آمریکا در حال تجزیه شدن

آمریکا در حال از دست دادن موقعیت ابرقدرت بودن در جهان است

پاتریک کاکبِرن، ستون نویس مستقل در ایندیپندنت از سال 1990 تا کنون، در این مطلب با عنوان «به خاطر عدم موفقیت در رهبری بحران کووید- ۱۹ آمریکا در حال از دست دادن موقیعت ابرقدرت خود در جهان است و این بار ممکن است که نتواند دوباره إحیا شود و سر پا بایستد» که در 27 مارس 2020 در تارنمای ایندیپندنت منتشر شده است، وی در این مطلب خاطر نشان می‌کند که همانطور که در پاندمی ویروس کرونا نمایان است، پایان هژمونی آمریکا به خاطر اقتصاد و قدرت نظامی‌اش نیست بلکه به دلیل ناتوانی ترامپ در مواجهه با یک بحران واقعی جهانی است. البته وی اصلی ترین دلیل افول امریکا را دوقطبی شدن کشوری می‌داند که خودش از قبل دچار تفرقه بوده است.

ممکن است با شکست آمریکا در مبارزه با ویروس کرونا، فاجعه چرنوبیل[۱] دیگری در انتظار این کشور باشد. همانند حادثه هسته ای در اتحادیه شوروی در سال ۱۹۸۶، فاجعه کنونی در حال نمایانیدن نقائص نظام‌مندی است که از قبل هژمونی آمریکا در جهان را تضعیف ساخته اند. پیامد این پاندمی هرچه که باشد، امروز هیچ کس برای ارائه راه حلی به منظور برون رفت از این بحران به واشینگتن چشم ندوخته است.

 این هفته، در جلسات مجازی رهبران جهان، کاهش نفوذ آمریکا عیان بود. در این جلسات مهم ترین تلاش دیپلماتیک آمریکا در واقع متقاعد ساختن دیگران به امضای بیانیه ای بود که در آن، با عنوان «ویروس ووهان» به ویروس کرونا اشاره شده بود، و این اقدام در واقع بخشی از کمپینی بود که چین را مسئول و مقصر این پاندمی می دانست که البته این تلاش آمریکا بی نتیجه بود. متهم نمودن دیگران به منظور منحرف ساختن توجهات از نقائص خود، ویژگی اصلی تاکتیک های سیاسی رئیس جمهور ترامپ بوده است. جمهوری خواه ایالت آرکاناس[۲] سناتور تام کاتن[۳] نیز همین شیوه را اتخاذ نموده و گفته است: « چین این بدبختی را بر سر جهان آورده و باید چین را مسئول و مقصر دانست».

  • آمریکای امروز بر لاف و گزاف گویی متکی است

 شکست های آمریکا فراتر از سبک سیاسی سمی ترامپ می‌رود: برتری آمریکا در جهان از جنگ جهانی دوم به این طرف ریشه در توانایی منحصر به فرد آن در انجام کارها در سطح بین‌المللی از طریق متقاعدسازی یا توسل به تهدید و زور بوده است، اما ناتوانی واشینگتن در ارائه پاسخ درست و کافی به کووید-۱۹ نشان می دهد که دیگر این گونه نیست و توانایی آمریکا در حال ناپدید شدن است. تغییر نگرش مهم است زیرا ابرقدرت هایی نظیر امپراتوری انگلستان، اتحادیه شوروی در گذشته ای نه چندان دور و یا آمریکای امروز همگی بر لاف و گزاف گویی متکی بوده اند.

آنها نمی‌توانند وجهه و تصویر قدرتمندی که از خود ساخته اند را به کرّات در محک آزمون گذارند، زیرا نباید شکست خوردن و ناکامی آن ها عیان شود: بحران سوئز در سال ۱۹۵۶، تصویر مبالغه آمیز از قدرت انگلستان را در هم شکست و همین طور  است در مورد اتحادیه شوروی که جنگ افغانستان در دهه ۱۹۸۰ قدرت متزلزل آن را نمایان ساخت.

  • بحران ویروس کرونا معادل همان جنگ افغانستان و سوئد است برای آمریکای ترامپ

در حقیقت، این بحران ها در مقایسه با پاندمی کووید-۱۹ کوچکتر به نظر می رسند. زیرا که پاندمی کووید-۱۹ تاثیر بسیار بیشتری خواهد داشت زیرا هر کسی که در روی کره زمین است می تواند قربانی بالقوه این بیماری باشد و تهدید را احساس کند. در مواجهه با یک چنین بحران عظیمی، شکست و ناکامی دولت ترامپ در رهبری مسئولیت، جایگاه آمریکا در جهان را متزلزل می کند.

 سقوط آمریکا معمولاً در برابر ظهور و شکوفایی همتای آن یعنی کشور چین بیشتر نمایان است. چین حداقل هم اکنون به طور موفقیت آمیزی کنترل اپیدمی را به دست گرفته است. کشور چین است که در حال ارسال دستگاه تنفس مصنوعی و تیم‌های پزشکی به ایتالیا  و ماسک به آفریقا می باشد.  ایتالیایی‌ها خاطرنشان ساختند که سایر دولت‌های اروپایی  درخواست ایتالیا برای تجهیزات پزشکی را نادیده گرفتند و فقط چین بود که پاسخ داد. یک خیریه چینی در کانتینری که روی آن به زبان های فرانسه، انگلیسی، فنلاندی و چینی شعار «وحدت قدرت می‌آورد» نوشته شده بود، ۳۰۰ هزار ماسک به بلژیک فرستاد. این گونه اقدامات  «قدرت نرم» ممکن است هنگامی که بحران پایان می یابد، تأثیر محدودی داشته باشد، هر چند که تا پایان یافتن این بحران زمان زیادی وقت لازم است. اما پیام این کار چین به جهانیان این است که در لحظات حیاتی و بحرانی، کشور چین می‌تواند تجهیزات ضروری و تخصص فراهم آورد در حالی که آمریکا نمی‌تواند. این تغییر در ادراک و نگرش یک شبه از بین نخواهد رفت.

پیش بینی ها حاکی از آن است که آمریکا در حال افول است. این پیش بینی ها  ارزش چندانی نداشته اند زیرا آمریکا به عنوان یک ابرقدرت از جنگ جهانی دوم بیرون آمد. با این حال این کاهش و سقوط امپراتوری آمریکا که خیلی‌ها پیش بینی آن را می‌کنند به تعویق افتاده است یا این که آمریکا شاهد سقوط سریع تر دیگران به ویژه اتحادیه شوروی بوده است. منتقدان «افول آمریکا» توضیح می دهند که اگرچه ممکن است آمریکا دیگر بر اقتصاد جهان حکمرانی نداشته باشد اما همچنان ۸۰۰ پایگاه در سراسر جهان و یک بودجه نظامی ۷۴۸ میلیارد دلاری دارد.

با این حال ناتوانی نیروی نظامی آمریکا در استفاده از قدرت فنی به منظور پیروز شدن در جنگ ها در سومالی، افغانستان، و عراق نشان داد که در برابر مخارج و هزینه هنگفتی که  صرف کرده، نتیجه و بازدهی اندکی داشته است.

 ترامپ علی‌رغم لفاظی‌های جنگ‌طلبانه اش هیچ جنگی را شروع نکرده است. اما او قدرت خزانه آمریکا و نه پنتاگون را پشت سر دارد. با تحمیل تحریم‌های اقتصادی شدید بر علیه ایران و تهدید سایر کشورهایی که در جنگ اقتصادی با آن هاست، ترامپ نشان داده است که سیستم مالی آمریکا تا چه حد کنترل سیستم مالی جهان را در دست دارد.

  • مهمترین وجه افول، افول امریکا به عنوان یک قدرت جهانی

 اما در این استدلالات درباره برخاستن یا افول آمریکا به عنوان یک قدرت اقتصادی و نظامی، یک نکته گم است. نکته‌ای که باید آن را آشکار ساخت. سقوط آمریکا به عنوان یک قدرت جهانی، همان طور که  بحران پاندمی ویروس کرونا آن را نمایان ساخت، بر خلاف نظر بسیاری، ارتباط چندانی با پول و تفنگ ندارد و بیشتر  به خودت ترامپ ربط دارد که هم نشانه و هم علت سقوط آمریکاست.

به بیان ساده‌تر آمریکا دیگر کشوری نیست که کشورهای سایر جهان بخواهند با آن رقابت یا برابری کنند و اگر هم این کار را کنند برای این است که آن ها در واقع می خواهند همچون آمریکا  ملی گرای خودکامه، عوام فریب و دیکتاتور گردند. و از دولت آن ها استقبال گرمی خواهد شد: همانند استقبال گرم ترامپ از  وزیرخارجه ملی گرای هند، نِراندرا مودی[۴] و پرورش یافتن نسل جوان تری از فرمانروایان دیکتاتور همچون کیم جونگ اون[۵] در کره شمالی و پادشاه عربستان، محمد بن سلمان در پادشاه محمد بن سلمان[۶].

حداقل در ابتدا این پاندمی، به نفع قدرت فرمانروایان دموکرات و خودکامه خواهد بود زیرا در مواقع بحران های شدید مردم دوست دارند دولت خود را یک منجی ببینند که می‌داند باید چه کاری انجام دهد.

اما عوام فریب هایی نظیر ترامپ و همتایان او در سراسر جهان در سر و کار داشتن با بحران های واقعی خوب عمل نمی کنند زیرا آنها از طریق سوء استفاده از نفرت های قومی و جدایی طلبانه به قدرت رسیدند؛ دشمنان و رقیبان خود را سپر بلا ساختند و  دستاوردهای خیالی خودشان را در بوق و کرنا گذاشتند.

 یک مثال از این مورد، رئیس‌جمهور حزب راستیِ برزیل آقای ژائیر بولسونارو[۷] می باشد که رقبا و رسانه را متهم می‌کند به فریفتن برزیلی ها درباره خطرات ویروس کرونا. اهمال کاری دولت در اجرای هرگونه عملیات قرنطینه در ریو دو ژانیرو[۸] به حدّی بوده است که در حداقل سه محله فقیرنشین، سازمان های مافیای داروی محلی دست به کار شده و اعلام کردند که می‌خواهند مقررات منع عبور و مرور بعد از ساعت ۸ شب را اجرا نمایند.

  • دلیل اصلی افول امریکا؛ دوقطبی کردن کشوری که از قبل دچار تفرقه است

ترامپ  همیشه در بدتر کردن تفرقه و جدایی ها و بهره‌برداری از آنها در جامعه آمریکا عالی عمل کرده است و راهکارهای ساده لوحانه‌ای برای بحران های خیالی موجود در ذهنش  ارائه داده است مانند ساختن دیوار معروف برای جلوگیری از ورود مهاجران آمریکای مرکزی به آمریکا. اما اینک او با یک بحران واقعی مواجه است و شرط بندی می کند که طول این بحران کوتاه خواهد بود و شدت آن کمتر از آن چیزی است که کارشناسان پیش‌بینی می‌کنند. نظرسنجی‌ها نشان می‌دهد که محبوبیت او افزایش یافته است احتمالاً به خاطر اینکه مردم هراسان و وحشت زده ترجیح می دهند که اخبار خوب بشنود تا خبرهای بد. تاکنون بیشترین شیوع این بیماری در نیویورک، بوستون و سایر شهرهایی گزارش شده است که در آنها ترامپ حامیان زیادی نداشته است. اگر این بیماری با همان شدت در تگزاس و فلوریدا هم شیوع پیدا کند، در آن صورت وفاداری حتی حامیان اصلی و وفادار ترامپ نیز ممکن است از بین برود.

 دلیل ضعف آمریکا به عنوان یک کشور این است که دچار تفرقه است و مادامی که ترامپ قدرت را به دست داشته باشد، این اختلافات و تفرقه و تقسیمات عمیق تر خواهد شد. تاکنون ترامپ از تحریک به بحران های جدی پرهیز نموده است و مدیریت بد او در مواجهه با ویروس کرونا نشان می‌دهد او کار عاقلانه ای کرد که بحران های جدی به وجود نیاورد. ترامپ در حال دو قطبی کردنِ کشوری است که خود از قبل دچار تفرقه است و این دلیل اصلی افول آمریکاست.

منبع:

این مقاله ترجمه از سایت این دیپندنت است،برای دریافت اصل مقاله کلیک کنید.


[۱] فاجعه چرنوبیل (Chernobyl moment) یک حادثه هسته‌ای بود که در تاریخ ۲۶ آوریل ۱۹۸۶ (۶ اردیبهشت ۱۳۶۵) در رآکتور هسته ای شماره ۴ در  نیروگاه چرنوبیل، در نزدیکی شهر پریپیات در شمال اوکراین، رخ داد

[۲] Arkansas

[۳] senator Tom Cotton

[۴] Narendra Modi

[۵] Kim Jung-un

[۶] Mohammed bin Salman

[۷] Jair Bolsonaro

[۸] Rio de Janeiro