بررسی فرصت‌ها و تهدیدهای تاثیر فناوری در زندگی

بررسی فرصت‌ها و تهدیدهای تاثیر فناوری در زندگی

کارا اسویشر، متخصص و نویسنده تأثیرگذار در حوزه فناوری، در این مطلب با عنوان «شرکت‌های بزرگ فناوری راه را برای به گند کشیدن آمریکا هموار کرده‌اند» که در پانزدهم ژانویه 2020 در روزنامه نیویورک‌تایمز منتشر شده است بیان می‌کند که در دو هفته گذشته، متوجه هزینه واقعی همه راه‌هایی که به سرانجام نرسیده‌اند شده است. اسویشر چنین توضیح می‌دهد که تنفر ایجاد شده در فضای دیجیتالی و اطلاعات نادرست، سرانجام از صفحات مجازی نمایشگرها بیرون پرید و وارد دنیای واقعی شد در قالب جمعیتی خشمگین که پس از تحریک به خشونت توسط رئیس‌جمهور، به عمارت پارلمان حمله کردند. وی معتقد است که در این مسئله، فناوری نقش بزرگی را ایفا کرد و ادعا می‌کند اکنون در میان سرنوشت‌سازترین روزهایی هستیم که فناوری به خود دیده است، مانند اینکه بزرگ‌ترین شرکت‌ها، سرانجام گام‌هایی را برای مشخص و مرتب کردن زیرساخت‌های خود برداشتند؛ همانند برخی اقدامات مختلف اپل، گوگل، فیس‌بوک و شاید به‌ویژه توییتر (با بستن صفحه¬ ترامپ) که متناوباً موردت کریم و تقبیح قرار گرفت. اسویشر اشاره می‌کند که دوست ندارد این را بگوید که زمان زیادی را صرف پیش‌بینی این زمین‌لرزه اجتناب‌ناپذیر در حوزه¬ فناوری کرده است، اما شوک یورش به کنگره که فقط یک مایل با خانه¬ او فاصله داشته، آن‌قدر شوکه کننده بوده است که موجب یادآوری اولین بار رفتن او به سمت فناوری شده است. او امیدواری خود را چنین توضیح می‌دهد که شاید با گسترش استعدادها در سراسر کشور و با تمرکززدایی قدرت از یک مکان، با اجازه دادن به قشرهای مختلف مردم برای رشد، در این دوره از شیوع کوید 19 و ناآرامی‌های مدنی، فرصتی ایجاد شود تا بهره¬ای نو از میان ویرانی¬ها استخراج گردد.

گروه مترجمان مرکز مطالعات آمریکا

اوضاع نابسامان دو هفته گذشته فرصتی را برای تجدیدنظر در نقش فناوری در زندگی ما فراهم کرده است. از همه افسانه‌هایی که در مورد آمریکا شنیده‌ایم، شاید تأثیرگذارترین آن، پاسخ برای سؤال دیرینه‌ای باشد که همیشه از خود به‌عنوان یک ملت می‌پرسیم که «آیا ما می‌توانیم دوباره از نو شروع کنیم؟» این، یک مفهوم در قلب فناوری است که کارآفرینان آن، بر این نظر خلل‌ناپذیر راسخ‌اند که حتی در بدترین قسمت شکست، برای فشار دادن دکمه شروع مجدد و رونمایی کردن از احتمالات جدید و خیره‌کننده، فرصتی وجود دارد. نمی‌توانم به شما بگویم در طی مدت‌زمان طولانیِ سروکارم با فناوری، چندین بار به این نقل‌قول توماس ادیسون رسیده‌ام که وقتی کار نوپای کارآفرینان ورشکسته شد، آن را سرلوحه خود قرار دهند: «من هیچ‌گاه شکست نخورده‌ام، بلکه فقط ده هزار روش یافته‌ام که به نتیجه نرسیدند».

خوب، در دو هفته گذشته، ما متوجه هزینه واقعی همه راه‌هایی که به سرانجام نرسیدند، شدیم. تنفر ایجاد شده در فضای دیجیتالی و اطلاعات نادرست، سرانجام از صفحات مجازی نمایشگرها بیرون پرید و وارد دنیای واقعی شد، آن‌هم به شکل جمعیتی خشمگین که پس از تحریک به خشونت توسط رئیس‌جمهور، به عمارت پارلمان حمله کردند. فناوری نقش بزرگی را در این راستا ایفا کرد. اکنون اندک افرادی این را انکار می‌کنند که این ابزار معجزه‌آسا که سیلیکون ولی اختراع کرده ‌استبدجور به بیراهه رفته است؛ سیلیکون ولی جایی است با گسترده‌ترین تمرکز تجارت و فناوری عالی در جهان که در کالیفرنیا واقع شده است. اکنون ما در میان سرنوشت‌سازترین روزهایی هستیم که فناوری به خود دیده است. بزرگ‌ترین شرکت‌ها سرانجام گام‌هایی را برای مشخص و مرتب کردن زیرساخت‌های خود برداشته‌اند. اقدامات مختلف اپل، گوگل، فیس‌بوک و شاید به‌ویژه توییتر که سرانجام، صفحه­ رئیس‌جمهور ترامپ را پس از نقض مکرر قوانین و تشدید خشونت مسدود کرد، متناوباً موردتکریم و تقبیح قرار گرفت.

شاید باور نکنید که بعد از سال­ها هشدار دادن در مورد این وضعیت، تنها به یک‌چیز فکر می‌کردم و آن فکر، این بود که آیا می‌شود دوباره از اول شروع کرد؟ دوست ندارم این را بگویم که زمان زیادی را صرف پیش‌بینی این زمین‌لرزه اجتناب‌ناپذیر در حوزه­ فناوری کرده بودم، اما یورش به کنگره که فقط یک مایل با خانه­ ما فاصله دارد، آن‌قدر شوکه کننده بود که یادم آمد، اولین بار چرا به سمت فناوری کشیده شدم. اینکه اختراعات قدرتمند می‌توانستند برای بهتر شدن اوضاع نسل بشر به کار روند و مردم را به روش‌هایی که مدت‌های مدیدی از ما دور شده بودند، متحد کنند، نویدبخش بود. امروزه چنین عقیده‌ای به نظر دور از ذهن می‌رسد، همان‌طور که عبارت دیگر از یک اصطلاح معروف کامپیوتری، نسبت به موارد دیگر در اولویت قرار دارد؛ اصطلاح «آینه تمام‌نما» در مورد فناوری اساساً به این معناست که ورودی اشتباه، خروجی اشتباه. فناوری قطعاً به ایجاد زباله‌دان کمک کرده است، درست همان‌جایی که آمریکا در آن قرار دارد.

ازاین‌رو، با توجه به نیاز به نوآوری، در ماه گذشته با خاویر سوارز، شهردار میامی صحبت کردم. به نظر می‌رسد که یک‌عمر از زمان صحبت ما می‌گذرد، بااین‌حال، هنوز بازتاب آن وجود دارد. من به دلیل موج توجهی که شهر فلوریدا به‌تازگی پس از یک گروه از سرمایه‌گذاران معروف دره سیلیکون مانند کیث رابیس و شروین پیشوار از منطقه خلیج در سان‌فرانسیسکو دوباره به آنجا نقل‌مکان کرده بودند، آن را قطب جنب‌وجوش نامیدم. فیلم «خلاف‌کاران میامی» را به خاطر بیاورید، یک درام جنایی تلویزیونی در فلوریدا که ۸۰ درصد آن، نمایش تشریفاتی رسمی پوشان با قایق‌های تندرو و ته‌ریش‌های بسیار زیاد هنری بود. حال، چند دهه بعد، جدیدترین مد را در نظر بگیرید: «خلاف‌کاران میامی».

آقای سوارز یک ستاره درخشان جوان جمهوری‌خواه که اخیراً با استفاده از رسانه‌های اجتماعی برای بازار تجارت در شهر خوش آب‌وهوای خود به‌عنوان محل بزرگ بعدی برای شروع دوباره، توجه زیادی به خود جلب کرده است. همه این‌ها در اوایل ماه دسامبر، زمانی آغاز شد که یک سرمایه‌گذار قدیمی در توییتر پیشنهاد داد که دره سیلیکون باید به میامی انتقال یابد. «چگونه می‌توانم کمک کنم؟» آقای سوارز جواب داد: «اجرای یک نمایش قدرتمند و سخنان گیرای یک چهره مشهور پرشور و هیجان که در تضاد کامل با رشد آسیب‌زای شهرهایی مانند سان‌فرانسیسکو است که برای فرهنگ فن‌آوری توسعه‌یافته‌اند.» شهردار سوارز شما را دوست دارد برادر متخصص فنی او واقعاً شما را دوست دارد. او هفته‌ها با یک سری نظرات مختصر، مفید و ستودنی در توییتر، به این کار ادامه داد و برای بهره‌مندی از ارزیابی مجدد بسیاری از شرکت‌های فناوری که بر سر ماندن در منطقه خلیج هستند، با توجه به این‌که این بیماری همه‌گیر موجب تجدیدنظر در مورد کار از راه دور شده است، تلاش کرد.

البته آقای سوارز می‌داند که برای ایجاد دره سیلیکون دیگری تلاش شده؛ اما چندین بار در طول دهه‌های گذشته، ناموفق بوده است. منطقه سیلیکون را به خاطر می‌آورید؟ ناحیه سیلیکون؟ ساحل سیلیکون؟ بازآفرینی‌ای که مثلث آهنی سرمایه‌داران جسور را تشکیل می‌دهد، یک دانشگاه بزرگ جهانی و غول‌های فناوری پیشرفته برای میامی، بعید و شاید هم بیهوده است. آقای سوارز در گفتگو با من ابراز کرد: «من می‌خواهم با مشارکت مردم و تغییر روایت، از انرژی و اشتیاق میامی استفاده کنم». او همچنین گفت که این، فرصت خوبی است و توییتر را بهترین ابزار برای جلب علاقه به کمک به او درآوردن شرکت‌های نوآور به شهر خود می‌داند. آقای سوارز با اشاره به کشش اصلی در دره سیلیکون گفت: «جاده تپه شنی ما توییتر است و مانند این است که من بروم و کندوی عسلی را تکان بدهم».

این موضوع، تنها برای دو هفته پیش کمی نمایشی به نظر می‌رسید که شاید فقط برای استفاده از پلتفرم برای ایجاد یک خبر مثبت استفاده شد. این امر بعد از اینکه ترامپ به‌طور ناپسندی همان پلتفرم را با نفرت و دیوانگی و دروغش عوض کرد، کاملاً درست بود -پس خیلی از این دروغ‌ها  و در حمله به ساختمان کنگره رو شد. اگر می‌خواهیم فناوری را هدیه­ای به بشریت قلمداد کنیم، بهترین مثالی که می‌توانم بزنم این است که به نظر داریم یک کندوی عسل را تکان می‌دهیم -که ممکن است هم عسل از آن بیرون بیاید و هم زنبورهای عسل، ما را نیش بزنند- شاید با گسترش استعدادها در سراسر کشور و با تمرکززدایی قدرت از یک مکان و با اجازه دادن به قشرهای مختلف مردم برای رشد، در این دوره از شیوع کوید ۱۹ و ناآرامی‌های مدنی، ممکن است فرصتی به ما بدهد تا بهره­ای نو از میان ویرانی­ها استخراج کنیم.

منبع:

این مقاله ترجمه‌ای است از سایت نیوورک تایمز،برای دریافت اصل مقاله کلیک کنید.