغال‌سنگ در دیگر کشورها، از طریق طرح جاده و کمربند، مبلغ ۳۰ میلیارد دلار کنار گذاشته و به آن اختصاص داده­اند. بااین‌حال، اروپا با در پیش گرفتن یک نقش رهبری در قبال چین، می‌تواند بر روی تغییر به سمت یک اقتصاد سبز نقشی سرنوشت‌ساز ایفا کند، برای مثال می‌توان به یک مورد اشاره کرد و آن شرکت هوآوی[۲۰] چین است که هم بزرگ­ترین تأمین‌کننده تجهیزات مخابراتی و ارتباط راه دور است و هم یکی از تأمین‌کنندگان بزرگ و کلیدی پنل‌های خورشیدی[۲۱] است.

با وجود انتقادها از نقش استعمار نوین چین در آفریقا، آمریکای لاتین و جنوب شرقی آسیا، حقیقت این است که زیرساخت چین با همراهی کردن با طرح (پیمان سبز) اروپا، امکان ایجاد احتمال رشد و توسعه جهان را فراهم می‌کند. همان‌طور که «صندوق جهانی حیات­وحش[۲۲]» در گزارش اخیر خود اعلام کرد، گستره طرح کمربند و جاده بدان معنا است که فناوری‌ها و رویه‌های پایدار برای مدیریت بحران زیست‌محیطی، حیاتی هستند. ابزارهای عمیق چین و مهارت تولید با مهندسی پیشرفته اروپا و برنامه‌ریزی آن، می‌تواند برای سراسر آسیا، خاورمیانه، اروپا و آفریقا، تسهیل‌کننده یک آینده توأم با انرژی پاک باشد. با فرا رفتن از امپراتوری رو به نابودی آمریکا، آنچه به آن نیاز است، یک تلاش هماهنگ برای سرمایه‌گذاری بزرگ بخش عمومی در حوزه زیرساخت سبز و فناوری‌های پاک است. چین و اروپا در کنار هم، کلید این موضوع را در دستانشان دارند. (Araya, 2020)

منبع:

Araya, D. (2020). Is America’s Fossil Fuel Empire Collapsing? forbes. Retrieved from https://www.forbes.com/sites/danielaraya/2020/01/28/is-americas-fossil-fuel-empire-collapsing/#593994832c57


[۱] Centre for International Governance Innovation

[۲] World Legal Summit 

[۳] Harvard University

[۴] American Enterprise Institute

[۵] Stanford University

[۶] Microsoft Research

[۷] Augmented Intelligence

[۸] Smart Cities

[۹] European Green Deal

[۱۰] Belt and Road Initiative (BRI)

[۱۱] پیمان سبز اروپا، توافقی در بین کشورهای عضو اتحادیه اروپا است که طبق مفاد آن باید تا سال ۲۰۵۰ میلادی، اروپا به‌طور کامل سوخت‌های فسیلی را از بسته انرژی خود حذف کند.

[۱۲] decarbonize

[۱۳] new global order

[۱۴] Eliot Cohen

[۱۵] imperial competitor

[۱۶] regional blocs

[۱۷] corporate feudalism

[۱۸]  Jeffrey Sachs

[۱۹]  green economy

[۲۰] Huawei 

[۲۱] solar panels

[۲۲] World Wildlife Fund