ده نکته پیرامون رویکرد بایدن در قبال مناقشه اسرائیل-فلسطین

ده نکته پیرامون رویکرد بایدن در قبال مناقشه اسرائیل-فلسطین

آیا سیاست نوظهور دولت برای گسترش صلح در میان این کشمکش پایدار کافی است؟مناقشات بین رژیم اشغالگر قدس و فلسطین همیشه از مسائل اصلی سیاست خارجی دولت‌های آمریکا بوده است. دولت جدید آمریکا نیز از این مورد مستثنی نیست. هشام یوسف از دیپلمات‌های قدیمی مصر در یادداشتی که در پایگاه موسسه صلح ایالات متحده منتشر شد به بررسی سیاست خارجه دولت بایدن در قبال مساله فلسطین پرداخت. از نظر او خاورمیانه مساله اول دولت بایدن نیست اما تحولاتی که اخیرا در منطقه رخ داده باعث شده تا مناقشات اسرائیل-فلسطین دوباره در کانون توجهات قرار بگیرد.

مترجم: هادی قربنیار

روشن بود که در خط­مشی سیاست خارجی دولت جدید بایدن[۱]، خاورمیانه در اولویت دوم قرار دارد؛ اما تحوّلات اخیر در بیت‌المقدس[۲] و جنگ یازده‌روزه غزه، باعث شد تا مناقشه اسرائیل-فلسطین، مجدداً در کانون توجهات بین‌­المللی قرار بگیرد و مؤلفه­‌های رویکرد دولت در قبال این بحران را نیز آشکار ساخت. مدت‌­ها است که سیاست ایالات‌متحده در این موضوع، همگرایی دوطرفه به همراه گرایش بیشتر به سمت اجماع تا اختلاف و تفرقه بوده است. سیاست نوظهور دولت بایدن، بسیار همسو با سیاست‌­های دولت­‌های گذشته است، البته با چند تفاوت چشم­گیر اما انگشت‌­شمار. آیا این رویکرد، می­تواند پیش برنده‌ صلح در بحبوحه­ این منازعه طولانی باشد؟

آنچه ما در مورد رویکرد دولت می­دانیم، این است:

۱-دولت بایدن در سیاست خارجی خود، به مناقشه اسرائیل-فلسطین اولویت نبخشیده است.

در ابتدای آغاز به کار دولت، پرونده برنامه هسته‌­ای ایران و جنگ یمن، تنها مسائل اولویت­‌دار در خاورمیانه بودند. با این حال، دهه­‌ها مناقشه اسرائیل-فلسطین در صدر سیاست ایالات‌متحده در منطقه، قرار داشته است. اوباما[۳] ۴۸ ساعت پس از مراسم تحلیف خود، جرج میچل[۴] را به‌عنوان نماینده ویژه خود در خاورمیانه، تعیین کرد و با این کار، قصد خود برای اولویت ­بخشی به این منازعه را نشان داد. در مقابل، رئیس­ جمهور کلینتون[۵]، پارامترهای یک توافق دائمی برای حل‌وفصل مناقشه را در هفته ­های آخر ریاست­‌جمهوری خویش مطرح نمود. رئیس‌­جمهور ترامپ[۶] که در اوایل دوران ریاست­ جمهوری از تحقق «معامله قرن» سخن گفته بود، سفارت آمریکا را به بیت‌المقدس منتقل کرد، همچنین، مواضع قبلی آمریکا در قبال شهرک­‌سازی و بلندی­های جولان[۷] را کاملاً تغییر داد، یک طرح مفصّل برای حل‌وفصل این مناقشه ارائه کرد و سرمایه­گذاری سیاسی قابل‌­توجهی در راستای تثبیت و گسترش روابط اسرائیل با کشورهای منطقه و ورای آن انجام داد.

۲-دولت بایدن تاکنون از ارائه یک راهکار تفصیلی، اجتناب ورزیده و سیاست­‌های اعلامی خویش را نیز به نگرش پایان بازی محدود کرده است که چارچوبی گسترده دارد.

رئیس‌­جمهور بایدن و وزیر امور خارجه بلینکن[۸] در مناسبت­‌های مختلف، یادآور شده‌­اند که تنها راه‌حل رفع این منازعه، پیشنهاد تشکیل دو کشور است. در هر حال، دولت هنوز تفصیل و جزئیات مربوط به مسائل اصلی مانند بیت‌المقدس، مرزهای نهایی، پناهندگان و امنیت را تشریح نکرده است. در مقابل، دولت قبل، چارچوبی تفصیلی برای حل این بحران ترسیم کرد و تلاش­ های زیادی در این زمینه (علی­رغم اینکه شدیداً از نظر نگرش با طرح ترامپ متفاوت‌اند) در دوران اوباما، جورج بوش[۹] و کلینتون انجام شد. این برنامه برای فلسطینی­‌ها ایده­ای تحقق‌نیافتنی است، زیرا جانب­دارانه بودن آن به نفع موضع اسرائیل، به شکلی گسترده شناخته شده است. بااین‌وجود، می­توان شاهد بروز یا باز تبیین مجموعه‌­ای عینی­تر از راهکارها باشیم. به نظر می­رسد که در حال حاضر، تمرکز دولت بر روی تنظیم مجدد هدف و مقصود باشد. درحالی‌که طرح ترامپ، درنهایت به تشکیل دو کشور منتهی می­شد، اما از آن مفهوم، فاصله­ زیادی داشت. در مقابل، دولت بایدن، درحالی‌که از ارائه جزئیات امتناع می­ورزد، متمایل به یک درک سنتی­تر از مسئله تشکیل دو کشور است، با توجه به اینکه آن‌ها بر استفاده دائمی از اصطلاح و مفهوم بیت‌المقدس تأکید دارند.

۳-دولت بایدن به دنبال تعامل فعال با فلسطینی­‌ها در راستای پیشبرد روند حل بحران است.

بعد از اینکه دولت قبل، کنسولگری آمریکا در بیت‌المقدس را تعطیل نمود و تقریباً تمامی کمک­‌ها به مردم فلسطین را متوقف کرد، دولت کنونی درصدد است تا روابط خود با رهبران فلسطین در رام الله را مجدداً برقرار سازد. دولت بایدن، با بازگشت به دوران تعامل آمریکا-فلسطین -که مسبّب آن، تشکیل حکومت فلسطینی در سال ۱۹۴۴ بود- تا حدودی کمک‌­ها به این کشور را از سر گرفته و بلینکن نیز در جریان سفر خود به منطقه، از اسرائیل خواست تا امکان بازگشایی کنسولگری آمریکا را فراهم نماید. همچنین، آمریکا آماده بازسازی غزه است، مشروط به اینکه این کار به نفع حماس تمام نشود.

۴-دولت بایدن برای پایان جنگ غزه، باید به اسرائیل فشار آورد.

کمی بعد از اعلام آتش­بس در غزه، بایدن اظهار داشت که در طول چند روز گذشته، شش دفعه با نخست­ وزیر نتانیاهو[۱۰] گفتگو کرده است. این رویکرد نسبت به سال‌­های ۲۰۱۲ و ۲۰۱۴، زمانی که اوباما وزرای امور خارجه وقت یعنی کلینتون و کری[۱۱] را برای فراهم ساختن زمینه تحقق آتش­بس به منطقه فرستاد، به شکلی مخفیانه‌­تر اتخاذ شد. به‌هرحال، گزارش­ها حاکی از این هستند که صبر واشنگتن،[۱۲] در حال لبریز شدن بوده و چند تماس آخر نیز حامل هشدارهای روشن و محکمی برای نتانیاهو بوده است. این اتفاق، نشان­دهنده­ چرخش از رویکرد دولت ترامپ مبنی بر اعطای آزادی عمل حداکثری به اسرائیل است. سفیر سابق آمریکا در اسرائیل، دیوید فریدمن،[۱۳] اخیراً طی اظهاراتی گفته است که «دولت ترامپ به اسرائیل، حکومتی آزاد می­بخشید تا از خود دفاع کند.»

۵-دولت بایدن پیام­های آشکاری مخابره می­کند، آن‌هم مبنی بر اینکه بیت‌المقدس، همچنان مدنظر قرار دارد.

بلینکن در جریان سفر به اسرائیل، اعلام کرد، کنسولگری که آن‌ها به دنبال بازگشایی آن هستند، در بیت‌المقدس خواهد بود. وی همچنین به رهبران اسرائیل هشدار داد که اقداماتی از قبیل اخراج خانواده‌­های فلسطینی از بیت‌المقدس شرقی[۱۴]، «می­تواند باعث تضعیف بیشتر چشم‌­انداز تشکیل دو کشور شود و مجدداً سبب ایجاد جرقه­ منازعه، تنش و جنگ گردد.» درحالی‌که این پیام به جزئیات وضعیت نهایی بیت‌المقدس نپرداخت، اما عدول آشکار از طرح ترامپ بود که تصریح داشت: «بیت‌المقدس باید پایتخت بی‌چون‌وچرای کشور اسرائیل و به‌صورت یک شهر تقسیم‌­نشده باقی بماند.»

۶- دولت بایدن حقوق و منافع را برای هر دو طرف فلسطینی و اسرائیلی­ در نظر می­گیرد.

بایدن و اعضای کابینه‌­اش، بارها اظهار داشته­اند که ایالات‌متحده، معتقد است که فلسطینی­‌ها و اسرائیلی­‌ها، «مستحق بهره‌­مندی از امنیت، آزادی، فرصت و کرامت برابر هستند.» این برابری نوعی عدول از رویکرد دولت قبلی است که بر اساس آن، مقامات ارشد کشور، مسائل متعددی را که از نظر جامعه جهانی حقوق فلسطینی­‌ها محسوب می­شد، صرفاً آمال و آرزو توصیف می­کردند.

۷-دولت بایدن شهرک­سازی و الحاق اراضی به اسرائیل را اقدامات یک­جانب‌ه­ای می­داند که به چشم‌­انداز راهکار تشکیل دو کشور آسیب می­زند.

بلینکن طی اظهاراتی گفته است که ایالات‌متحده با هرگونه اقدام از سوی طرفین که «سبب بروز خطر خشونت گردد یا درنهایت، دورنمای بازگشت به هدف تشکیل دو کشور را تضعیف کند»، مخالف است. او شهرک­ سازی را در کنار تخریب منازل، اخراج مردم، تحریک به خشونت و پرداخت پول به تروریست­‌ها، در زمره این­گونه اقدامات دانست. این چارچوب، انعکاسی است از بیانیه­‌ها و اظهارات عمومی دولت قبلی ایالات‌متحده که از توصیف شهرک­ سازی به‌عنوان امری غیرقانونی اجتناب ورزیده و عباراتی مانند «مانعی برای صلح» یا «اقدامی نسنجیده»، به کار می­بردند. این روند نوعی عدول از طرح دولت ترامپ است که مطابق آن، حتی یک شهرک و خانه اسرائیلی نباید تخلیه شود و اسرائیل، اجازه خواهد داشت تا حاکمیت خود بر تمامی شهرک ­های اسرائیلی را گسترش دهد و تثبیت کند. بایدن که به‌صورت کلی از اظهار سیاست قطعی خود در قبال این مناقشه دوری می­کند، در روزهای اخیر، حمایت از طرح هرگونه پیشنهاد از سوی اسرائیل برای الحاق کرانه باختری[۱۵] به اسرائیل را کاملاً رد کرده است. طبق طرح ترامپ، اسرائیل اجازه می­یافت تا ۳۰ درصد از کرانه باختری را به خاک خود ملحق نماید و شهرک ­ها و درّه اردن[۱۶] را به یکدیگر متصل کند. دولت بایدن در حفاظت از امنیت اسرائیل، مصمم بوده اما نسبت به نقش درّه اردن، در این موازنه سکوت اختیار کرده و حتی با اینکه به ارزش امنیتی بلندی­ های جولان واقف است (منطقه ­ای که دولت ترامپ، آن را به‌عنوان بخشی از اسرائیل به رسمیت شناخته بود.)

۸-دولت بایدن به امکان­پذیر بودن مذاکرات اسرائیل-فلسطین در زمان حاضر اعتقادی ندارد.

بلینکن گام­ های بعدی دولت در قبال این مناقشه را به سه مرحله متوالی تقسیم کرد که زمینه­ ساز روند بازگشت طرف­ ها به میز مذاکره هستند:

۱-بر نیازهای بشردوستانه و بازسازی اضطراری در غزه تمرکز کنید؛

۲-اقدامات فلسطین و اسرائیل در راستای کاهش تنش، مدنظر قرار بگیرد و خشونت جدید به حداقل برسد یا از آن جلوگیری شود؛

۳-در طول زمان، گام­های قبلی را مبنا قرار دهید تا زندگی مردم را بهبود داده و حسی از کرامت و امید به آن تزریق کنید.

بلینکن ابراز امیدواری کرد که این گام ­ها، فضایی بهتر ایجاد کنند که در آن، تلاش برای تحقق راهکار تشکیل دو کشور از سر گرفته شود. این رویکرد، نشان­ دهنده­ یک نگرش تدریجی­ نسبت به مسیری است که دو دولت قبل، طی کرده است و ما در آن‌ها، شاهد شدیدترین تلاش ­ها بوده‌ایم؛ چه در دوران اوباما که این روند از طریق نمایندگان ویژه و مذاکرات تعیین وضعیت نهائی صورت گفت و چه دولت ترامپ که با ارائه یک طرح، آغاز گفتگوها را نوید می­داد.

۹-دولت بایدن به دنبال ارتباط و تعامل با سایر ذی­­نفعان است.

دولت بایدن اعلام کرده که با سایر طرف ­های ذی­نفع درباره طیفی از مسائل جهانی ازجمله مناقشه اسرائیل-فلسطین، همکاری خواهد کرد. علی­رغم سؤالاتی که نسبت به کارایی گروه چهار خاورمیانه[۱۷] (ایالات‌متحده، روسیه، اتحادیه اروپا[۱۸] و سازمان ملل[۱۹]) وجود دارد، این نهاد چند سویه، ابتدا در زمان دولت جورج بوش، تشکیل جلسه داد و پس از گذراندن دورانی از رکود و بی­‌عملی ناشی از اولویت دولت ترامپ برای اقدام یک­جانبه در قبال این مسئله، جلسات خود را از سر گرفت. به‌­علاوه، بلینکن تأکید کرده است که ایالات‌متحده با شرکای خود برای رفع نیازهای ضروری در غزه و پرداختن به برخی از علل بنیادی که می­تواند جرقه­ موجی جدید از خشونت باشد، تلاش خواهد کرد.

۱۰-دولت بایدن از توافق عادی­سازی روابط بین اسرائیل و کشورهای عربی، حمایت می­کند اما اولویتش پیشبرد بیشتر این موضوع نیست.

دولت بایدن ضمن اعلام حمایت خود از توافق­­ های عادی­سازی روابط -که در زمان ترامپ امضاء شده بود- ابراز امیدواری کرد که آن‌ها، بتوانند به روند تحقق صلح اسرائیل-فلسطین کمک کنند. پیگیری توافق‌­های منطق‌ه­ای، جزء مؤلفه‌­های دیپلماسی آمریکا در قبال این بحران بوده و پیشینه آن، به اقدامات صورت گرفته در مادرید[۲۰] در زمان ریاست­ جمهوری بوش پدر[۲۱] برگشته و البته در سال ۲۰۱۶ پیش از دولت ترامپ نیز توسط وزیر امور خارجه، جان کری پیگیری شده است. در هر صورت، به نظر می­رسد در حال حاضر، دولت بایدن منازعه جاری اسرائیل-فلسطین را بیشتر شایسته توجه می­داند تا پیگیری مشتاقانه توافق ­های بیشتر میان کشورهای عربی و اسرائیل. گویا دولت ترامپ، این توافق­ ها را ابزاری برای اعمال فشار بر فلسطینی ­ها برای پذیرش دیدگاهش درباره حصول یک توافق نهایی می­دانسته است.

آیا رویکرد بایدن، می­تواند موجب پیشبرد چشم­اندازها برای صلح شود؟

در وضعیت کنونی، به نظر می­رسد که رویکرد دولت بایدن نسبت به منازعه، نوعی تدریج گرایی همراه با احتیاط باشد. درواقع، تمرکز مستقیم بر روی همکاری با مصر و سایر شرکا، برای تثبیت آتش­بس شکننده کنونی قرار دارد. باید دید که آیا دولت این منازعه را در صدر اولویت­‌های سیاست خارجی خود، قرار خواهد داد یا خیر و اینکه آیا سیاست ­های آمریکا، چشم­اندازها برای صلح را توسعه خواهند داد یا خیر؟ به هر حال، گزارش­های جدید حاکی از آن هستند که دولت آمریکا، درصدد تعیین یک نماینده برای خاورمیانه است. در همین زمان، چندین آزمون،­ مسئله را روشن می­سازند. دولت هنوز موضع خود در قبال ارتباط بازسازی و روند سیاسی را شفاف نکرده است. این مسئله برای القای امید، به‌ویژه در میان جوانان فلسطینی و اسرائیلی حیاتی است. همچنین، به‌زودی دادگاه عالی[۲۲] اسرائیل در مورد پرونده­ای که تلاش دارد، خانواده­‌های فلسطینی را از محلّه شیخ جرّاح[۲۳] بیت‌المقدس شرقی اخراج نماید، رأی صادر می­کند. دادگاه به دادستان کل اسرائیل، دستور داده است تا طی دو هفته آینده و قبل از اعلام نظر نهایی، اظهارنظر حقوقی خویش را در این رابطه بیان کند. نتیجه می­تواند عامل یک انفجار دیگر باشد که طرفین مناقشه، ایالات‌متحده و جامعه جهانی، باید از آن اجتناب کنند.

گام‌­های متعددی به‌جز ازسرگیری مجدد مذاکرات، پیش روی دولت قرار دارند تا از طریق آن‌ها، به منشأ منازعه موجود پرداخته و از بروز یک وقفه خشونت‌­آمیز جلوگیری نماید. بدون چرخش به سمت این جهت، آمریکا و جامعه جهانی، به‌احتمال‌زیاد خود را در وضعیتی خواهند یافت که باید بحران و منازعه را فرونشانده و سرمایه‌های دیپلماتیک، مالی و سیاسی را صرف کنند که هرگز مناقشه را از مسیر ویرانگرش جدا نمی­کند.

برای مشاهده اصل مقاله کلیک کنید

نویسنده: هاشم یوسف[۲۴]


[۱] Biden

[۲] Jerusalem

[۳] Obama 

[۴] George Mitchell

[۵] Clinton

[۶] Trump

[۷] Golan Heights

[۸] Blinken

[۹] George W. Bush

[۱۰] Netanyahu 

[۱۱] Kerry

[۱۲] Washington

[۱۳] David Friedman

[۱۴] East Jerusalem

[۱۵] West Bank

[۱۶] Jordan Valley

[۱۷] Middle East Quartet

[۱۸] EU

[۱۹] U.N.

[۲۰] Madrid

[۲۱] George H. W. Bush

[۲۲] Supreme Court

[۲۳] Sheikh Jarrah

[۲۴] Hesham Youssef