آیا استقلال تایوان ارزش جنگیدن دارد؟

آیا استقلال تایوان ارزش جنگیدن دارد؟

پیرامون سفر نانسی پلوسی، رئیس مجلس نمایندگان آمریکا به تایوان، پاتریک جی. بوچان نویسنده کتاب جنگ‌های کاخ سفید نیکسون، یادداشتی با عنوان «آیا استقلال تایوان ارزش جنگیدن دارد؟» منتشر کرد.

مترجم: محمد ربیعی

دکتر ساموئل جانسون می گوید: وقتی مردی می‌داند که قرار است ظرف یک یا دو هفته آینده به دار آویخته شود، به طرز شگفت ‌انگیزی به واسطه ذهن خود متمرکز می شود. اگر نفعی از برخورد چین و آمریکا پیرامون سفر پیشنهادی نانسی پلوسی، رئیس مجلس نمایندگان آمریکا به تایوان حاصل شود، این است:

 آمریکا باید مدتی فشرده و طولانی در مورد آنچه که ما برای دفاع از تایوان در دریای چین جنوبی خواهیم جنگید فکر کند.

در هر صورت، چین یک کشور دارای تسلیحات هسته ای با پایگاه تولیدی بزرگتر از آمریکا، اقتصادی برابر با این کشور، جمعیتی چهار برابر آن و ناوگان کشتی های جنگیش از نظر تعداد بیشتر از نیروی دریایی ایالات متحده است. این ویژگی ها گواهی می دهد که یک جنگ هوایی-دریایی و موشکی در غرب اقیانوس آرام و شرق آسیا بی‌معنا نخواهد بود. رگبار عظیم موشک های ضد کشتی و ما فوق صوت که توسط چین پرتاب خواهد شد، می تواند ناو آمریکایی رونالد ریگان را که اکنون در دریای چین جنوبی قرار دارد فلج و غرق کند. ناو ریگان خدمه ای متشکل از هزاران ملوان، تقریباً به تعداد فهرست تلفات ایالات متحده از پرل هاربر و ۱۱ سپتامبر دارد، که بدترین حملات داخلی ایالات متحده از خارج نسبت به نبردهای جنگ داخلی مانند گتیسبورگ و آنتیتام است.

سوال اساسی این است، که چه چیزی در شرق آسیا یا اقیانوس آرام غربی چنین خساراتی را توجیه می کند؟ چه چیزی چنین خطراتی را توجیه می کند؟ از زمان سفر رئیس جمهور ریچارد نیکسون به چین و لغو معاهده دفاعی متقابل با جمهوری چین در مورد تایوان توسط رئیس جمهور جیمی کارتر در سال ۱۹۷۹، ایالات متحده ملزم به دفاع از تایوان در برابر چین نیست که ادعا می کند این جزیره به اندازه مریلند “بخشی از چین” است. از طرفی موضع نظامی ما یکی از “ابهامات استراتژیک” بوده است. ما متعهد به جنگ برای دفاع از تایوان نخواهیم شد، در صورت حمله به تایوان، ما گزینه جنگ را از روی میز حذف نخواهیم کرد. اما اگر آمریکا برای دفاع از تایوان وارد جنگ شود، معنی آن چیست؟ ما امنیت خود و بقای احتمالی خود را به خطر می اندازیم تا از تحمیل بر جزیره تایوان جلوگیری کنیم، همان رژیمی که اخیراً بدون هیچ مقاومت نظامی ایالات متحده به هنگ کنگ تحمیل شد. اگر هنگ کنگ، شهری ۷ میلیونی، بدون مقاومت ایالات متحده به قیمومت و کنترل پکن منتقل شود، چرا باید ارزش یک جنگ بزرگ ایالات متحده با چین را داشته باشد تا از وقوع چنین سرنوشتی و آینده ای برای ۲۳ میلیون تایوانی جلوگیری شود؟ پاسخ سریعا داده می شود. به چین اجازه دهید تایوان را بدون مقاومت آمریکا تصرف کند، در آن صورت دنیا به معاهدات ما برای مبارزه جهت حفظ حاکمیت، استقلال، و تمامیت ارضی ژاپن، کره جنوبی، فیلیپین، استرالیا و نیوزلند مظنون می شود، اعتقاد به تعهد ایالات متحده جهت مبارزه برای کشورهای آسیای شرقی و غرب اقیانوس آرام از بین خواهد رفت و در نهایت کل معماری دفاع آسیا در برابر چین کمونیستی ممکن است متلاشی و فرو بریزد. اگر اجازه دهیم تایوان بدون مداخله توسط چین تصرف شود، استدلال می شود که ارزش تعهدات ایالات متحده برای جنگ جهت دفاع از متحدان بسیاری در اروپا و آسیا به وضوح کاهش می یابد و اعتبار ایالات متحده به اندازه از دست دادن ویتنام جنوبی در سال ۱۹۷۵ ضربه سنگینی خواهد خورد.  چنانچه سقوط سایگون با از دست دادن لائوس و کامبوج به کمونیسم همراه شد، و همچنین سرنگونی شاه، بحران گروگانگیری در ایران، حمله شوروی به افغانستان، انتقال استراتژیک اتیوپی، آنگولا، موزامبیک، نیکاراگوئه و گرانادا به بلوک شوروی و باعث ظهور کمونیسم اروپایی در قاره آسیا شد.

سفر آینده پلوسی به تایوان، و واکنش جنگ طلبانه پکن، بایستی سوالات مرتبط دیگری را ایجاد کند. اگر این سفر منجر به جنگ آمریکا و چین شود، ما برای چه می جنگیم؟ و پیروزی چگونه خواهد بود؟ آیا پیروزی منجر به احیای وضعیت قبلی خواهد شد؟ و یا باعث استقلال دائمی تایوان، که مستلزم تضمین جنگ جدید و دائمی توسط ایالات متحده و یک پیمان دفاعی جدید توسط ایالات متحده و تایوان است خواهد شد؟ آیا تعهد دائمی جهت مبارزه برای دفاع از تایوان در برابر چین برای مردم آمریکا که خسته از تعهدات و جنگ هستند قابل قبول خواهد بود؟ باز هم سوال اساسی این است، که چرا ما صلح و امنیت خود را برای آزادی و استقلال تایوان به خطر می اندازیم؟ آن هنگام که ما صلح و امنیت خود را برای آزادی یا استقلال هنگ کنگ به خطر نمی اندازیم؟ چگونه می توانیم بعد از پیروزی در تنگه تایوان، استقلال آن ملت ۲۳ میلیونی را از یک قدرت شکست خورده ۱٫۴ میلیاردی، که با از دست دادن آن خشمگین است، به طور نامحدود تضمین کنیم؟ در نظر بگیرید: چین در قرن بیست و یکم، چه از نظر نظامی و چه از نظر اقتصادی، و چه از نظر واقعی و چه نسبی، در رقابت با ایالات متحده به طور گسترده رشد کرده است از این رو چه تضمینی وجود دارد که سال‌های ۲۰۲۵ یا ۲۰۳۰ توازن قدرت مطلوب ‌تری را برای چین به ارمغان نیاورد، چرا که در آن زمان قاره‌ی آسیا بر خلاف جنگ سرد، هر سه قدرت هسته‌ای را در شرق خود (چین، روسیه، کره شمالی) جای داده است و با ایالات متحده به دشمنی خواهد پرداخت، و در آن هنگام زمان لزوماً به نفع ایالات متحده و متحدانش نخواهد بود.


[۱] منبع: https://chroniclesmagazine.org/web/is-taiwans-independence-worth-war