افزایش قدرت جبهه مقاومت و چالش خروج آمریکا از منطقه؛ سهل و ممتنع

دوران گذار از نظم کنونی بین‌الملل (پیچ تاریخی) را می‌توان به دو دوره قبل از عملیات طوفان الاقصی و پس از آن تقسیم کرد. در این که عملیات طوفان الاقصی فصل جدیدی را در تاریخ فلسطین و جبهه مقاومت رقم زد، تردیدی وجود ندارد. شرایط پس از این جنگ، دیگر شرایط قبل از این نبرد نخواهد بود و معادلات ویژه‌ای در منطقه شکل خواهد گرفت.

چشم‌انداز اقتصادی گره‌گشایی در روابط ایران و عربستان برای آمریکا

سیاست خارجی واشنگتن در خلیج‌فارس به دلیل منافع اقتصادی و سیاسی، بر دوستی با عربستان سعودی استوار است؛ بااین‌حال، به‌تازگی این وضعیت ۳۵ساله به دلیل نظم سیاسی جدید، در حال تغییر بوده است. از یک سو تنش‌زدایی هسته‌ای آمریکا و ایران زیر سؤال رفته است و از سوی دیگر، عادی‌سازی روابط ایران و عربستان سعودی پس از توافق مارس ۲۰۲۳ با میانجی‌گری چین در کانون توجه قرار گرفته است. هیچ رابطه دوجانبه‌ای در خاورمیانه برای آینده منطقه و منافع آمریکا، بیشتر از روابط عربستان سعودی و جمهوری اسلامی ایران تأثیرگذار نیست. هدف این نوشته، پاسخگویی به این پرسش است که عادی‌سازی روابط ایران و عربستان چه چشم‌انداز اقتصادی برای آمریکا دارد؟

لامیس جدید؛ تحلیلگر مسائل سیاسی مطرح نمود: تا زمانی که اشغال ادامه دارد، مقاومت ادامه خواهد داشت.

طوفان الاقصی و جنگ جدید غزه، نگاه‌ها و تحلیل‌های گوناگونی را در اقصی‌نقاط جهان شکل داده و نگاه ویژه تحلیلگران مختلف را به سمت خود معطوف کرده است. لامیس جدید؛ تحلیلگر مسائل سیاسی که یک عرب‌تبار ساکن ژنو است، در گفتگو با دوماهنامه آمریکاشناسی، بر این باور بود که ماهیت جنایت‌کار اسرائیل در جنگ غزه آشکار شده است و تحولات اخیر منطقه پس از عملیات طوفان الاقصی، زمینه‌ساز اتحاد میان کشورهای حاشیه خلیج‌فارس شده است.

اعراب و رژیم صهیونیستی؛ انفعال سیاسی برای توسعه اقتصادی

کشورهای عرب منطقه، در طول تاریخ معاصر خود، دیدگاه‌های متفاوتی در قبال موضوع فلسطین داشته‌اند تا آنجا که گاهی موضوع قدس و ایجاد کشور اسرائیلی، آنها را تا جنگ مستقیم با رژیم صهیونیستی کشانده است و گاهی هم با سیاست خویشتن‌داری خود، به اموری همچون توسعه اقتصادی و عمق بخشیدن به روابط سیاسی و تجاری با آمریکا پرداخته‌اند تا آنجا که آن‌ها را از انتفاضه فلسطین دور ساخته است.

تأثیرات و پیامدهای داخلی و منطقه‌ای اعتراضات مردمی در رژیم صهیونیستی

اعتراضات مردمی رژیم صهیونیستی در واکنش به طرح اصلاحات قضایی بنیامین نتانیاهو، طی ماه‌های اخیر و تداوم این اعتراضات، توجه تحلیلگران و کارشناسان منطقه غرب آسیا را به خود جلب نموده است. شاید بتوان این پدیده که بی‌نظیرترین اعتراضات مردمی در تاریخ رژیم صهیونیستی است را پس از اسطوره شکست‌ناپذیری ارتش این رژیم، دومین اسطوره که مبتنی بر ثبات حداکثری داخلی آن است را، مهم‌ترین نشانه‌های ترک برداشتن پیکره سیاسی-امنیتی رژیم صهیونیستی دانست. بااین‌وصف، پدیده اعتراضات مردمی این رژیم، دارای پیامدهای قابل توجه منطقه‌ای و جهانی است که می‌تواند آینده بقا و دوام این رژیم را شکل دهد. این پیامدها در قالب گذارهای چندسطحی قابل فهم است. نوشتار حاضر درصدد اشاره به این گذارها و پیامدها است؛ بنابراین در ابتدا به بیان چیستی موضوع می‌پردازد و در ادامه، ابعاد منطقه‌ای و جهانی آن را مورد بررسی قرار می‌دهد.

خاورمیانه؛ چالش‌برانگیزترین منطقه برای آمریکا

خاورمیانه تنها منطقه‌ای است که در سه دهه گذشته تاکنون چالش‌برانگیزترین موضوع برای سیاست خارجی آمریکا بوده است البته نباید فراموش کرد که بیشترین منفعت هم از همین منطقه به دست آورده است؛ بنابراین منطقه خاورمیانه به دلیل ظهور رژیم اسرائیل، رقابت جنگ سرد، اهمیت اقتصادی و استراتژیکی، سبب شده است که این منطقه برای قدرت‌های بزرگ، چالش‌برانگیز باشد. در واقع این منطقه باتوجه‌به ویژگی‌هایی که دارد، تعیین‌کننده هژمونی است. به همین منظور در ادامه این موضوع، «خاورمیانه یکی از چالش‌برانگیزترین مناطق جهان برای سیاست خارجی آمریکا»، مورد بحث قرار می‌گیرد.

استراتژی و تاکتیک آمریکا در خاورمیانه طی سال­های اخیر؛ عقب‌گرد یا تغییر؟

برای حدود ۲۰ سال پس از پایان جنگ سرد، پویایی قدرت منطقه‌ای خاورمیانه به نسبت باثبات بود و ایالات متحده، قدرت بی‌رقیب و مسلط خارجی قرار داشت. در طول دهه‌های گذشته، دستگاه سیاست خارجی واشنگتن علاوه بر منافع خویش، در گرفتن استراتژی‌هایش، منافع متحدانش را در این منطقه مورد توجه قرار می‌داد. امروزه پس از اتفاقات گوناگون و گذارهای مختلف سیاسی مانند ترکیبی از تحولات، انقلاب‌ها و جنگ‌های داخلی در منطقه، جنگ‌هایی با حمایت ایالات متحده و بازگشت رقابت قدرت‌های بزرگ به طور چشمگیری، ژئوپلیتیک خاورمیانه را متحول کرده است.

بایدن در حال بررسی یک معامله بزرگ در خاورمیانه است

توماس ال. فریدمن که یکی از مطرح‌ترین کارشناسان سیاسی نیویورک‌تایمز است، در تازه‌ترین یادداشت خود، به تحلیل مذاکرات جدید دولت جو بایدن با عربستان سعودی پرداخته است. فریدمن در تحلیل خود بیان می‌کند که بایدن به دنبال ایجاد یک پیمان امنیتی بین آمریکا و عربستان است تا از این راه بتواند روابط عربستان با اسرائیل را وارد فاز عادی‌سازی نماید. وی معتقد است که آمریکا، راه‌حل ایجاد چنین رابطه‌ای را در متقاعد کردن اسرائیل مبنی بر دادن برخی از امتیازات به فلسطین می‌داند. در ادامه، ترجمه متن کامل این تحلیل که در پایگاه خبری نیویورک‌تایمز منتشر شده است، بیان خواهد شد.

تحولات ژئوپلیتیک جهانی و منطقه‌ای و مناسبات ایران و عربستان

منطقه ژئوپلیتیک خلیج‌فارس به دلیل وجود منابع غنی انرژی‌های فسیلی، از حدود یک سده قبل، در کانون توجه قدرت‌های جهانی قرار گرفت. در حال حاضر نیز با وجود مطرح شدن انرژی‌های تجدیدپذیر، همچنان بهره‌برداری از این منابع انرژی و عبور امن آن به بازارهای جهانی، مورد توجه قدرت‌های جهانی و مصرف‌کننده‌های اصلی است. همچنین، کشورهای منطقه به دلیل وجود مقدس‌ترین اماکن دینی مسلمانان و شیعیان، مراکز علمی و فلسفی اسلامی، تمرکز جمعیت مسلمان و تسلط بر موقعیت‌های استراتژیک، تنگه‌ها و گذرگاه‌های مهم، از اهمیت بسیاری برخوردار هستند. در این میان، دو کشور بزرگ جمهوری اسلامی ایران و عربستان، به دلیل در اختیار داشتن مؤلفه‌های قدرت، دارای وزن و منزلت ژئوپلیتیکی بالایی در منطقه و جهان هستند و جایگاه مهمی در سیاست خارجی کشورهای هژمون نظام ژئوپلیتیک جهانی مانند انگلیس، ایالات متحده آمریکا، روسیه، چین و… در مقاطع زمانی مختلف داشته‌اند که به‌عنوان نمونه می‌توان به دکترین «دو ستونی» نیکسون اشاره کرد. در سال‌های اخیر، تحولات ژئوپلیتیکی در سطح جهان به وقوع پیوسته است که از یک‌سو بر کاهش مناسبات ایالات متحده آمریکا با عربستان و از سوی دیگر، با تعمیق بیشتر روابط چین و عربستان همراه بوده است. این تحولات، تأثیری بر روابط کشور ایران و عربستان گذاشته است و فضای جدیدی را در مناسبات کشورهای منطقه ژئوپلیتیک خلیج‌فارس ایجاد کرده است؛ موضوعی که این مطلب به‌اختصار به آن پرداخته است.

پیامدها و اثرات جنگ اوکراین بر نظام بین‌الملل و سناریوهای آینده آن

جنگ اوکراین ۲۰۲۲ شاید یکی از مهم‌ترین تحولات نظام بین‌الملل پس از واقعه ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ محسوب شود؛ یعنی همان گونه که ۱۱ سپتامبر، جنگ علیه ترور و لشکرکشی ایالات متحده آمریکا به خاورمیانه، دنیای در حال رسیدن به دهکده جهانی در دهه ۱۹۹۰ را به‌ویژه در منطقه غرب آسیا برای همیشه تغییر داد، جنگ اوکراین نیز بی‌شک سبب تسریع روند «گذار در نظم بین‌المللی» شد. اگر تا قبل از جنگ اوکراین، بر سر مبحث گذار در نظم بین‌المللی بین نخبگان این رشته در دنیا، اختلافات نظری وجود داشت، اکنون با گذشت نزدیک به دو سال از این جنگ، آن چنان تغییراتی در دنیا به‌ویژه در منطقه اوراسیا رخ داده است که تقریباً همگان را به باور وجود گذار وادار کرده است.