تسریع نابرابری در جامعه آمریکا

تسریع نابرابری در جامعه آمریکا

سام پیزیگاتی روزنامه‌نگار کهنه‌کار آمریکایی و نویسنده کتاب «پرونده¬ای برای حداکثر دستمزد »، مطالبی با عنوان «تاریخ درباره دلایل افول ایالات‌متحده چه می‌گوید؟» منتشر کرد. هدف این یادداشت، بررسی حمله به کنگره آمریکا است. درواقع، نویسنده معتقد است، آنچه باعث شد مردم به کنگره حمله کنند، این است که ایالات‌متحده در آستانه یک ورشکستگی قرارگرفته است و شهروندان، بیش‌ازپیش در میان نفوذ فزاینده افراد ثروتمند و گروه‌های وابسته به این درک رسیده‌اند که آن‌ها، سهم کمی در جامعه دموکراتیک دارند.

گروه مترجمان مرکز مطالعات آمریکا

سام پیزیگاتی روزنامه‌نگاری کهنه‌کار است که تا به حال، به شکل گسترده‌ای در مورد نابرابری اقتصادی مطلب نوشته‌ است. سرمقاله و یادداشت‌های او درباره درآمد و ثروت در بسیاری از روزنامه‌های مهم، از نیویورک‌تایمز و یو‌اس‌ای تودی گرفته تا طیف وسیعی از مجلات داخلی و خارج آمریکا مانند لوموند دیپلماتیک، به چاپ رسیده است. آخرین کتاب پیزیگاتی، «پرونده­ای برای حداکثر دستمزد[۱]» در سال ۲۰۱۸ است که بررسی می‌کند، چرا ما به درآمد بیش‌ازحد نیاز داریم و چگونه می‌توانیم این درآمد را به دست آوریم؟ کتاب سال ۲۰۱۲ او با نام «ثروتمندان همیشه پیروز نمی‌شوند: پیروزی فراموش‌شده بر پلوتوکراسی[۲] که طبقه متوسط آمریکایی را در ۱۹۰۰-۱۹۷۰ ایجاد کرد[۳]»، تحولی چشمگیر در نیمه اول قرن بیستم را ردیابی می‌کند که موجب کاهش ثروتمندان آمریکا شد. کتاب ۲۰۰۴ او با نام «طمع و خوب: درک نابرابری که زندگی ما را محدود می‌کند[۴]»، از مجله بررسی کتاب انجمن کتابخانه آمریکا، افتخار «عنوان برجسته[۵]» را به دست آورد. او همچنین، ویرایش مشترک دو کتاب دیگر را نیز بر عهده داشته است پیزیگاتی که اکنون از جنبش کارگری بازنشسته شده، ویرایش نشریات ملی سه اتحادیه کارگری ایالات‌متحده را بر عهده داشته و عملیات انتشار بزرگ‌ترین اتحادیه آمریکا یعنی «انجمن آموزش ملی» را به مدت بیست سال، اداره کرده است. او اکنون به‌عنوان همکار در انستیتوی مطالعات سیاست[۶] در واشنگتن دی سی، مشغول به کار است و در آنجا، سردبیری مشترک سایت Inequality را انجام می‌دهد.

سام پیزیگاتی در یادداشتی در پایگاه Inequality نوشته است: چگونه می‌توان حمله به کنگره را درک کرد؟ آیا ممکن است برخی از چشم‌اندازهای تاریخی به ما کمک کند تا درک بهتری از چگونگی به خطر افتادن دموکراسی داشته باشیم؟ آیا این چشم‌انداز، می‌تواند ما را به یک مسیر امیدوارکننده‌تر پس از ترامپ هدایت کند؟

یک تیم جهانی از مردم شناسان[۷] ایالات‌متحده و مکزیک، ممکن است عیناً نوع دیدگاه تاریخی موردنیاز ما را ارائه داده‌ باشند. ممکن است در نگاه اول، تحقیقات تازه منتشرشده این تیم در مورد جوامع پیشامدرن،[۸] بیش‌ازحد به خشونت‌های روز چهارشنبه اوباش (در حمله به کنگره) که میلیون‌ها آمریکایی را نگران به قهقرا رفتن دموکراسی کرده است، بی‌ربط به نظر برسد. درحالی‌که ما در دوره‌های پیشامدرن، هیچ دولت ملی دموکراتیک نداشتیم. چگونه تجربه‌های این کشورها می‌تواند به ما کمک کند تا بر ترامپیسم امروز، در هر یک از مظاهر آن غلبه کنیم؟

چهار مردم­شناس که نویسنده «فروپاشی اخلاقی و شکست دولت: نمایی از گذشته[۹]» هستند، دولت‌های پیشامدرن را برمی‌شمارند که درواقع، امروزه برای ما اهمیت بسیاری دارند. اگر جرئت داشته باشیم و تعصب کنونی خود را تصدیق کنیم، فرضیه‌ای که مدرنیته نشان می‌دهد، یک خروج ریشه‌ای از جوامع قبلی و کمتر تکامل‌یافته تحت سلطه منافع شخصی اقتدارگرایان که قدرت سیاسی و منزلت الهی را در اختیار دارند، به‌عنوان «سنگرهایی در برابر اصلاحات خوب دولت» است. درواقع، بر اساس توضیح ریچارد بلانتون[۱۰] و همکارانش از دانشگاه پردو[۱۱]، دولت­های پیشامدرن در دوره­های مختلف، «شیوه‌ها و سیاست­های دولت خوب مشابه دموکراسی‌های مدرن» را اتخاذ کرده­اند. ما می­توانیم این جوامع را با جامعه خود مقایسه کنیم و از آن‌ها درس بگیریم.

تیم بلانتون شامل گری فینمن از بخش موزه میدانی مرکز تحقیقات یکپارچه[۱۲]، استفان کووالوسکی[۱۳] از دانشگاه جورجیا و لنه فارگر از موسسه پلی­تکنیک ملی در مریدا[۱۴]، مکزیک است. چهارمی حدود ۳۰ دولت سیاسی پیشامدرن را در نظر گرفته و به دنبال آن، عناصر عمل «دولت خوب» است که بیشترین ارتباط را با سیاست امروز ما دارد. ازجمله این عناصر، «ظرفیت حاکمیت و تمایل به جا دادن صدای شهروندان»، یک دادگستری منصفانه و یک سیستم مالیاتی عادلانه است. محققان همچنین، پرسیدند که چند دولت پیشامدرن کالاهای عمومی ارائه می‌دهند که مردم برای آن‌ها ارزش قائل هستند؟ چند دولت پیشامدرن، افرادی را که به طور خصوصی از منابع دولتی بهره­مند می­شوند، شناسایی و مجازات کرده است؟ چند دولت پیشامدرن، رهبرانی را که محدودیت‌های قدرت خود را پذیرفته‌اند، دارد و می‌توانند به‌نوعی به دلیل نقض این حدود «استیضاح» شوند؟

به‌طورکلی، چهار مردم­شناس فقط چهار ایالت پیشامدرن را یافته‌اند که از نظر همه، این ویژگی­های «دولت خوب» در دسته بسیار خوب ارزیابی می‌شوند. آن‌ها هشدار می‌دهند که ما در دنیای مدرن، دلیلی نداریم که نسبت به آن جمع ناچیز، احساس خوشبختی کنیم. محققان یادآور می‌شوند، حتی امروز تنها «اقلیتی از ملت‌ها» می‌توانند، «بله» قوی به ویژگی‌های اساسی حکمرانی خوب بدهند. چهار «دولت خوب» پیشامدرن که این محققان شناسایی کردند، امپراتوری مینگ چین، امپراتوری مغول در آسیای جنوبی، امپراتوری روم و جمهوری ونیز هستند که همه برای مدت طولانی، دوام آوردند و شکوفایی گسترده‌ای داشتند. سرانجام همه آن‌ها نیز سقوط کردند. بلانتون و همکارانش برای توضیح علت، به مطالعات موردی می­پردازند.

سلسله مینگ كه در اواخر قرن ۱۴ توسط یك امپراتور با ریشه­ دهقانی تأسیس شد، خود را مجری فلسفه كنفوسیوسی و تقویت «توانایی دولت برای خدمت به منافع عمومی جامعه» می­دانست. این سلسله، «ظرفیت سازمانی برای طرح شکایت از شهروندان» و «اطمینان از مالیات عادلانه» را داشت. انبارهای غذایی موردحمایت دولت، «خانواده‌ها را در برابر کمبود مواد غذایی و قیمت بیش‌ازحد توسط بازرگانان غلات محافظت می‌کردند.» امپراتورها نیز با ممنوعیت‌های «توانگر سازی خود» روبرو شدند. شهروندان انتظار داشتند که آن‌ها رفتاری کم‌هزینه و ایثارگرانه داشته باشند اما این رفتار، در طول قرن شانزدهم خراب شد. اعتماد شهروندان به حاکمانشان از دست رفت و حاكمان آن‌ها نیز به طور فزاینده­ای قادر به كنترل فساد در رتبه­های اداری خود نبودند. این فساد به ‌نوبه خود، موجب کاهش درآمد کالاهای عمومی شد؛ صفوف مستضعفان از هم پاشید، تولید غذا به ناگهان کاهش یافت، مانچوها از شمال حمله کردند و در سال ۱۶۴۴، به حکومت مینگ پایان دادند.

مثال دیگر، جمهوری ونیز است که در قرن ۱۲ شکل گرفت؛ خانواده­های برجسته­ای که «شورای عالی» حاکم بر ونیز را تشکیل می­دادند، «اهمیت انسجام اجتماعی برای موفقیت جامعه» را تشخیص دادند. آن‌ها ثروت عظیم بخش خصوصی را دعوت به «فساد سیاسی که می‌تواند همبستگی جامعه را تهدید کند»، دانستند و دولتی «قادر به رفع نگرانی‌های شهروندان» ایجاد کردند. آن‌ها کسانی را که اعتماد عمومی را نقض کردند، از کار خود برکنار کردند. همین دولت بیش از هر کشور دیگر در اروپا، کالاهای عمومی از نور خیابان و امنیت غذایی گرفته تا آموزش عمومی و آسایش آسیب‌پذیرترین افراد جامعه را فراهم می­کند. همه این اقدامات تا قرن هفدهم ادامه داشت تا اینکه ونیز، «کاهش تدریجی تعهد به کالاهای اساسی و تشدید اختلاف بین ثروتمندان و فقرا» را شاهد بود.

روم و امپراتوری مغول، داستان‌های مشابهی برای گفتن دارند. درسی برای زمان ما؟ دولت خوب، خواستار «رسیدگی کردن به قدرت، انتشار صدا، راه‌های مبارزه با فساد پلیس، تأمین مالی عادلانه دولت، محدودیت­های در مقابل حرص و آز و رهبری اختصاص یافته به خدمات عمومی است.» این خصوصیات، زمانی تحلیل می­رود که جوامع، اجازه دهند ثروت متمرکز شود. رهبران راه خود را گم می­کنند، اعتماد شهروندان از بین می‌رود و سقوط، در آن مرحله به‌سرعت می‌آید. بلانتون از پردو خاطرنشان می­کند: «یافته­های ما بصیرتی را ارائه می­دهد كه باید در زمان حال، ارزش داشته باشد.» مهم‌ترین آن، این است كه جوامع، حتی جوامعی كه به خوبی اداره می­شوند، مرفه هستند و موردتوجه بسیاری از شهروندان قرار دارند، سازه­های انسانی شكننده­ای هستند كه می­توانند، از بین بروند.

تیم وی می­بیند که ایالات‌متحده در آستانه این شکست قرار دارد و شهروندان، بیش‌ازپیش در میان «نفوذ فزاینده افراد ثروتمند و گروه‌های وابسته» درک می­کنند که «آن‌ها، سهم کمی در جامعه دموکراتیک قرار دارند.» مردم­شناسان به این نتیجه رسیدند که «تغییر اقتصادی آمریکا در نابرابری­های ثروت و درآمد، در پنج دهه گذشته»، همچنان موجب «کاهش اعتماد شهروندان» می­شود. رهبران ملت، «آداب‌ورسوم جدید» را پذیرفته‌اند که موجب ترفیع پیدا کردن «ارزش سهامداران، آزادی شخصی، قومیت‌گرایی، رفیق‌بازی، ظهور منابع دولتی و شخصی و بزرگنمایی خودشیفتگی به طرقی که در اوایل تاریخ جمهوری ما دیده نمی­شد»، می­شود.

روز ششم سال ۲۰۲۱، نیویورک‌تایمز در سرمقاله صبح، پس از حمله تحریک‌شدگان توسط ترامپ به عمارت کنگره، از این روز «به‌عنوان یک روز تاریک» در تاریخ ایالات‌متحده نام برد و این سؤال را مطرح می­کند که آیا «آمریکا در آغاز نزول، به یک دوره حتی تاریک‌تر و تقسیم‌شده‌تر تبدیل می‌شود یا این، پایان یک دوره است؟»

کار محققان در پشت «فروپاشی اخلاقی و شکست دولت»، یک پاسخ ساده را نشان می­دهد؛ هبوط ما به تاریکی تا زمانی که سرانجام و به طور قابل‌توجهی نزول ما به سطوح بیشتری از نابرابری معکوس شود، پایان نخواهد یافت (Pizzigati, 2021).

منابع:

Pizzigati, S. (2021). Our Post-Trump Democratic Prospects: What the Ming Dynasty Can Tell Us. inequality.org. Retrieved from https://inequality.org/great-divide/our-post-trump-prospects-for-democracy-what-the-ming-dynasty-can-tell-us/


[۱] The Case for a Maximum Wage

[۲] حکومت اغنياء

[۳] The Rich Don’t Always Win: The Forgotten Triumph Over Plutocracy that Created the American Middle Class, 1900-1970

[۴] Greed and Good: Understanding and Overcoming the Inequality that Limits Our Lives

[۵] outstanding title

[۶] Institute for Policy Studies

[۷] anthropologists

[۸] premodern societies

[۹] Moral Collapse and State Failure: A View from the Past

[۱۰] Richard Blanton

[۱۱] Purdue University

[۱۲] Field Museum Integrative Research Center

[۱۳] the University of Georgia

[۱۴] the Instituto Politécnico Nacional