روحالله علیزاده؛ دانشجوی دکتری علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد سمنان
علی ابراهیمی؛ استاد مدعو گروه علوم سیاسی دانشگاه مازندران
عموماً استدلال میشود که به دلیل تسلط توان نظامی و قدرت اقتصادی آمریکا، قرن بیستم و به ویژه بعد از جنگ جهانی دوم، «قرن آمریکایی» بوده است و کشورها سعی داشتند تا در قالب آمریکاگرایی حرکت نمایند. با اینحال، پس از چند دهه رهبری جهانی، ایالاتمتحده به دور از تحسین جهانی در سراسر جهان، قرارگرفته است. در این راستا، ضدآمریکایی بودن پدیدهای است که قدمت دیرینهای دارد. اگرچه دورهها و تأکیدات مختلفی را پشت سر گذاشته است، اما مضامین اصلی بهطور قابل توجهی، ثابت ماندهاند و مدتها پیش از نفوذ هالیوود یا آمریکا -که یک قدرت بزرگ در سطح بینالمللی هستند- باقی ماندهاند. دو مورد از مهمترین آنها، دیدگاه ایالاتمتحده بهعنوان یک جامعه بد است که تهدیدی برای تبدیل شدن به الگوی کل جهان بوده و دیدگاه آمریکا بهعنوان یک جامعه به دنبال تسخیر جهانی است. به گونهای که مجموعهای از نظرسنجیهای انجام شده در مهر و مومهای گذشته، نشان میدهند که بیشتر مردم کشورهای جهان، اعتقاد دارند که ایالاتمتحده عمدتاً تأثیر منفی در جهان دارد. موضوعی که افزایش غیرقابلانکار در ابراز احساسات آمریکاستیزی را در مناطقی مانند آفریقا، اروپای شرقی، شرق و جنوب آسیا، خاورمیانه و آمریکای لاتین مشاهده میکنیم. ضمن آنکه روزنامهنگاران، محققان و سیاستمداران به طور یکسان این تصور را تقویت میکنند که آمریکاستیزی در بسیاری از کشورهای خارجی یکی از احساسات ریشهدار است.
درواقع، مداخله آمریکا در امور خارجی سایر کشورها، باعث شده است تا بسیاری از نتایج را حاصل سیاست دولت ایالاتمتحده از زمان جنگ جهانی دوم در شرق آسیا، خاورمیانه و آمریکای لاتین یافت. مطمئناً، همانطور که تونی جاد مشاهده کرد، در سراسر جهان «احساس ضدآمریکایی در وهله اول، ناشی از تحقیر است، احساس بیارزشی و ناامیدی که صدها میلیون نفر در جهان اسلام، در جای دیگر به اشتراک گذاشتهاند»؛ اما این به خودی خود منبعی برای احساس ضدآمریکایی کافی نیست. درواقع، این احساسات گسترده با غرور جریحهدار شده از سوی آمریکا، بهویژه غرور آمریکایی مرتبط است. علاوه بر این، موضوع دیگری بهمثابه یک تناقض دیده میشود که مشخصه ایالاتمتحده است، جایی که دموکراسی در جامعه سفیدپوستان، همزمان با بردگی سیاهپوستان و تبعید سرخپوستان آمریکایی توسعه یافت. در دموکراسی آمریکایی، یک خط مرزی بین سفیدپوستان و رنگینپوستان، باعث توسعه روابط مبتنی بر برابری در جامعه سفیدپوست میشود. علاوه بر این، تاریخ ایالاتمتحده با گرایش بنیادگرایانه برای تبدیل سنت یهودی-مسیحی بهنوعی دین ملی که استثنایی بودن مردم آمریکا و مأموریت مقدسی را که به آنها واگذار شده است (سرنوشت آشکار)، تخصیص میدهد. اروپا و دیگر کشورهای جهان قادر به درک کامل آمیختگی شور مذهبی و اخلاقی آمریکا از یکسو و پیگیری آشکار سلطه سیاسی، اقتصادی و نظامی بر جهان از سوی دیگر نیست، اما این ترکیب انفجاری، نوعی بنیادگرایی عجیبوغریب را تداعی میکند که بزرگترین تهدید برای صلح جهانی امروز است؛ موضوعی که آمریکاستیزی را در نظم جدید جهانی تعیّن میبخشد.
افکار عمومی جهانی بر این باور هستند که ایالاتمتحده برای حل مشکلات جهان، بسیار کمکاری کرده و از سیاستهایی حمایت میکند که شکاف جهانی میان فقیر و غنی را افزایش میدهد. به طور مشابه، مخالفت با حمایت قاطع آمریکا از اسرائیل، مدتها قبل از دولت بوش بوده است. برای مسلمانان، این امر به یک اصل اعتقادی تبدیل شده است که ایالاتمتحده به طور غیرمنصفانه در کنار اسرائیل در درگیری خود با فلسطینیها قرار میگیرد. ویلیام راسل ملتن، استدلال میکند که انتقاد، عمدتاً از این تصور سرچشمه میگیرد که ایالاتمتحده میخواهد بهعنوان یک «پلیس جهان» عمل کند. از این منظر، میتوان استدلال کرد، آمریکاستیزی گستردهتر و عمیقتر از همیشه است. بر اساس یک نظرسنجی از ۳۸۰۰۰ نفر در ۴۴ کشور، نتایج نشان داد که وجهه جهانی ایالاتمتحده، کاهش یافته است. در این زمینه، اکثر آمریکاییها بر این عقیده بودهاند که امروزه ایالاتمتحده در مقایسه با گذشته، کمتر مورداحترام کشورهای دیگر قرار دارد و طبق گزارش جدید، حدود دوسوم بزرگسالان آمریکایی (۶۸٪) بر این عقیده گواهی دادهاند. در این راستا، از هر ده جمهوریخواه هشت نفر از جمهوریخواهان و مستقلهای متمایل به جمهوریخواه (۸۱ درصد)، در حال حاضر معتقدند که ایالاتمتحده نسبت به گذشته، کمتر مورد احترام است. در حال حاضر، شش نفر از هر ده دموکرات و مستقلهای متمایل به دموکراتها، میگویند که ایالاتمتحده نسبت به گذشته، کمتر مورد احترام است. این موضوعات نشان میدهند که دولتها و افکار عمومی جهانی در حال یک تغییر نگرش بنیادین نسبت به آمریکا هستند و امروزه در مرحله تثبیت آن، گام برمیدارند که آنهم نگاه آمریکاستیزی در ابعاد مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی آن است.
منابع
Fabbrini, Sergio (2010), Anti-Americanism and US foreign policy: Which correlation? International Politics.
Keohane, Robert O. (2007), ANTI-AMERICANISMS IN WORLD POLITICS Polis/R.C.S.P./C.P.S.R. Vol. 14, Numéros 1&2.
Losurdo, Domenico and et al (2004), Preemptive War, Americanism, and Anti‐Americanism, Metaphilosophy, Vol. 35, No. 3.
Melton, William Russell(2005), The New American Expat: thriving and surviving overseas in the post-9/11 world, Intercultural Press, p. XIX.
O’Connor,Brendon (2019), Anti-Americanism and American Exceptionalism, Pub. LocationLondon.
Report (2003), Anti-Americanism: Causes and Characteristics, available: https://www.pewresearch.org/global/2003/12/10/anti-americanism-causes-and-characteristics/
Rubin, Barry (2004), Understanding Anti-Americanism, American Diplomacy, Volume IX, Number 3.
Silver, Laura and Connaughton, Aidan (2022), Most Americans continue to think the U.S. is less respected today than in the past, pew research Center.