بررسی علائم و نشانه‌های عدم تعادل در نظام سیاسی آمریکا

بررسی علائم و نشانه‌های عدم تعادل در نظام سیاسی آمریکا

دموکراسی آمریکا دچار بحران است؛ البته نه به دلیل روی کار آمدن ترامپ. جولان پول­های سیاه، قدرت کنترل نشده ریاست جمهوری و دیوان عالی عمدتاً سیاسی، سیستم پرچم‌دار دموکراسی در جهان را ویران کرده است. در آمریکا، ثروتمندان سیستمی را ساخته­اند که به نفع آن­ها کار کند، درحالی‌که توهمی از دموکراسی را نیز حفظ کرده­اند. که در این یادداشت به آن پرداخته میشود

واقعیت این است که کیفیت دموکراسی در ایالات‌متحده، پایین‌تر از سایر دموکراسی‌ها است. رأی‌دهندگان در این کشور، تأثیر کمی بر نتایج سیاست‌های نهایی مهندسی‌شده توسط قانون‌گذاران دارند.

ارزش­ها و اصول دموکراتیک آمریکایی

منبع: (https://www.people-press.org/)

همان‌طور که نمودار فوق نشان می‌دهد، تنها ۵۹ درصد از آمریکایی‌ها معتقدند که سیاست‌های دولت آمریکا، منعکس‌کننده عقاید و نظرات مردم این کشور است. دانشمندان عالم سیاست، این پدیده را تبعیض درآمدی می‌نامند و دلیل آن را قدرت و ثروت ثروتمندان می‌دانند که طرفدار دستمزد کم و کاهش دامنه برنامه‌های دولت در مواردی مانند آموزش عمومی و حمایت از مصرف‌کنندگان هستند. این امر موجب شده است تا قانون‌گذاران آمریكایی به جای طبقه متوسط، ترجیحات یک درصد ثروتمند جامعه را در اولویت قرار دهند. نیاز به پول، باعث شده است که نامزدهای میانه‌رو با مانع مواجهه شوند. بیشتر نواحی انتخاباتی کنگره برای اطمینان نسبت به حمایت از یک حزب یا طرف خاص، به روش جریماندرینگ تقسیم‌بندی می‌شوند؛ بنابراین نتایج انتخابات با رقابت پایین، مشارکت کم و انتخابات مقدماتی، یک حزبی تعیین می‌شود. انتخابات مقدماتی معمولاً تحت سلطه فعالان ایدئولوگ حزبی است و پول دهندگان، تمایل به دیدگاه‌های افراطی دارند تا همه، حزب‌گراترین نامزدها را رد کنند. این روند به قطبی شدن حزبی و بن‌بست در کنگره انجامیده است. نیاز به پول، نامزدهای اقتصاد چپ‌گرا را به حاشیه رانده است. کاندیداهای دموکرات و جمهوری‌خواه، باید پول زیادی جمع کنند که منبع بیشتر آن، از کارآفرینان و فعالان حرفه‌ای اقتصادی است که به دیدگاه‌های نسبتاً محافظه‌کارانه در مورد مالیات‌ها، هزینه­های رفاه اجتماعی و تنظیم اقتصادی تمایل دارند. در نتیجه، تعداد اندکی از نامزدهایی که نظرات آن‌ها به‌طور گسترده برای قشر مرفه، قابل‌قبول نباشد، انتخاب نمی‌شوند.

  • در جستجوی جایگاه شهروندان در نظام سیاسی

کنگره در سال ۲۰۱۸، تنها ۱۷ درصد مصوبه داشته است که ۹۵ درصد از لوایح، به رأی‌گیری مجدد گذاشته شده‌اند. در همین سال، ۷۵ درصد از مقامات منتخب، بدون نیاز به برقراری ارتباط خارج از چارچوب حزب متبوع خود، صاحب پست شدند. سیستم به‌صورت اساسی نامتعادل است و برای تصدی مناصب سیاسی، فرا حزبی بودن لازم نیست.
شهروندان برای سیاستمداران، اهمیت محدودی دارند؛ رأی‌دهندگان نیز مهم نیستند. درواقع، رأی‌دهندگان در جغرافیای انتخابات آمریکا اهمیتی ندارند. در یک‌سوم کشور نیز، افراد مستقل در انتخابات اولیه اهمیتی ندارند. ایالات غیر چرخشی هم در انتخابات ریاست جمهوری اهمیتی ندارند.

  • پست‌هایی که خریداری می‌شوند

در سیاست آمریکا، اعضای کنگره، قدرتمندترین پست‌های کمیته‌ها را می‌خرند. آن‌ها غالباً برای جمع‌آوری پول، از حوزه‌هایی که کمیته‌های تحت امر باید بر آن‌ها نظارت داشته باشند، استفاده می‌کنند. پول‌های سیاه از طریق کمیته عمل سیاسی، وارد سیستم می‌شود. تحلیلگران انتخابات، استراتژیست‌ها، سرمایه‌داران، مشاوران، کارشناسان رسانه، خدمات پست الکترونیک مستقیم، خدمات دیجیتالی و بسیاری از حرفه‌های دیگر نیز، سهم مالی عظیمی در سیستم دارند.

تازه‌ترین نظرسنجی از فارغ‌التحصیلان دانشکده بازرگانی هاروارد نشان می‌دهد که محیط سیاسی آشفته، می‌تواند یکی از مهم‌ترین تهدیدات برای مؤلفه رقابت در ایالات‌متحده باشد. زمانی که از ۶۰ درصد فارغ‌التحصیلان، در مورد ۱۷ عنصر مهم فضای کسب‌وکار سؤال شد، گفتند که کارایی سیستم سیاسی در ایالات‌متحده از سایر اقتصادهای پیشرفته بدتر است.

  • مردم می‌گویند، آمریکا در نازل‌ترین جایگاه خود در طول تاریخ قرار دارد

طبق نظرسنجی اخیر انجمن روانشناسی آمریکا (نوامبر ۲۰۱۷)[۱]، آینده این کشور، منبع اضطراب قابل‌توجهی برای تقریباً دوسوم مردم آمریکایی‌ است. همچنین بیش از نیمی از این افراد، معتقدند که امروزه ایالات‌متحده در نازل‌ترین جایگاه خود در طول تاریخ قرار دارد.

حال سؤال پیش می‌آید که چرا مجموعه سیاسی آمریکا، رونق را نشان می‌دهد درحالی‌که رأی‌دهندگان نسبت به همیشه رضایت کمتری از آن دارند؟ سیاست ایالات‌متحده یک صنعت است؛ یک دوقطبی که تقریباً ضد رقابت است. بررسی مارتین گیلنس پرینستون و بنیامین پیج[۲] در سال ۲۰۱۴، نشان می‌دهد که ترجیحات رأی‌دهنده متوسط، تأثیر نزدیک به صفر بر سیاست‌های عمومی دارد. پروژه دانشکده بازرگانی هاروارد در مورد رقابت در ایالات‌متحده نشان می‌دهد که واشنگتن، تقریباً در هیچ‌یک از سیاست‌های اساسی لازم برای بازگرداندن رفاه و رشد به کشور، پیشرفتی نداشته است. یک سیستم سیاسی منکسر و قطبی، به بزرگ‌ترین تهدید برای آینده این کشور تبدیل شده است. کاترین گیل و مایکل ای پورتر،[۳] معتقدند که مشکلات سیاسی آمریکا در نتیجه ناکامی در ماهیت رقابت سیاسی ایجاد شده است.

  • دموکراسی معیار یعنی آمریکا

آمریکایی‌ها دوست دارند که سیستم سیاسی خود را به‌عنوان سنگ محک دموکراسی معرفی نمایند. بااین‌حال، ایالات‌متحده یکی از پایین‌ترین نرخ‌های مشارکت رأی‌دهندگان در جهان توسعه‌یافته را دارد. روند ثبت‌نام پیچیده، عدم ثبت روز انتخابات به‌عنوان تعطیلی ملی و اقدامات سیاسی با هدف سرکوب مشارکت، به‌ویژه در میان آمریکایی‌های آفریقایی‌تبار و سایر اقلیت‌ها، باعث شده‌اند تا ایالات‌متحده یکی از پایین‌ترین نرخ‌های مشارکت رأی‌دهندگان در جهان توسعه‌یافته را داشته باشد.

  • نظام سیاسی آمریکا دیگر جاذبه‌ای ندارد

یکی مشکلات نظام سیاسی آمریکا، از دست رفتن جاذبه میانه‌روی سیاسی برای احزاب دموکرات و جمهوری‌خواه این کشور است. بر اساس تحلیل مانیفست­های انتخاباتی، حزب جمهوری‌خواه بسیار بیشتر از احزاب سنتی محافظه‌کار در اروپای غربی و کانادا راست‌گرا است؛ افراطی‌تر از حزب استقلال انگلیس و جبهه ملی فرانسه که برخی آن‌ها را احزاب پوپولیستی راست افراطی می‌دانند. در عوض، حزب دموکرات به احزاب لیبرال نزدیک‌تر است.

منبع: (https://www.nytimes.com/)

طبق نظرسنجی جدیدی که توسط Ipsos و مرکز سیاست دانشگاه ویرجینیا انجام شده است، تقریباً نیمی از بزرگ‌سالان آمریکایی معتقدند که انتخابات این کشور، منصفانه و آزاد است.

منبع: (https://news.virginia.edu/content/only-half-americans-believe-elections-are-fair-and-open-uva-poll-shows)

به‌عنوان‌مثال، یکی از مهم‌ترین دلایل نامنصفانه بودن سیستم انتخاباتی ایالات‌متحده جریماندرینگ است؛ این ترفند، دست‌کاری در مرزبندی حوزه‌های رأی‌گیری در یک شهر یا ایالت، توسط گروه، طبقه اجتماعی و جناحی سیاسی برای تغییر نتیجه رأی‌گیری در این نواحی است، به‌نوعی که نتیجه یا نام کاندیدای مطلوب از صندوق بیرون آید.

مکانیسم جریماندرینگ

منبع: (https://www.brennancenter.org/)

در ایالات‌متحده، ناحیه بندی مجدد انتخاباتی در هر ایالت، تقریباً هر ده سال و پس از سرشماری سالانه، صورت می‌گیرد. جریماندرینگ حزبگرایانه اصل حمایت و پشتیبانی مساوی و برابر از کاندیداها را نقض می‌کند.


[۱]. https://www.apa.org/news/press/releases/2017/11/lowest-point

[۲]. Martin Gilens and Northwestern’s Benjamin Page

[۳]. Katherine M. Gehl with Michael E. Porter