چالش‌ یا فرصت‌های منطقه‌ای ایران برای جوبایدن

چالش‌ یا فرصت‌های منطقه‌ای ایران برای جوبایدن

«نیسان رفعتی » 10 فوریه 2020 یادداشتی با موضوع «با برجام یا بدون آن، آیا ایران برای بایدن، یک چالش خواهد بود؟ » منتشر کرد. در واقع نویسنده بر این باور است که اگر گفتگوها با موفقیت به پایان برسد و یا با شکست مواجه شود، تاثیرات متعددی فراتر از عدم اشاعه سلاح هسته‌ای خواهد داشت. چرا که بر اساس اظهارات و سیاست¬های گذشته و راهبرد دولت بایدن هم‌زمان با ادامه¬ گفتگوها در وین، سه مؤلفه¬ کلیدی مهم؛ اول تأکید بر بازگشت به برجام، دوم، همکاری آمریکا با متحدان خود در خاورمیانه، برای تقویت توانایی¬ها با هدف مقابله بهتر با تهدید ایران و سوم استفاده از برجام به‌عنوان مبنایی برای مشارکت دادن ایران در مسائلی که فراتر از بندهای کنونی توافق هستند در حال تشکیل شدن است که نتیجه آن‌ها گام‌های این دو بازیگر را در منطقه تحت تأثیر قرار می‌دهد.

مترجم: هادی قربانیار

ایالات‌متحده از آوریل گذشته، مشغول مذاکره­ غیرمستقیم با ایران، در مورد احیای توافق سال ۲۰۱۵ برجام، بوده که برنامه­ هسته­ای تهران را محدود کرده است. اگر این گفتگوها با موفقیت به پایان برسد یا شکست بخورد، تأثیر آن­ها در طیفی از موضوعات، انعکاس خواهند یافت که فراتر از موضوع عدم اشاعه سلاح هسته‌­ای است که واشنگتن و تهران در مورد آن، اختلاف‌نظر دارند. وقتی دولت ترامپ[۱] در سال ۲۰۱۸، از برجام خارج شد، دوازده خواسته در مورد ابعاد گوناگون سیاست ایران را مطرح کرد و از تهران خواست تا مسیر جدیدی را در پیش بگیرد. از میان ملاحظاتی که آمریکا مدنظر داشت، سه مورد به‌طور مستقیم، به برنامه­ هسته‌­ای مربوط می­شد و یک مورد نیز به مسائل دوجانبه اشاره داشت؛ یعنی آزاد کردن شهروندان آمریکایی و عضو کشورهای متحد آمریکا که در ایران زندانی هستند. بقیه­ موضوعات، ناظر به رویکرد منطقه‌­ای ایران است؛ یعنی توسعه موشک­‌های بالستیک و همچنین، شبکه­ جنگجوهای نیابتی و شرکای ایران، از یمن گرفته تا خاور نزدیک که آمریکا، خواهان توقف و برچیدن آن­ها است. برای نیل به این اهداف، دولت ترامپ، عمدتاً از فشارهای مالی در کنار گسترش تحریم­‌های یک­جانبه استفاده کرده که به شکلی چشم­گیر، به اقتصاد ایران آسیب زده است. بااین‌حال، اقدامات فوق، نتیجه­ ملموسی را به همراه نداشتند، نه در بحث هسته­ای (جایی که ایران فعالیت خود را به‌شدت افزایش داد) و نه در کاستن از توانایی­های ایران در خاورمیانه.

ازلحاظ تهدید ایران برای واشنگتن، کابینه دولت بایدن،[۲] بعید است که تفاوت زیادی با دولت­های گذشته داشته باشد؛ خطر دست‌یابی به توانایی ساخت بمب هسته­ای، پیشرفت در زمینه تسلیحات متعارف و توانایی تهران برای قدرت­نمایی در برابر منافع آمریکا و متحدانش، از طریق «محور مقاومت» که شامل حوثی­ها در یمن، واحدهای شبه­‌نظامی شیعه در عراق، نیروهای حامی بشار اسد در سوریه، حزب‌الله لبنان، حماس و جهاد اسلامی فلسطین در غزه می­شود. باوجوداین، آنچه تغییر کرده توالی و ابزارهایی است که تیم بایدن به‌وسیله‌ آن­ها، به این مسائل می­پردازد. توسعه­ فعالیت­‌های هسته‌­ای ایران، فراتر از محدودیت‌­های برجام از سال ۲۰۱۹ و فراهم بودن ظاهری توافق به‌عنوان یک مبنای موردقبول طرفین برای مذاکرات، باعث شد تا دولت بایدن تصمیم بگیرد، احیای برجام را به‌عنوان یک تاکتیک اولیه در تعامل با ایران، مدنظر قرار دهد. در سه سال گذشته، ایران به غنی­‌سازی اورانیوم تا سطوحی بی­‌سابقه اقدام نموده و ذخیره­ اورانیوم فراتر از محدودیت‌­های اعلام‌شده در برجام را به دست آورده است. همچنین این کشور، تحقیقات و توسعه­­‌های ممنوع شده را ادامه داده و بازرسی­‌های بین‌المللی از تأسیسات هسته­‌ای خود را نیز محدود کرده است. ازاین‌رو، چشم­انداز به عقب برگرداندن آن پیشرفت­‌ها، بدون شک دارای ابعادی گوناگون و متناقض است.

انتقال قدرت در آگوست ۲۰۲۱ از رئیس­جمهور سابق، حسن روحانی به یک فرد تندروتر به نام ابراهیم رئیسی، باعث شد تا مذاکرات وین، دچار یک وقفه­ پنج‌ماهه شود. این مسئله، تهدیدی است برای روند به عقب برگرداندن پیشرفت‌­های هسته‌­ای که در شش دور قبلی نسبت به آن، تبادل‌نظر صورت گرفته بود. از آن زمان و در فضای رشد ادامه‌­دار فعالیت‌­های هسته‌­ای ایران، هفته‌­ها گفتگو در مورد چارچوب توقف این روند توسعه هسته­ای، شناسایی محدود­ه­ لغو تحریم­‌های آمریکا و مشخص کردن ترتیب گام­‌های تعهدی هر طرف، اکنون، متوقف بر اخذ تصمیمات سیاسی سرنوشت­‌ساز در پایتخت‌­های مربوطه است. اگر برجام احیا و اجرایی شود، واشنگتن و یقیناً بسیاری از متحدان منطقه‌­ای آن، برهه‌­ای از نه‌تنها امید بلکه خطر را پیشِ ­روی خود می‌­بینند. در سناریوی احیا و اجرای برجام، بحران عدم گسترش سلاح هسته­‌ای -که آرام‌آرام در حال تشدید است- در اولویت قرار می‌گیرد.

اساس توافق، این است که به ازای محدود شدن فعالیت‌­های هسته‌­ای، ایران از امتیازات اقتصادی تجارت آزاد ازجمله در بخش‌­های درآمدزا مانند نفت بهره­مند می­‌شود؛ اما نگرانی‌ای که احتمالاً بیشتر از سوی اسرائیل مطرح‌شده اما برخی کشورهای عرب خلیج‌فارس نیز در آن مشترک‌اند، این است که تهران، از این منابع مالی برای بالا بردن توان نظامی خود و گروه­‌های مسلح موردحمایتش، در سرتاسر منطقه استفاده کند. نتیجه همان‌گونه که نخست‌وزیر اسرائیل، نفتالی بنت[۳] اخیراً هشدار داد، «ترور بسیار شدیدتر» خواهد بود.

بر اساس اظهارات و سیاست­های گذشته، راهبرد دولت بایدن هم‌زمان با ادامه­ گفتگوها در وین، از سه مؤلفه­ کلیدی مهم تشکیل می­شود؛ اول تأکید بر این است که بازگشت به برجام، آزادی عمل شامل آن چیزی که آمریکا، آن را اقدامات تحریک‌­آمیز ایران در سایر عرصه‌­ها می­داند، نشود. در کنار اینکه تحریم­ها، همچنان یک ابزار بالقوّه برای پرداختن به فعالیت­‌های غیرهسته­‌ای ایران باقی می­مانند. دوم، همکاری آمریکا با متحدان خود در خاورمیانه، برای تقویت توانایی‌­ها با هدف مقابله بهتر با تهدید ایران است. گام­هایی از قبل در راستای این هدف، برداشته‌شده که نشان می­دهد، چگونه می­توان به آن دست‌یافت، مانند گروه کاری دوجانبه­ آمریکایی-اسرائیلی که تمرکز آن، بر نگرانی­های روزافزون حول محور توسعه قدرت پهپادی ایران و همچنین، انجام اقداماتی در راستای تقویت توان دفاعی­ در منطقه خلیج‌فارس برای مقابله با حملات هوایی و دریایی است. یقیناً، هرکدام از این روش­ها، قابلیت اجرا را دارند، البته فارغ از اینکه مذاکرات وین، پیشرفت داشته باشد یا شکست بخورد؛ در صورت موفقیت، به‌عنوان یک تضمین برای شرکای منطقه­‌ای و در صورت شکست، به‌عنوان یک بازدارنده­ درصورتی‌که تهران علیه منافع آمریکا و هم­پیمانانش در منطقه قدرت­نمایی کند. عنصر احتمالی سوم برای رویکرد آمریکا، عبارت است از وابستگی به یک توافق دیپلماتیک و احتمالاً از همه چالشی­تر، استفاده از برجام به‌عنوان مبنایی برای مشارکت دادن ایران در مسائلی که فراتر از بندهای کنونی توافق هستند. تاکنون، جمهوری اسلامی مکرراً احتمال انجام گفتگوها در مورد یک توافق «طولانی­تر و محکم­تر» را با آمریکا، به شکلی دوجانبه با قدرت­های جهانی، فرانسه، آلمان، روسیه و چین -که در وین حضور دارند- تکذیب کرده است؛ اما کشمکشی بین حفظ آن موضع­‌گیری و تضمین نیل به یک درک «پایدار و قابل­اعتماد» که تهران به دنبال آن است، وجود دارد. دولت بایدن، نمی­تواند سیاست را به دولت آینده آمریکا دیکته کند و اگر هدف ایران، اجتناب از شوک اقتصادی ناشی از خروج دوباره آمریکا از برجام توسط رئیس­‌جمهور بعدی باشد، کم کردن اختلاف‌نظرها -که در بسیاری از موارد، نگرانی­ دولت­های اروپایی نیز هستند- سبب یک توافق پایدارتر خواهد شد. اگر جهت­گیری مذاکرات وین، یافتن جایگزین‌­هایی برای برجام باشد، در قالب یک توافق موقت یا کاملاً تجدیدنظر شده، این تلاش، به‌احتمال‌زیاد ابتدا باید مسیر خود را در درون یک دوره از سیاست قبول مخاطره روزافزون پیدا کند.

آمریکا ممکن است از گفتگوهای ایران و همسایگانش، به­ویژه دولت­های عربی خلیج‌فارس حمایت کند، آن‌هم به‌عنوان یک مکمل یا زمینه‌­­سازی برای تنش­زدایی با ایران. امارات متحده عربی و اخیراً عربستان سعودی، هر دو به شکلی چراغ خاموش با ایران در ارتباط‌اند و در ماه نوامبر نیز شش کشور عضو شورای همکاری خلیج‌فارس،[۴] در بیانیه­ای مشترک با آمریکا اظهار داشتند که «روابط عمیق­تر اقتصادی بعد از لغو تحریم‌­های آمریکا و در چارچوب برجام، همسو با منافع متقابل منطقه است». البته در ادامه­ این بیانیه آمده است که «اگر ایران، همچنان به دامن زدن به یک بحران هسته‌­ای ادامه بدهد، این تلاش­‌های دیپلماتیک، موفق نخواهند بود». اشاره مقامات آمریکایی به یک «گفتگوی منطقه­‌ای» در مورد مسائل امنیتی، از تمایل احتمالی برای مطرح‌شدن مسائلی مانند توسعه موشک‌­های بالستیک و حمایت ایران از بازیگران غیردولتی در یک چارچوب منطقه‌­ای اما موردحمایت بین‌­المللی حکایت دارد. درحالی‌که تهران بهبود روابط دیپلماتیک با کشورهای عربی خلیج‌فارس و یقیناً، بهره‌مند شدن از تعامل بیشتر اقتصادی با آن­ها را اصولاً مثبت ارزیابی می­کند، اما اینکه ایران تا چه میزان نگرانی­‌های امنیتی همسایگانش را در عمل برطرف کرده یا می­تواند بکند، بسیار مبهم است.

برجام، یک توافق برای عدم اشاعه سلاح هسته‌­ای بوده و می­تواند، یک‌بار دیگر نیز باشد. توافقی که بین دو رقیب دیرینه، بالا و پایین شده و سرانجام، به نتیجه رسید. اگرچه این توافق، سایر اختلافات واشنگتن و تهران را حل نکرد، اما ظرفیت و امکان برای دستیابی به چارچوب­هایی را که در آن، دو طرف به نسبت، هم برنده و هم بازنده باشند، نشان داد. اینکه چنین درک تاکتیکی دنبال شده و احتمالاً بهبودیافته یا به­طور کامل، دور انداخته شود، به خروجی مذاکرات هسته‌­ای بستگی دارد. اگر چشم­انداز برای نیل به پیشرفت حتی محدود در روابط ایران و آمریکا، با یک بن­بست در وین از بین برود، نتیجه آن، سراسر منطقه را که با دقت نظاره‌­گر گام­‌های بعدی این دو کشور هستند، تحت تأثیر قرار می­‌دهد.

منبع: https://www.crisisgroup.org/middle-east-north-africa/gulf-and-arabian-peninsula/iran/or-without-jcpoa-iran-will-be-challenge-biden


[۱] Trump

[۲] Biden

[۳] Naftali Bennett

[۴] Gulf Cooperation Council