اعتراضات دانشجویان آمریکایی علیه جنایات اسرائیل در غزه

در روزهای اخیر، دانشجویان متعددی از دانشگاه‌های مختلف در آمریکا، در حمایت از فلسطین و به خصوص مردم بی‌پناه غزه، اعتراضاتی را صورت داده‌اند. دانشجویان با چادر زدن در محوطه دانشگاه‌ها و سر دادن شعارهایی در حمایت از غزه، خشم خود نسبت به جنایات اسرائیل در این سرزمین را اعلام کردند. اما واکنش دولت و پلیس آمریکا نسبت به این اعتراضات، با سرکوب شدید داشنجویان و دستگیر کردن تعداد زیادی از آنان همراه شد. از جمله سرکوب دانشجویان در دانشگاه کلمبیا در نیویورک، موجی از اعتراضات گسترده‌تر را در دانشگاه‌های سراسر آمریکا به راه انداخت و در این میان بیش از ۸۰۰ نفر دستگیر شدند.

ایرانی­‌ها چگونه قورباغه را می‌جوشانند؟ آهسته و روشمند

حمله رژیم صهیونیستی به ساختمان کنسولگری جمهوری اسلامی ایران در دمشق واکنش‌های بسیاری را از سوی جامعه بین‌الملل و فعالین حقوق بشردر پی داشت و باعث شد تا بسیاری از پژوهشگران و محققان به تحلیل این واقع بپردازند. شیوام ماهندراج فارغ التحصیل رشته خاورمیانه و تاریخ اسلام از دانشگاه کمبریج، و عضو انجمن تاریخ RHS[1]، طی یادداشتی در تارنمای کریدل به تحلیل پیامدهای این حمله با استفاده از تئوری ”قورباغه جوشان” پرداخته است. متن زیر ترجمه یادداشت این محقق در تارنمای کریدل[۲] است.

طوفان الاقصی و افول قدرت هوشمند ایالات متحده آمریکا

با شروع عملیات طوفان الاقصی و ورود آمریکا به عنوان یکی از بازیگران مهم در این تحولات و حمایت‌های بی دریغ از رژیم صهیونیستی، چالش‌های زیادی را برای این کشور به وجود آورده است. این کشور از بازوی قدرت هوشمند خود بهره برد تا به نوعی بتواند به این منازعات پایان داده و صلح و ثبات را به منطقه بازگرداند، اما نه تنها موجب سیاه شدن چهره قدرت نرم آمریکا در عرصه بین المللی شد، بلکه طبق گزارش فارن پالیسی، پس از عملیات طوفان الاقصی، بیش از صد حمله به نیروهای آمریکایی در سراسر منطقه صورت گرفت که موجب تأثیر منفی بر قدرت سخت آمریکا شد؛ لذا در این یادداشت چگونگی افول قدرت هوشمند آمریکا در پی وقوع عملیات طوفان الاقصی مورد بررسی قرار گیرد.

افزایش قدرت جبهه مقاومت و چالش خروج آمریکا از منطقه؛ سهل و ممتنع

دوران گذار از نظم کنونی بین‌الملل (پیچ تاریخی) را می‌توان به دو دوره قبل از عملیات طوفان الاقصی و پس از آن تقسیم کرد. در این که عملیات طوفان الاقصی فصل جدیدی را در تاریخ فلسطین و جبهه مقاومت رقم زد، تردیدی وجود ندارد. شرایط پس از این جنگ، دیگر شرایط قبل از این نبرد نخواهد بود و معادلات ویژه‌ای در منطقه شکل خواهد گرفت.

نقش آمریکا بعد پیمان ابراهیم و ورود جدید آمریکا در منطقه

صلح آبراهام، نمونه یک الگوی دوستی و دشمنی است که بازیگران جهانی و منطقه‌ای در آن مشارکت دارند. پیام صلح آبراهام و عادی‌سازی روابط، پیامی فراتر از صلح توافق بود و صلح آبراهام، توافق‌نامه‌ای است که تاکنون با حمایت و میانجی‌گری آمریکا میان اسرائیل و کشورهای امارات، بحرین، مراکش و سودان به امضا رسیده اســت که رفته‌رفته، یک الگو شکل گرفت که با پاتک حماس به قلب و مغز رژیم صهیونیستی، معادلات دوستی و دشمنی برهم خورد و معیار جدیدی رقم زد که در آینده، نامعلوم خواهد شد.

اسرائیل عامل اصلی ترور رئیس‌جمهور آمریکا!

در سال ۱۹۶۱ میلادی، سازمان جاسوسی آمریکا (سیا) جان اف کندی، سی و پنجمین رئیس‌جمهور آمریکا را از برنامه‌های هسته‌ای اسرائیل در آزمایشگاه دیمونا برای دست‌یابی به بمب‌های هسته‌ای آگاه کرد و این امر باعث شد که او با دیوید بن گوریون که هم نخست وزیر و هم وزیر دفاع اسرائیل بود، درگیر شود و این درگیری در ماه مه سال ۱۹۶۳ میلادی مصادف با اردیبهشت ماه سال ۱۳۴۲ به اوج خود رسید؛ جایی که سران آمریکا و رژیم صهیونیستی در ارتباط با موضوع تسلیحات هسته‌ای اسرائیل، نامه‌های متعددی در میان خود رد و بدل کردند؛ طوری که تعداد این نامه‌ها آنقدر زیاد شد که در سایت دانشگاه جرج واشنگتن آمریکا در بخش اسناد ملی ایالات متحده به «نبرد نامه‌ها» معروف گردید.

پیروزی از آن مقاومت فلسطین است …

در مسئله‌ی غزّه هم -که یک کلمه عرض بکنیم- پیش‌بینی‌ها دارد بتدریج خودش را کاملاً نشان می‌دهد. از اوّل، پیش‌بینیِ روشن‌بینانِ دنیا، چه اینجا و چه جاهای دیگر، این بود که در این قضیّه آن که پیروز خواهد شد مقاومت فلسطین است، آن که شکست خواهد خورد رژیمِ خبیثِ ملعونِ صهیونیست است؛ این دارد اتّفاق […]

حماس؛ آشکار شدن ناتوانی رژیم صهیونیستی

نشریه فارن افرز در تاریخ ۵ دسامبر ۲۰۲۳ یادداشتی با عنوان غزه و آینده جنگ اطلاعاتی منتشر کرده است. این نشریه که چاپ شورای روابط خارجی در آمریکا است، توسط بسیاری، جزء معتبرترین نشریه‌ها در زمینه سیاست‌ها و روابط خارجی ایالات متحده آمریکا به شمار می‌آید. در این یادداشت، به بررسی تأثیراتی که طوفان الاقصی علیه رژیم صهیونیستی و روابط آن با کشورهای عربی و تفکر دور از دسترسی که آیا نابودی کامل حماس ممکن است و آیا اصلاً کشورهای عربی که حتی مخالف وجود حماس هستند، از این تفکر پیروی می‌کنند یا نه، می‌پردازد.

بررسی نقش‌آفرینی کرانه باختری  در عملیات طوفان الاقصی

یکی از مصادیق اوج‌گیری بحران در سرزمین‌های اشغالی، گسترده شدن جبهه مقاومت از غزه تا کرانه باختری است. کرانه باختری در سال‌های اخیر شاهد مقاومت مسلحانه جوانان و رزمندگان فلسطینی در مقابل اشغالگران بوده است و رژیم صهیونیستی تلاش کرده است تا نبردهای غزه را از کرانه باختری جدا کند. گروه‌های جدید مقاومت در کرانه باختری از بُعد سیاسی مفهوم تشکیل دو دولت را به طور کلی فراموش کرده‌اند و به‌دنبال آزاد‌سازی فلسطین هستند. پس از عملیات طوفان الاقصی در ۷ اکتیر ۲۰۲۳ گروه‌های مقاومت در جنین، رام‌الله و نابلس، علیه جنایات رژیم صهیونیستی وارد عمل شدند اما تشکیلات خودگردان به رهبری محمود عباس بر اساس راهبرد صلح (سازش) تنها به موضع‌گیری سیاسی در محکومیت و ضرورت توقف فوری تجاوزات رژیم اشغالگر علیه ملت فلسطین در غزه و کرانه باختری و جنایت کشتار جمعی فلسطینیان، واردات کمک‌های بشردوستانه به نوار غزه و توقف تجاوزات ارتش رژیم صهیونیستی تأکید داشت. پرسش مطرح این است که چرا تشکیلات خودگردان در کرانه باختری تنها در سطح سیاسی در جنگ غزه علیه اسرائیل به دنبال نقش‌آفرینی است؟ این یادادشت تلاش می‌کند ضمن بررسی اهمیت ژئوپولتیک کرانه باختری در مقابله با رژیم صهیونیستی، دلایل نقش‌آفرینی صرف سیاسی تشکیلات خودگردان در عملیات طوفان الاقصی و ظهور گروه مقاومت مسلحانه را مورد بررسی قرار دهد.

کشورهای شورای همکاری خلیج‌فارس، منافع خود را در تداوم جنگ غزه می‌بینند یا در آتش‌بس؟

پس از وقوع دور جدید تنش‌ها میان اسرائیل و فلسطین، کشورهای شورای همکاری خلیج‌فارس نیز مانند دیگر بازیگران منطقه و جهان، به موضع‌گیری و انجام اقداماتی متناسب با وضعیت ایجاد شده پرداختند. مسئله برای این کشورها، تا حدودی از پیچیدگی بیشتری برخوردار است؛ ملاحظات موجود برای کشورهای یاد شده، به دلیل مسئولیت دینی و قومی برای حمایت از ملت عرب و مسلمان فلسطین از یک سو و بازتعریف منافع عمل‌گرایانه که عادی‌سازی مناسبات دیپلماتیک با اسرائیل را ایجاب می‌کرد، از سوی دیگر، دوراهی مخاطره‌آمیزی برای این کشورها ایجاد کرده است. بااین‌حال پس از گذشت مدتی از منازعه، اقدامات بشردوستانه و تلاش برای پایان بخشیدن به جنگ، نقطه اشتراک شش کشور عضو شورای همکاری خلیج‌فارس و راه‌حلی منطقی برای عبور از دوراهی یاد شده، در نظر قرار گرفت. کشورهای عربستان، بحرین و امارات، با تأکید بر مسائل بشردوستانه، به‌جای مسائل سیاسی، در حال مدیریت محافظه‌کارانه وضعیت موجود هستند. در سوی دیگر اما عمان، کویت و قطر با آزادی عمل بیشتری، به حمایت از مردم غزه و محکوم کردن تمام اقدامات اسرائیل می‌پردازند. نوشتار حاضر به منافع کشورها در ارتباط با تداوم یا پایان جنگ فلسطین می‌پردازد.