نظم جدید جهانی مبتنی بر همکاری است نه رابطه رئیس_خدمتگزار

رومینا پرز؛ سفیر کشور بولیوی در جمهوری اسلامی ایران در نخستین اجلاس بین‌المللی تغییر نظم بین‌الملل و ایجاد محور همکاری‌های اقتصادی برای مقابله با یکجانبه‌گرایی آمریکا با اشاره به این که کشور بولیوی نیز خواستار افزایش مناسبات تجاری و اقتصادی با جمهوری اسلامی ایران است، بر این موضوع تأکید داشتند که نظم جدید جهانی مبتنی بر همکاری است نه رابطه رئیس و مرئوس.

رومینا پرز؛ سفیر کشور بولیوی

در سپتامبر ۲۰۲۲ در نیویورک آقای لوئیس آرسه کاتاکورا، رئیس جمهور بولیوی و آقای ابراهیم رئیسی رئیس جمهور ایران جلسه‌ای داشتند. این جلسه که در حاشیه اجلاس عمومی سازمان ملل بود، هر دو طرف توافق کردند که یک برنامه راهبردی دوجانبه شامل موضوعات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را به اجرا بگذارند. این اقدام در حوزه‌های مهمی صورت گرفت. در آگوست ۲۰۲۲، اولین کمیسیون مشترک اقتصادی دو کشور برگزار شد. از جمله مهم‌ترین موضوعات این کمیسیون که با اجلاس امروز مرتبط هستند، اقتصادی، تجارت، سرمایه گذاری، صنعت و فناوری بود که یک یادداشت در جهت بهبود و تقویت روابط دوجانبه خصوصاً در حوزه سرمایه گذاری و تجارت نوشته شد. حوزه دوم خرید تراکتور و قطعات آن و راه اندازی یک واحد مونتاژ این تراکتورها در بولیوی بود که از کارخانه مورد نظر بازدید کرده و در آن زمینه نشست‌های خوبی داشتیم. در ادامه اقدامات ما در جهت همکاری با شرکت سوت ماشین (Sout Machine Company) بود. در حوزه لبنیات، ظرفیت‌ها را افزایش دهیم. حوزه دیگر تقویت روابط بانکی بود که بسیار مهم است. باید از تجربه که با دولت ونزوئلا داشته‌ایم، استفاده شود. کمیسیونی در این زمینه بین دو کشور فعالیت می‌کند تا از واحدهای ملی پول میان دو کشور به جای دلار در روابط دوجانبه استفاده شود. اگر این مسئله به نتیجه برسد یکی از مهم‌ترین موضوعات است. علاقه و تمایل دوطرف به امضای توافق جهت ترویج و حمایت از همکاری و سرمایه‌گذاری و همکاری‌های گمرکی.

کمک‌های ایرانی در حوزه‌های مختلف کشاورزی به منظور افزایش راندمان محصولاتی از قبیل ذرت، برنج و کود‌ها و همچنین کمک ایران برای ساخت نیروگاه‌‎های حرارتی، برق آبی و انرژی‌های تجدیدپذیر در بولیوی موضوعات دیگری از همکاری میان دو کشور است. همچنین تلاش ایران برای کمک به جهت دستابی به شیوه‌های نوین آبیاری و ساخت سدهای مختلف در بولیوی صورت گرفت. همچنین صادرات داروهای ایران در حوزه سرطان راه‌اندازی خط تولید این داروها در بولیوی که در حوزه سرطان هم توسعه پیدا خواهند کرد و کلیه وسایل مورد نیاز برای تولید داروهای مورد نیاز برای این بیماری در بولیوی ساخته و نصب خواهند شد. در حوزه تجاری نیز امکان فروش هواپیماهای سبک به بولیوی وجود دارد و همچنین همکاری فنی و مهندسی شرکت‌های ایرانی در حوزه راه آهن و توسعه شهری و انسانی وجود دارد.

پروژه‌های مختلف همکاری دیگری هستند که درحال حاضر بر روی آن‌ها کار می‌کنیم؛ در حوزه کشاورزی و توسعه روستایی. همچنین همکاری میان آژانس‌های فضایی میان دو کشور و از طرفی صنعتی سازی برگ کوکا که یک سرمایه ای برای بولیوی است.

به منظور رفع محدودیت‌ها و موانعی که برای همکاری وجود دارد، آقای علی باقری کنی معاون وزیر امورخارجه و هیئتشان در ماه فوریه که به بولیوی سفر کردند بازدیدهایی داشتند و در جلسات مختلفی که با اعضای کابینه رئیس جمهور بولیوی لوئیس آرسه داشتند، این وضعیت را مورد بررسی قرار دادند. اولین مشکلی که وجود دارد این است که هر دو کشور موافق هستند که موضوع بوروکراسی ما در وهله اول دچار مشکل است. همچنین در این زمینه، یادداشت تفاهم‌هایی وجود دارند که امروزه مسکوت مانده‌اند و در وزارت‌های مربوطه اجرایی نشده‌اند. لذا موضوعاتی که ما درباره آنها کار کرده‌ایم بسیار موضوعات مهمی بوده‌اند و این تأمل و انتقاد از خود که در جلسه آقای وزیر باقری هم گفته شد و سپس گروه‌ها و میزهای کاری تشکیل شد که این توافقات اجرایی شوند و مشکلات بوروکراتیکی ‌که ‌وجود ‌دارد را در اسرع وقت حل کنند. لذا یک برنامه کاری و یک برنامه زمان بندی شده تدوین کردند که در چارچوب کمیسیون مشترک بتوانند مورد به مورد این مشکلات را بررسی کنند و با تشکیل یک سری از کمیسیون‌های مشخص برای هر حوزه خاص، مثلاً حوزه بانکی که بسیار مهم است، موانع و مشکلات را حل کنند. با شناسایی اشتباهات هر دو کشور، می‌توان توافقات موجود در حوزه تجاری و اقتصادی را اجرایی کنیم و به ثمر برسانیم. معاون وزیر امور خارجه در پنجمین دور مشورت‌های سیاسی به اینجا سفر کردند که در این سفر، شرایط بین‌المللی، وضعیت فعلی، بحث‌های چندجانبه گرایی مورد بحث قرار گرفته است.

یک تحلیل خوبی که صورت گرفته است در خصوص قطب‌های جدید درحال پیدایش در جهان بوده که دراین زمینه بسیار موافق و همفکر هستیم و همچنین از بحث‌های چندجانبه‌گرایی حمایت می‌کنیم. همچنین نظم فعلی جهانی را محکوم می‌کنیم، چرا که قدرت‌های فعلی را ثروتمند‌تر و سایر کشورها را فقیرتر می‌کند و این صفحه‌های تکتونیک ژئواستراتژیک جهانی که تغییر می‌کند و امروزه اوراسیا به یک نقطه مهم درجهان در بحث توازن قوا تبدیل شده است و پیشرفت‌هایی که روسیه، چین و ایران در روابشان و در معادلات قدرت داشته‌اند، آمریکای لاتین نیز نقش مهمی را ایفا خواهد کرد.

در حوزه ژئوپلتیک می‌دانیم که در راستای دکترین مونروئه، ایالات متحده به دنبال این بوده است که با شعار آمریکا برای آمریکایی‌ها، انحصار کلیه ثروت‌هایی که در آمریکای لاتین وجود دارد و بسیار زیاد هم هستند را در دست بگیرد و فقط مورد بهره برداری ایالات متحده و امپریالیسم قرار بگیرد که این مسئله معایب بسیار زیادی برای ما داشته است.

اما امروزه با حضور چین، روسیه و ایران می‌بایست این منابع عظیم موجود در آمریکای لاتین را از دست امپریالیسم خارج کرد. همانطور که می‌دانید لیتیوم یک ماده معدنی بسیار باارزش راهبردی است که توسط کشورهای توسعه یافته مورد استفاده قرار می‌گیرد و کودتایی که در بولیوی صورت گرفت، به خاطر منافع آمریکا برای در اختیار قرار گرفتن منبع لیتیوم بود. بنابراین می‌بایست یک همکاری راهبردی داشت تا جنبش این کشورها و معادلات قدرت جدید در نظام ژئوپلتیک بین المللی در راستای مواجه با اطلس گرایی ناتو و امپریالیسم شکل بگیرد و به سمت دنیای عادلانه تر در سایه چندجانبه گرایی پیش رویم.

خیلی متشکرم؛ دومین کمیسیون مشترک، در این سال در بولیوی تشکیل خواهد شد. امیدواریم میزهای کاری در راستای خود انتقادی تشکیل شوند و نتایج مثبتی داشته باشند.

در ادامه ایشان در پاسخ به پرسش دکتر مهرداد حلالخور مبنی بر اینکه با توجه به اینکه ایران و آمریکای لاتین در اهداف سیاسی‌شان به نوعی همسو هستند و جهت‌هایشان یکی است. فرصت‌های اقتصادی‌ای که ما‌بین این کشورها وجود دارد و واقعی هم هستند چرا تا به این لحظه محقق نشده است یا میزان تحقق آن به میزانی باید باشد، نبوده است؟ چه پیشنهاداتی می‌توان ارائه داد تا این سطح همکاری‌ها ارتقا پیدا کند و بخش‌های خصوصی دو کشور بیشتر با هم مرتبط شوند؟، پرداخت و اشاره کرد:

یک نوع اشتباه اطلاع رسانی و نگرشی در خصوص آمریکای لاتین وجود دارد. آمریکای لاتین مثل هر جامعه و کشوری مبارزات اجتماعی و سیاسی خود را داشته که بر اساس طبقه و جهش‌های سیاسی ضدامپریالیستی بوده است. از جمله کشورهای حوزه آلبا که ما هستیم. در حوزه آمریکای لاتین ما تلاش کردیم نوعی ائتلاف جدیدی را تشکیل دهیم که آقای فرمانده چاوز و نسل اول دولت‌های مترقی مثل آقای اِوو مورالس و رئیس جمهور اکوادور و سایر افرادی که در این زمینه پیشرو بوده‌اند. در روابط تجاری و ائتلافی که تشکیل داده‌ایم، این نگرش را پشت سرگذاشته‌ایم. این نگرش نابرابر تجارت کشورها با ایالات متحده ولی به این معنی نیست که موفقیت خیلی زیادی را در عمل بدست آورده باشیم. مباحث ذهنیت و ساختار بسیار مهم‌اند. علاوه بر آلبا، اوناسور و سِلاک را هم دنبال می‌کنیم که سِلاک یک سازمانی است که کلیه کشورهای آمریکا در آن حضور دارند و فقط ایالات متحده و کانادا در آن شرکت ندارند و یک جایگزینی است برای سازمان کشورهای امریکایی که یک ابزاری جهت سیاست‌های مداخله‌گرایانه ایالات متحده در حاکمیت کشورهای ما بوده است. بنابراین این مسئله کار آسانی نیست و هر کشور آمریکای لاتین تفاوت‌های خاص خود را دارند و همه یکدست نیستند. هر کشور مترقی آمریکای لاتین برای برقرای ارتباط تجاری با ایران همسو است به این شرط که یک رابطه برد_برد باشد؛ نه رابطه یک کارفرما با کارگرش. نمی‌تواند یک رابطه تحت سلطه باشد. یک رابطه کاملاً افقی باید شکل بگیرد و اصول همبستگی و تعادل باید در رابطه ما در اولویت باشد؛ برای اینکه بتوانیم این چالش‌هایی را که با آنها روبه رو هستیم را پشت سر بگذاریم و امیدواریم که آمریکای لاتین بتواند نیروهای خودش را جمع کند تا بتواند نظم فعلی بین‌المللی را معکوس کند و در کلیه قاره‌ها، آن کشورهایی که طرفدار چندجانبه گرایی هستند باید بتوانیم نیروهایمان را با یکدیگر متحد کنیم و بتوانیم موضوعات استراتژیک و سیاسی بسیار حائز اهمیت را دنبال کنیم. برای اینکه بعداً رابطه تجاری بر پایه تعادل برقرار شود. به عنوان مثال ما به عنوان کشورهایی که عضو اوناسور و آلبا بوده‌ایم، با تجربه یک دهه کار مشترک در این مدل جدید، ائتلاف و تبادل تجاری داشته‌ایم و ایران هم می‌بایست به نوعی به این مدل بپیوندد و از این تجربه درس بگیرد که این نوع رابطه جدید را در صحنه بین المللی جدید در قرن ۲۱ شکل دهیم.