ابعاد تمدنی طوفان الاقصی و ماجرای غزه

عملیات طوفان الاقصی و جنگ غزه ابرپدیده‌ای است که طی چند هفته گذشته در صدر اخبار دنیا قرار گرفته و افکار عمومی جهانیان را به گونه‌ای کم نظیر تحت تأثیر خود قرار داده است. اما این پدیده کم نظیر علاوه بر ابعاد سیاسی، امنیتی، نظامی و اقتصادیِ برجسته‌ای که داراست از جهت تمدنی و نگاه کلان نیز به صورت خاص محل تأمل می‌باشد که استاد حمیدرضا مهدوی ارفع از اساتید مطرح حوزه و دانشگاه در این یادداشت تحلیلی به بررسی این بعد مهم عملیات طوفان الاقصی و در ادامه جنگ غزه پرداخته است.

استاد حمیدرضا مهدوی ارفع؛ استاد حوزه و دانشگاه

ماجرای غزه را از سه منظر می‌­توان تحلیل نمود:

نخست؛ از منظر انسانی و عواطف بشردوستانه

از این منظر، فاجعه‌­ای انسانی در مقیاسی گسترده در حال وقوع است که قلب هر انسانی بما هو انسان -فارغ از مسلمان و غیرمسلمان، دیندار و بی‌­دین، سیاه و سفید­، ایرانی و آمریکایی و حتی همجنسگرا و … را از جنایات کم­‌سابقه رژیم صهیونسیتی به درد می‌­آورد. از آنجا که عواطف انسانی، بی قید و شرط‌­ترین مبنای تحلیل وقایع این‌­چنینی است؛ لذا عامل بزرگ‌ترین نوع اتحاد جهانی علیه ظالم شده است که خود را در قالب تظاهرات و بیانیه‌­ها و… نشان می­دهد. از ثبت نام نمادین ۱۰ میلیون ایرانی در پویش «حریفت منم» تا راهپیمایی چند صد هزار نفری در واشینگتن و مواضع قاطع دیپلماتیک برخی دولت‌­های آمریکای جنوبی.

اما نگاه به ماجرای غزه از بعد عواطف انسانی اگرچه بسیار مهم است و باید با هر روش و ابزاری این آتش برآمده از خشم ملت­‌ها را برافروخته نگه داشت ولی اولاً؛ برای مدت طولانی ماندگار نیست و آرام آرام در مسایل روزمره زندگی و تحت الشعاع اخبار و حوادث دیگر، کم رنگ خواهد شد و ثانیاً؛ با القاء شبهات و جنگ روانی دستگاه عظیم تبلیغاتی دشمن، قابل زوال است؛ مانند تأثیری که خبر دروغ انهدام بیمارستان کودکان توسط حماس!! بر موج نفرت ملت­‌ها از رژیم صهیونسیتی گذاشت و بخشی از مردم جهان را از حماس متنفر کرد.

دوم؛ از منظر سیاسی

از منظر سیاسی ماجرای طوفان الاقصی و حوادث پس از آن می­‌تواند معادلات سیاسی حکومت­‌ها را برهم بزند و روند ادامه نظم فعلی و دهکده جهانی را متوقف و یا حتی کاملاً ملغی کند؛ زیرا دفاع از ظالم، و عمق و گستره ظلمِ آشکار رژیم صهیونسیتی اکثر دولت­‌ها را در حمایت از این رژیم دچار چالش اساسی کرد. برخی دولت­‌ها رسماً سفارت­خانه خود را در اسرائیل تعطیل کردند و برخی دیگر نیز از ترس ملت خود، رفتارهای مشابهی انجام دادند و حتی سازمان ملل متحد نیز وادار به موضع‌گیری شد.

اما نگاه سیاسی به صحنه -که باید به نفع جبهه مقاومت و علیه نظام سلطه حفظ و پر رنگ شود- در نهایت یک نگاه مبتنی بر هزینه- فایده ملی است و در میان مدت می­‌تواند به چالش دولت­‌هایی مثل جمهوری اسلامی ایران با بخشی از نخبگان و توده جامعه که منافع ملی (به معنای نازل آن) را بر هر چیزی ارجح می‌­دانند، تبدیل شود؛ دقیقاً نظیر موجی که سخنان اخیر محمدجواد ظریف و صادق زیبا کلام در جامعه ایجاد کرد و احتمالاً در آینده، هم تکثر پیدا خواهد کرد و هم گسترش!

سوم؛ از منظر تمدنی

اما از منظر تمدنی صحنه کاملاً متفاوت و بسیار باشکوه است. در روزگار سیطره قدرت غرب و لابی صهیونیستی، در هیاهوی دهکده جهانی که به لطف جهت‌­گیری­‌های معنادار سازمان­‌های بین­‌المللی و امضاء و تحمیل اسناد و معاهدات بین المللی در حال پیگیری است و در زمان‌ه­ای که غرب به راحتی قدرت اقتصادی و نظامی مطرحی همچون روسیه را با تحریم‌های بی‌سابقه، دچار چالش‌­های اساسی می­‌کند و… گروهی جهادی در باریکه‌­ای تحت سیطره و محاصره رژیم صهیونسیتی دست به اقدام حساب شده و غافلگیرکننده­ای موسوم به طوفان الاقصی می­‌زند و تا امروز قریب به ۵۰ روز در برابر حملات وحشیانه همه‌­جانبه با استواری تمام ایستاده‌­اند.

نه رزمندگان حماس در این مدت از خود ضعف نشان داده­‌اند و نه مردم مظلوم غزه، ذلت تسلیم را پذیرفته‌ا‌ند. و این همان تمدن هیهات منا الذله است که از دهم محرم ۶۱ هجری قمری آغاز شد و هر ملت و شخصیتی که این پرچم را بر تارک تاریخ خود نصب کرد، جاودانه تاریخ شد.

آری! حماسه غزه باشکوه‌­ترین تقابل گفتمانی بین تمدن غرب سلطه­‌گر با تمدن نوین سلطه ستیز است. همانگونه که حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه درباره آثار و برکات دفاع مقدس -در مقابل شبهه­ افکنی برخی فریب خوردگان- فرمودند: «ما در جنگ، ابهت ابرقدرت­‌های شرق و غرب را در هم کوبیدیم» حماس و ملت قهرمان غزه هم در این حماسه باشکوه ابهت پوشالی رژیم صهیونسیتی و آمریکا و اروپا را در هم شکستند. آن­ها نقاب از چهره نفاق آلود تمدن غرب برداشته و عمق سفاهت و خباثت و دنائت تربیت یافتگان این تمدن را به بشریت نمایاندند.

لذا همانگونه که حضرت روح الله فرمود: «ما در جنگ حتی برای یک لحظه از عملکرد خود پشیمان نیستیم. ما در جنگ انقلاب اسلامی خود را به جهان صادر کردیم»

طوفان الاقصی هم برای یک لحظه ندامت و پشیمانی در پی نداشت و روح مقاومت و استکبارستیزی را به جهان صادر کرد.

ضرورت هشیاری نخبگان در صیانت از ادبیات پایداری

یکی از میدان‌­های حساسی که باید نخبگان در این برهه حساس آن را دریابند، میدان تحریف ادبیات مقاومت است.

به شما قول می­‌دهم بزودی روشنفکرها، غربزده­‌ها و غیرانقلابی­‌ها با تنزل دادن واژه­‌هایی نظیر شکست و پیروزی، عقلانیت و مصلحت، واقع بینی و آرمانگرایی و… صحنه مقاومت قهرمانانه ملت غزه را وارونه جلوه خواهند داد.

در این تحریف حرف‌ه­ای، طوفان الاقصی بعنوان آغاز و فتنه و عامل اصلی قتل عام مردم غزه معرفی خواهد شد و حملات وحشیانه رژیم صهیونسیتی، بعنوان حق دفاع از خود و انتقام از تروریست!

همچنین آسیب­‌های انسانی و مادی وارد شده بر غزه را شکست غزه و پیروزی اسرائیل معنا خواهند کرد و نتیجه خواهند گرفت که مقاومت در این شرایط خطای محض بوده و نتیجه­‌ای جز خسارت‌­های بیشتر در پی نداشته و نخواهد داشت.

سؤال بنده از این مغزهای کوچک زنگ زده این است:

براساس مبنای شما، آیا حضرت زهرا سلام الله علیها شکست خورد؟

آیا سیدالشهدا علیه السلام شکست خورد؟

آیا حضرت در برابر فشار یزید باید کوتاه می­‌آمدند؟

اگر چنین است. پس چرا قرن‌ها آزادگان جهان -فارغ از مذهب و ملیت و جغرافیا از گاندی و جواهر لعل نهرو تا امام خمینی (ره) و… قیام سیدالشهدا علیه السلام را سرمشق قیام‌­ها و جنبش‌­های اصلاحی خود قرار دادند؟