حرص قدرت‌نمایی آمریکا در دریای چین جنوبی

یک حقیقت استراتژیک در مورد رقابت نظامی چین و آمریکا در این قرن وجود دارد. باتوجه‌به تاریخ روابط چین و آمریکا، به نظر می‌رسد بهتر است بپذیریم که دوران ابهت قدرت هژمون آمریکا فروریخته است. براین‌اساس آمریکا مجبور شده است از استراتژی مبتنی بر برتری و غلبه، به سمت بازدارندگی عقب‌نشینی کند؛ بنابراین شاهد یک دگرگونی در محیط امنیتی بین‌الملل هستیم. دهه‌ها بود که آمریکا از برتری غالب در تمامی گستره‌های عملیاتی برخوردار بود و در فضای این هژمون، قدرت‌نمایی می‌کرد. در این میان، دریای چین جنوبی به یکی از نقاط عطف در قدرت‌نمایی و تهدید میان چین و آمریکا تبدیل شده بود و محاسبات به دست آوردن قدرت در دریای چین جنوبی، در واقعیت به خدمت به منافع ملی و ژئوپلیتیکی دولت‌ها تبدیل شده است.

بررسی پدیده ممنوعیت تیک‌تاک در آمریکا

مدیرعامل تیک‌تاک، ۲۳ مارس ۲۰۲۳ در جلسه استماع کمیتۀ انرژی و بازرگانی کنگره آمریکا حاضر شد تا به سؤالات نمایندگان کنگره درباره این پلتفرم پاسخ دهد. ازآنجاکه عدم صداقت در پاسخگویی به کنگره، از جرائم فدرال محسوب می‌شود، چنین جلساتی برای روشن شدن زوایای موضوعات برگزار می‌گردد. بر اساس گفته رئیس جلسه، این جلسه برای حقیقت‌کاوی درباره تهدیدات تیک‌تاک برای امنیت ملّی و شخصی شهروندان آمریکا برگزار شده است، هرچند که فحوای سؤالات نمایندگان حاکی از آن است که آنان پاسخ سؤالات خود را از قبل داشتند و گویی جلسه برای اقناع افکار عمومی پیش از محدودیت سراسری تیک‌تاک در آمریکا برگزار شده است.

ظهور چین، ایالات‌متحده و نظم جهانی تک‌قطبی

رقابت میان ایالات‌متحده و چین را می‌توان از چشم‌اندازهای گوناگون مورد تجزیه‌وتحلیل قرارداد و تصویری چندوجهی از ابعاد این موقعیت پیچیده برای مخاطب ارائه نمود. رویکرد پکن در این میانه، بسیار مهم است. فهم ذهنیت و قصد پکن در رقابت با ایالات‌متحده، ما را با این پرسش روبرو می‌سازد که آیا چین می‌کوشد از جایگاه یک ابرقدرت اقتصادی فراتر برود و در جایگاه ابرقدرت سیاسی و نظامی نیز قرار گیرد؟ چین با شتاب در حال تلاش برای نزدیک شدن به مرکز صحنه جهانی است. مقامات چینی تشخیص می‌دهند که باید بر موانعی در مسیر دستیابی به اهداف ملی کشورشان غلبه کنند. برای انجام این کار نیز چین می‌کوشد یک محیط خارجی غیر خصمانه، تمرکز بر اولویت‌های داخلی و گسترش نفوذ چین در خارج از کشور را به شکل راهبردی دنبال نماید.

تأثیر تنش چین و تایوان بر آینده اقتصاد جهان؛ مطالعه موردی آمریکا

تأثیر تنش چین و تایوان بر آینده اقتصاد جهان؛ مطالعه موردی آمریکا

شکل‌گیری واحد سیاسی جدید و نسبتاً مستقل تحت عنوان تایوان، محصول درگیری‌های داخلی در چین در دهه ۱۹۴۰ میلادی است که در نتیجه آن در سال ۱۹۴۹، حزب کمونیست چین بر سرزمین اصلی این کشور، حاکم شد و رژیم سیاسی سابق نیز به تایوان انتقال یافت. با وجود گذشت بیش از ۷ دهه از این رویداد، تایوان همچنان یکی از مهم‌ترین نقاط بالقوه جهان است که امکان شعله‌ور شدن جنگی بزرگ میان اقتصادهای اول و دوم جهان، در آن وجود دارد. آخرین تحول در زمینه بحران تایوان، سفر رئیس مجلس نمایندگان آمریکا بود که به واکنش چین منجر شد و این دو کشور را تا آستانه بروز یک تنش جدید سیاسی و اقتصادی پیش برد. مسئله اساسی که نوشتار حاضر به بررسی آن می‌پردازد، پیامدهای اقتصادی این رویداد، به‌خصوص برای اقتصاد آمریکا است. برای پاسخ به این مسئله، ضمن پرداختن به آینده احتمالی این بحران، پیامدهای آن بر اقتصاد جهانی و به‌خصوص اقتصاد آمریکا، موردبررسی قرار می‌گیرد.

آیا استقلال تایوان ارزش جنگیدن دارد؟

آیا استقلال تایوان ارزش جنگیدن دارد؟

پیرامون سفر نانسی پلوسی، رئیس مجلس نمایندگان آمریکا به تایوان، پاتریک جی. بوچان نویسنده کتاب جنگ‌های کاخ سفید نیکسون، یادداشتی با عنوان «آیا استقلال تایوان ارزش جنگیدن دارد؟» منتشر کرد.

بررسی متغیر کرونا ویروس در روند افول آمریکا

بررسی متغیر کرونا ویروس در روند افول آمریکا

با شروع همه‌گیری کرونا ویروس در سطح جهانی، این فاکتور تقریباً بر تمام روندها، جریان‌ها، وقایع و موضوعات بین‌المللی، اثر جدی گذاشته است. یکی از حیطه‌های اثرگذاری کرونا ویروس، مربوط به موضوع افول آمریکا بوده است؛ که پیش از این نیز مطرح بوده و به گواهی آمارهای موثق و تحلیل‌های اساسی، در جریان وقوع بوده است. لذا با تغییری که کرونا ویروس در حوزه‌های اقتصادی، سیاسی و فرهنگی بین‌المللی و داخلی آمریکا ایجاد کرده، سؤالی که مطرح می‌شود، این است که تأثیر کرونا ویروس در چه حوزه‌هایی از افول آمریکا قابل‌تصور است؟ همچنین، این تأثیرات از چه عمق و دامنه‌ای برخوردار خواهند بود؟ در ادامه این مطلب، تلاش می‌شود تا به این سؤالات با محوریت جریان کلی افول آمریکا، پاسخ داده شود.

بازآرایی قدرت جهانی با ویروس کرونا

بازآرایی قدرت جهانی با ویروس کرونا

جان‌گیر (pandemic) کووید-۱۹، هنوز چنان به ما نزدیک است که جایابی آن در بافتار گسترده‌تر زمانی و جغرافیایی و ارائه تصویری بزرگ‌تر دشوار می‌نماید. برای بسیاری از پژوهش‌گران نسل ما، این نخستین بار است که یک بیماری همه‌گیر، مرزها را در هم نوردیده و یک تهدید و چالش جدی برای بحث سلامتی، اقتصادی و سیاسی هم برای دولت-ملت‌ها و هم برای مردم است. آیا بحران جان‌گیر، موجب بازآرایی قدرت‌های جهانی خواهد شد؟ آیا چین، جای ایالات‌متحده را خواهد گرفت؟ آیا جهان پس از کووید-۱۹، به شکلی بنیادین با پیش از آن، متفاوت خواهد بود؟