نگاه مقایسه‌­ای جمهوری­‌خواهان و دموکرات­‌ها به مذاکرات هسته­‌ای ایران

از زمان امضای برجام در سال 2015 تاکنون، یکی از مباحث مهم سپهر سیاست داخلی آمریکا، موضوع برجام است؛ زیرا برجام در دولت دموکرات اوباما با معاونت جو بایدن امضا شد، حزب دموکرات، رسانه¬ها و اندیشکده¬های نزدیک به آن، خواهان حفظ و احیای برجام هستند. در مقابل، حزب جمهوری‌خواه از ابتدا با برجام مخالف بودند، به‌گونه‌ای که در دولت جمهوری‌خواه ترامپ، خروج از برجام اتفاق افتاد. هرچند با روی کار آمدن جو بایدن دموکرات به‌عنوان رئیس¬جمهور، جمهوری خواهان اهرم خود در قوه مجریه را برای مخالفت با برجام، از دست داده¬اند اما همچنان مخالفت¬های آن‌ها با مذاکرات احیای برجام وجود دارد. در ادامه تلاش می¬شود تا دیدگاه دو حزب جمهوری‌خواه و دموکرات به مذاکرات احیای برجام، موردبررسی قرار گیرد و در پایان، به این امر پرداخته می¬شود که چگونه سیاست دولت بایدن در مذاکرات احیای برجام، ترکیبی از دیدگاه جمهوری خواهان و دموکرات¬ها است.

طهمورث غلامی؛ کارشناس مسائل بین الملل

در آمریکا نسبت به اینکه برجام، برنامه هسته‌­ای ایران را مهار کرده است، اتفاق‌نظر وجود دارد. انتقاد جمهوری خواهان به برجام، این بود که اولاً این توافق قابلیت دستیابی ایران به ساخت سلاح را به‌صورت موقت به تأخیر می­اندازد؛ ثانیاً برجام محدود به برنامه هسته‌­ای ایران است و دیگر موضوعات چالش‌برانگیز میان ایران و آمریکا را در برنمی‌گیرد. لذا جمع‌بندی واحد در آمریکا، این است که برجام، به لحاظ بازه زمانی باید دائمی یا طولانی­تر شود و به لحاظ موضوعی، به مسائل منطقه‌­ای و دفاعی گسترش یافته و جامع‌تر شود. جمهوری‌­خواهان که اندیشکده بنیاد دفاع از دموکراسی نماینده فکری آن‌ها است، به چند دلیل مخالف مذاکرات احیای برجام هستند و بر راه­ حل­‌های دیگر تأکید دارند. دلایل آن‌ها برای مخالفت با توافق هسته‌­ای عبارت‌اند از: اول، هدف ج.ا.ایران دستیابی به سلاح هسته‌ای است؛ بنابراین، حتی با انجام توافق نیز نمی­توان ایران را از این هدف بازداشت. دوم، رهبران ایران با نگاهی به سیاست­‌های اخیر دولت بایدن، اقدام نظامی از سوی آمریکا را غیرممکن تلقی می­کنند، لذا به دنبال توسعه فعالیت­‌های هسته‌­ای، موشکی و منطقه‌­ای خود هستند. سوم، مشکلات داخلی، ضرورت بازیابی اقتصاد و رقابت با چین، سبب کاهش حضور و توان آمریکا در خاورمیانه شده است و ایران، فرصت مناسبی برای پیشبرد سیاست­های توسعه‌­طلبانه خواهد داشت. چهارم، اسرائیل توان نظامی کافی برای از بین بردن توان هسته­ای ایران را دارد. پنجم، چالش اصلی ایران در رفتارها و سیاست‌­های این کشور نیست بلکه در ماهیت نظام سیاسی آن است و راه‌حل نهایی رفع تهدید ایران، تغییر حکومت در آن است. آن‌ها به‌جای مذاکرات احیای برجام بر پیشنهادهای ذیل تأکید دارند: اول، نیازی به انجام توافق با ایران نیست، نیروی نظامی آمریکا و اسرائیل، توان از بین بردن برنامه هسته‌­ای ایران را دارد. دوم، اگر ناچار به توافق باشیم، باید توافق احتمالی تنها برای جلوگیری از پیشرفت‌های هسته­ای ایران و به‌صورت موقت انجام شود؛ پس باید راه­کاری نهایی برای تغییر نظام سیاسی در ایران، در نظر گفت.

در مقابل، رسانه­ها و اندیشکده­های حامی حزب دموکرات، خواهان مذاکرات احیای برجام هستند. آن‌ها برای این درخواست خود، چند دلیل مطرح می­کنند: اول، ایران همچنان خواهان مذاکره و بازگشت به توافق بوده و اقدامات انجام شده تنها برای افزایش اهرم فشار این کشور در مذاکرات است. دوم، دولت جدید در ایران برخلاف دولت حسن روحانی، امکان بهره‌مندی از منابع مالی بیشتر داخلی و در نتیجه، کنترل وضعیت اقتصادی را دارد؛ بنابراین، برای بازگشت به مذاکرات شتاب نمی­کند. سوم، رهبران ج.ا.ایران می‌دانند که آمریکا و رژیم صهیونیستی از سرعت برنامه هسته­ای این کشور، به خوبی آگاه هستند و مراحل آن را به‌طور دقیق دنبال می­کنند؛ بنابراین، هیچ اقدامی برای حرکت به سمت سلاح هسته­ای انجام نخواهند داد. چهارم، حرکت به سمت تولید سلاح هسته­ای، برتری راهبردی ایران در منطقه را از بین خواهد برد؛ چراکه در صورت دستیابی ایران به این سلاح، کشورهایی مانند عربستان سعودی نیز برای هسته­ای شدن، تلاش خواهند کرد، به همین دلیل، رهبران ایران تمایلی برای تولید سلاح هسته­ای ندارند. پنجم، ایران درنهایت ناگزیر از درخواست برای لغو تحریم­ها خواهد بود و به همین دلیل، میز مذاکره را برای برداشتن فشارهای اقتصادی انتخاب خواهد کرد.

بر این مبنا، آن‌ها پیشنهاد‌هایی نیز مطرح کرده­اند که عبارت‌اند از: اول، کنار گذاشتن تهدید نظامی و جلوگیری از اقدام احتمالی رژیم صهیونیستی علیه تأسیسات هسته­ای ایران؛ زیرا در این صورت، ایران برای تولید سلاح هسته­ای، جدی­تر خواهد شد. دوم، تلاش برای دستیابی به یک توافق موقت برای جلوگیری از تداوم پیشرفت­های هسته­ای ایران و در ادامه، اجرای سیاست «بیشتر در برابر بیشتر». سوم، همکاری بیشتر با متحدان و به‌ویژه همراهی با روسیه و چین، برای استفاده از اهرم فشار این دو کشور علیه ایران.

سیاست دولت دموکرات بایدن در مذاکرات برجام؛ ماهیتی جمهوری­‌خواهانه با روشی دموکرات

واقعیت این است که سیاست دولت بایدن، ترکیبی از دیدگاه جمهوری­خواهان و اندیشکده‌های حامی حزب دموکرات است. ارزیابی روند مواضع و اقدامات دولت بایدن، نشان می­دهد که رویکرد کلی دولت بایدن نسبت به ایران، تغییر جدی نکرده است؛ استراتژی «فشار هوشمند» یا ترکیب «فشار و تعامل»، الگوی اصلی مواجهه بایدن برای تحقق دو هدف مهار «برنامه هسته­‌ای» ایران در کوتاه‌مدت و مدیریت «رفتار منطقه­‌ای» آن، در بلندمدت است. برای مثال، می‌توان به استمرار اقدامات و تحریم‌های وضع‌شده در دولت ترامپ، در دوره بایدن اشاره کرد. درواقع، دولت بایدن ابزار تعامل و گفتگو را از دموکرات­‌ها گرفته و ابزار فشار و تحریم را از جمهوری­‌خواهان، به عاریت گرفته که خود این امر، گویای این واقعیت است که سیاست بایدن، ترکیبی از دیدگاه هر دو حزب عمده آمریکا می‌باشد.

سؤال اساسی این است که چرا دولت بایدن رویکرد فشار و تحریم جمهوری­‌خواهان را ادامه می­دهد. پاسخ آن‌، این است که فلسفه برجام که جلوگیری از دستیابی ایران به بمب اتم بود، زیر سؤال رفته است. درواقع، به دنبال سرعت و رشد برنامه هسته‌­ای ایران، برآورد آمریکا از آستانه گریز هسته­ای ایران، تغییر پیدا کرده است. به‌عبارت‌دیگر، آمریکا به این درک رسیده که از یک‌طرف، ایران دانش فنی برای غنی‌سازی اورانیوم در سطح موردنیاز برای ساخت سلاح را دارد و از طرف دیگر، ماشین‌­های نسل جدید سرعت تولید و انباشت مواد هسته‌­ای را افزایش داده است. ازاین‌رو، با فرض احیای برجام، اگر ایران بخواهد از توافق هسته‌­ای خارج شود، می­تواند در زمانی کمتر از یک سال، به قابلیت ساخت سلاح هسته‌ای دست پیدا کند. آنتونی بلینکن، در یک کنفرانس مطبوعاتی مشترک با وزیر خارجه فرانسه با اشاره به توسعه برنامه هسته­‌ای ایران گفت: «اگر ایران به غنی‌سازی بالا و استفاده از سانتریفیوژهای پیشرفته ادامه دهد، به نقطه‌ای خواهیم رسید که بازگشت به استانداردهای برجام به‌خصوص اطمینان از آستانه گریز، دشوار خواهد شد.»

 درواقع، طرح دوباره مفهوم آستانه گریز هسته­‌ای در شرایط کنونی، از سوی دو گروه مطرح می­شود؛ گروه اول، اسرائیل و اندیشکده­‌های نزدیک به این رژیم هستند که با برجسته کردن پیشرفت­‌های هسته‌­ای ایران، تلاش دارند تا حفظ آستانه گریز یک‌ساله از طریق بازگشت به برجام را غیرممکن معرفی کنند و با تکیه بر مزیت اطلاعاتی خود، راه مؤثر مهار برنامه هسته‌ای ایران را «استمرار فشار» و «اقدامات خرابکارانه» بیان نمایند. گروه دوم، تیم امنیت ملی بایدن است که معتقدند، هرچند برجام همچنان برای آمریکا دارای مزایای عدم اشاعه­ای است اما بازگشت به برجام را برای احیای منطق آستانه گریز یک‌ساله کافی نمی­دانند. آن‌ها راه‌حل را در وادار کردن ایران برای پذیرش محدودیت­های بیشتر می­دانند. مطالبه آمریکا در مذاکرات وین برای تخریب ماشین­‌های نسل جدید، توقف توسعه زیرساخت­‌های تولید این ماشین‌ها و افزایش همکاری ایران با آژانس در زمینه نظارت­‌های تکمیلی و داوطلبانه، در این چهارچوب بود. درواقع، هدف آمریکا این است که بخشی از تحریم­ها را حفظ کند و حق اعمال تحریم­‌های بیشتر را با هدف استمرار فشار علیه ایران و وادار کردن آن به پذیرش محدودیت‌های بیشتر بر برنامه هسته‌ای‌اش را برای خود محفوظ بدارد.