عضویت ایران در بریکس؛ فرصت‌ها و چالش‌ها

عضویت ایران در بریکس؛ فرصت‌ها و چالش‌ها

در ادامه سلسله نشست‌های تخصصی مرکز مطالعات آمریکا با موضوع «عضویت ایران در بریکس؛ فرصت‌ها و چالش‌ها»، دکتر محمدرضا دهشیری، عضو هیئت‌علمی دانشکده وزارت امور خارجه، دکتر محسن اسلامی، عضو هیئت‌علمی دانشگاه تربیت مدرس، دکتر روح‌الامین سعیدی، عضو هیئت‌علمی دانشگاه امام صادق (ع)، دکتر عابد اکبری، مدیرعامل پژوهشکده بین‌المللی ابرار معاصر و دکتر دیاکو حسینی، کارشناس امور سیاسی و بین‌المللی، به ارائه مباحث و نقطه نظرات خویش پرداختند.

دهشیری: لازم است تا همکاری‌ها از سطح گفتگو فراتر برود و به افزایش مراودات و مبادلات اعضای بریکس منجر شود.

در ابتدای این نشست، دکتر محمدرضا دهشیری با عنوان این نکته که مزیت‌ها و اولویت‌های کشورهای عضو بریکس متفاوت است، بیان کرد: علت این تفاوت را می‌توان در تفاوت‌های عملیاتی تعبیر کرد و بسیار دشوار است که اعضای بریکس به عنوان یک گروه منسجم عمل کنند، به‌ویژه اینکه برخی ملاحظات سرزمینی و نظامی میان چین و هند وجود دارد و با توجه به حمله روسیه به اوکراین، برخی اخلاف نظرات در این مورد و همچنین، رقابت‌های فزاینده میان روسیه و چین وجود دارد. وی در ادامه، بیان کرد که بریکس به عنوان یک نهاد شرقی- جنوبی نیز موردتوجه است و اگر سیاست خارجه ما به سمت بریکس، تمایل پیدا کند، ابعادی دارد که در بحث سیاست خارجی، یک توازن بر هم می‌خورد. با توجه به این رویکرد، بریکس تقابل با نظام اقتصادی غربی است و کف ترازو را از حالت توازن خارج می‌کند و بیشتر به سمت شرق سوق می‌دهد، لذا باید بسیار دقت کنیم که در عین استفاده از ظرفیت آن، تعاملاتمان با غرب را نیز فراموش نکنیم. دکتر دهشیری در ادامه افزود: یکی دیگر از مشکلات بریکس این است که جایگاه آن در برخی نهادهای بین‌المللی، روشن نیست و نتوانسته به عنوان یک نهاد، جایگاه داشته باشد و آن چیزی که مهم بوده، این است که بریکس به عنوان یک نهاد G20، تلقی شود که به نهادسازی در درون سازمان‌های بین‌المللی نیاز دارد. چالش دیگر نیز این است که بریکس، یک ابتکار کوتاه‌مدت بوده است و بیشتر نیز چالش‌های کوتاه‌مدت را مدیریت می‌کند، پس نمی‌تواند یک راهبرد درازمدت برای کشورهای عضو باشد، به همین دلیل، میزان تأثیرگذاری بسیار محدودی برای شکل‌دهی به بحران‌های جهانی دارد و نمی‌تواند، وزن دهی مناسبی برای حکمرانی جهانی ایجاد کند. اگر بخواهیم در این نهاد عضو شویم، از لحاظ اعتمادسازی، این نهاد باید به سطح مطلوبی برسد و میان کشورهای عضو، این اعتماد شکل بگیرد که برای نیل به این هدف، نیازمند همکاری‌های عملی هستیم و لازم است تا همکاری‌ها از سطح گفتگو فراتر برود و به افزایش مراودات و مبادلات اعضای بریکس منجر شود. درنهایت، ما نیازمند روایت سازی ایجابی هستیم که بتواند در برابر رویکرد هژمونی غربی، مقابله و مقاومت کند که شرط آن، شبکه‌سازی رسانه‌ای و اجتماعی برای تأثیرگذاری در مبادلات ارتباطی است.

حسینی: آن چیزی که اعضای گروه بریکس در آن، هم‌نظر هستند، این است که جهان چند ارزی را به وجود بیاورند؛ یعنی اینکه دلار، تنها ارز رایج در مبادلات بین‌المللی نباشد.

 در ادامه نشست، دکتر دیاکو حسینی ضمن متفاوت خواندن اهداف کشورهای عضو بریکس بیان کرد: چین و روسیه، به دنبال ساختار وضعی اقتصادی هستند و سه کشور دیگر هند، برزیل و آفریقای جنوبی -که از متحدان و شرکای نزدیک آمریکا هستند- دنباله‌روی آمریکا هستند و این مسئله، یک تفاوت ماهوی در فلسفه سیاسی اعضای گروه بریکس ایجاد می‌کند. ما در ایران با یک ساده‌سازی، فکر می‌کنیم که اعضای بریکس، یک نزاع با آمریکا دارند و در برابر او ایستاده‌اند و الزاماً در آینده‌ای نزدیک، قرار است تا یک نظم جدید بین‌المللی را ایجاد کنند، اما باید بدانیم که همه کشورها با این نگاه موافق نیستند. این تفاوت در نوع نگاه، باید موجب آن شود تا ما با احتیاط رفتار کنیم و مراقب باشیم، از دامن هژمونی آمریکا به دام نقشه‌های بلندمدت چین نیفتیم. وی در ادامه افزود: چین برای ما، تهدیدی بالقوه و بزرگ‌تر از غرب است؛ درواقع، مسیری که چینی‌ها در آن حرکت می‌کنند، مسیر هنجار سازی است و وقتی هنجارها شکل بگیرند، مرحله نهادسازی شروع می‌شود. مرحله سوم بعد از نهادسازی، الگوسازی است؛ که الگوسازی برای جایگزینی الگوی نوین غرب است. به نظر می‌رسد که بریکس، یکی از آن گروه‌هایی بوده که در حال گذار از مرحله هنجار سازی به سمت مرحله نهادسازی است. آن چیزی که اعضای گروه بریکس در آن، هم‌نظر هستند، این است که جهان چند ارزی را به وجود بیاورند؛ یعنی این‌که دلار، تنها ارز رایج در مبادلات بین‌المللی نباشد، زیرا الگوی بحران سال ۲۰۰۸، نشان داد که می‌تواند به اقتصاد کشورهای جهان آسیب بزند؛ بنابراین، لازمه ایمن شدن در برابر این امواج، آن است که ما یک جهان چند ارزی داشته باشیم و این اتفاق، کم‌وبیش در حال رخ دادن است.

اکبری: در زمینه اقتصاد بین‌الملل، لازم است تا نگاه راهبردی‌تر داشته باشیم، زیرا عضویت بدون داشتن استراتژی، می‌تواند ما را دچار مشکل کند.

در ادامه این نشست، دکتر عابد اکبری به ارائه نقطه نظرات خود، پرداخت و ضمن بیان این نکته که جمهوری اسلامی ایران، باید درک درستی از تحولاتی که در پیرامونش رخ می‌دهد، داشته باشد، عنوان کرد: بر اساس همین تحولات است که ایران به عضویت گروه امنیتی شانگ‌های درمی‌آید که حدود ۸۰، ۹۰ درصد مباحثشان، طبق اسنادی که وجود دارد، امنیتی است. من فکر می‌کنم که ما در این زمینه، کمی دچار فقدان اطلاعات هستیم و شاید بر اساس آن‌ها، نمی‌توانیم تحلیل‌های درستی داشته باشیم و آن‌هم این است که بر اساس این تغییر و تحولات، ما دچار یک انگیزه شده و به این دلیل، به عضویت این پیمان درآمده‌ایم. وی در ادامه افزود: نکته بعدی این است که خود شانگهای و بریکس، چه دستاوردها و محتواهایی برای ما دارند که می‌توانند بر سیاست خارجه‌مان، اثر بگذارند و فرصت‌ها و چالش‌هایی را ایجاد کنند؟ فکر می‌کنم که ما، یک مقدار باید نگاه بدبینانه داشته باشیم، زیرا اندیشکده‌های رسالت داریم تا بر چالش‌ها و تهدیدات تمرکز کنیم، وگرنه به فرصت‌ها که همه می‌پردازند. نگاه بدبینانه این است که بنده احساس می‌کنم، ما چندان به محتوا، ورود جدی نداریم و به این اتحادها، عمیق نگاه نمی‌کنیم، زیرا عضویت و عدم عضویت، می‌تواند پیامدهایی را برای ما به دنبال داشته باشد و امیدوارم در شانگ‌های، این اتفاقات خوب رقم بخورد و اتفاقات ناگوار با عضو شدن چشم و گوش بسته رخ ندهد.

 بزرگ‌ترین فرصت سیاسی برای ما، پرستیژ و منزلت بین‌المللی است. زمانی که به چالش‌های سیاسی درون بریکس نگاهی بی‌ندازید، احساس می‌کنید که همین فرصت را هم به تهدید تبدیل می‌کند؛ یعنی تهدیدی که در درون همین فرصت، می‌تواند به وجود بیاورد. اولین موضوع، این است که اعضای بریکس، یک تجربه موفق داشته و دائماً بر روی آن به عنوان یک الگوی موفق، تأکید می‌کنند که آن‌هم پیمان آب و هوایی کپنهاگ بوده است که ۵ عضو، توانسته‌اند صدای مشترک داشته باشند، یک بیانیه بدهند و غیر از آن، در سایر موارد تقریباً ناموفق بوده و موفقیت‌های جزئی داشته‌اند. البته چالش‌هایی نیز وجود دارد که مختص خود ما است، به‌عنوان‌مثال، ما با هر سازمان بین‌المللی (مانند بریکس) که بخواهیم وارد تعامل شویم، آن چالش‌ها را خواهیم داشت و باید برای آن، هوشمندی و برنامه‌ریزی داشته باشیم که اولین و دردآورترین مورد، آن است که ما، تقریباً استراتژی اقتصادی بین‌المللی نداریم و در زمینه اقتصاد بین‌الملل، لازم است تا نگاه راهبردی‌تر داشته باشیم؛ زیرا عضویت بدون داشتن استراتژی، می‌تواند ما را دچار مشکل کند. استقلال در سیاست خارجی، دال مرکزی است و اساساً بعد از انقلاب ۵۷، مزیت ما استقلالی بود که در سیاست خارجی داشتیم و در صورت نداشتن استراتژی، در ادامه راه، ممکن است که این استقلال، با چالش روبه‌رو شود.

در بحث چالش‌های خودمان از پیامدهای عضویت در بریکس، می‌توان به چالش‌های بازیگران خارج از بریکس نیز اشاره کرد. فشارهای تحریمی وارد شده بر ایران، می‌تواند بر اعضای بریکس نیز وارد شود. حجم تبادلات چین و روسیه از آغاز سال شمسی ما، کاهش پیدا کرده و میزان سرمایه‌گذاری چین در روسیه، روند کاهشی دارد که قطعاً تحت ‌فشارهای تحریمی آمریکا بوده است و ما، باید به این موضوعات توجه کنیم. همچنین، ما شاهد بدعهدی‌های هند، برزیل و آفریقای جنوبی بوده‌ایم و باید ببینیم بعد از عضویت در بریکس، روابطمان با این کشورها، به چه شکلی خواهد بود؟ وی در پایان عنوان کرد: نکته آخر، نبود زیرساخت‌های حقوقی و کلان اقتصادی در کشور ما است؛ درواقع، چندین سال است که ما می‌خواهیم عضو سازمان تجارت بین‌المللی شویم که این سازمان‌ها، یکسری دستورالعمل‌های سیاسی -اقتصادی را برایمان، تعریف کرده‌اند و هنوز هم در درون خودمان، دچار چالش‌هایی هستیم که نیازمند تلاش‌های بیشتر در مجلس و نهادهای قانون‌گذار است که باید نگاه جدی‌تر و عمیق‌تری داشته باشیم تا مانند شانگهای نشود که بیاییم درخواست عضویت بدهیم و سپس، یکی‌یکی پیام‌ها را بخوانیم که اگر عضو شویم، چه تعهدهای امنیتی را باید بدهیم.

سعیدی: در مرحله غربی زدایی، این فرصت برای دیدگاه‌های غیر غربی ایجاد شده است تا حرف بزنند و نظریات جدید را به وجود آورند که البته ما، در حال حاضر نشانه‌های جنبی آن را مشاهده می‌کنیم.

در ادامه این گفتگوی علمی، دکتر روح‌الامین سعیدی به ابعاد ماهیتی بریکس و تغییراتی که این گروه در نظام بین‌الملل ایجاد کرده است، پرداخت و بیان کرد: شکل‌گیری بریکس، نشانه‌ای از شکل‌گیری یک ساختار چند بلوکی بوده و این، بدان علت است که جنس خود بریکس نیز جنس یک بلوک است. البته هنوز یک بلوک منسجم نیست، اما اگر تعریف بلوک را که گفته می‌شود، کشورهایی که منافع و اهداف مشترک دارند و اتحادی را باهم تشکیل می‌دهند، به عنوان تعریف بلوک در نظر بگیریم، احتمال این امر وجود دارد که در آینده، یک نظام چند بلوکی شکل بگیرد؛ به‌عنوان‌مثال، بلوک نفتا در آمریکای شمالی، بلوکی در اروپا و بلوکی هم تحت عنوان بریکس. در مدل‌های چند بلوکی، دیگر یک کشور محور قرار نمی‌گیرد، بلکه آن بلوک یا سازمان، محور قرار می‌گیرند. وی در ادامه افزود: در خصوص تغییر فرآیندی که ما، امروزه با آن مواجه هستیم، باید بگویم که منطقه‌گرایی تا حدودی دارد به جهانی شدن، ترجیح داده می‌شود و فرایند منطقه‌گرایی از فرایند جهانی شدن تا حدودی پیشی گرفته است، زیرا کار کردن با کشورهایی که در یک منطقه هستند و اشتراکاتی دارند، راحت‌تر است. مسئله دیگر، غربی زدایی از جهان یا به‌اصطلاح دانشگاهی آن، از روابط بین‌الملل است؛ این‌که دیگر غرب، فاعل شناسا نبوده و تنها سوژه استعلایی تفسیرکننده و تبیین‌کننده جهان نیست. در مرحله غربی زدایی، این فرصت برای دیدگاه‌های غیر غربی ایجاد شده است تا حرف بزنند و نظریات جدید را به وجود آورند که البته ما، نشانه‌های جنبی آن را امروزه مشاهده می‌کنیم؛ از تولد تئوری‌های پسا استعمارگری تا نظریات اساتید هندی در روابط بین‌الملل و بریکس، نمادی از این تحولات است.

اسلامی: در حال حاضر در فضای روابط بین‌الملل، در یک فضای در حال گذر قرار داریم که به ما، فرصت می‌دهد که فکر کنیم، تحلیل نماییم و درنهایت، یک استراتژی خوب انتخاب کنیم؛ بریکس، یکی از بهترین‌ها است.

در پایان این نشست، دکتر محسن اسلامی به ارائه مباحث خود، پرداخت و بیان کرد: در حال حاضر در فضای روابط بین‌الملل، در یک فضای در حال گذر قرار داریم که به ما فرصت می‌دهد که فکر کنیم، تحلیل نماییم و درنهایت، یک استراتژی خوب انتخاب کنیم؛ بریکس، یکی از بهترین‌ها است. در حال حاضر، ده سال یا بیشتر است که در غرب آسیا، فضای رقابت و تخاصمم شدیدی شکل‌گرفته که درنهایت، جمهوری اسلامی ایران توانسته است، یک گفتمان جدیدی را شکل دهد. در یک سفری که به چین داشتم، به مخاطب چینی خودم اشاره کردم که ما در تأمین امنیت غرب آسیا موفق بوده‌ایم، شما در تأمین ثبات و امنیت شرق آسیا، چه‌کار کرده‌اید؟ که برای او بسیار جالب بود. در بریکس، دو کشور از پنج کشور، حق وتو دارند و ما توانستیم روسیه و چین را درگیر کنیم و حتی در مورد ونزوئلا، اگر جمهوری اسلامی ایران نبود، نمی‌توانست بماند، به این دلیل که ما، چین را درگیر کردیم و فکر می‌کنم که بریکس، در حقیقت نیازمند جمهوری اسلامی ایران است، زیرا جمهوری اسلامی ایران، انرژی دارد و همچنین، انرژی جهان را تأمین می‌کند.

وی در ادامه افزود: کشوری مانند روسیه به واسطه تحولاتی که در اوکراین می‌بینیم، نشان داد که می‌تواند برهم زننده تمام ثبات انرژی اروپا باشد. این‌ موارد نشان می‌دهند که بریکس، بسیار مهم است. البته در محافل علمی، کمتر به جمهوری اسلامی آن پرداخته می‌شود و تا کمی از بریکس حمایت می‌کنیم، سریع ما را به یکی از این دو کشور (چین و روسیه) نسبت می‌دهند. ایران می‌تواند به واسطه همین گروه‌بندی، حتی به پیشرفت نیز برسد و اعضای بریکس نیز به واسطه ایران، می‌توانند مشکلاتشان را حل کنند و تهدیدی برای ایران وجود ندارد، ایران باید آن‌ها را تقویت کند. از طرف دیگر، بریکس می‌تواند آینده‌ای را شکل بدهد که ایران، به آن نیازمند است؛ پس باید قبول کنیم که در این، یکی دو دهه گذشته، ایران به واسطه تحریم‌ها، از محیط بین‌المللی دورمانده و بریکس، فرصتی است که می‌تواند ایران را به این چرخه بازگرداند. جالب است که دو عضو بریکس، دارای حق وتو نیز هستند، بنابراین، شما با کشوری ائتلاف نکرده‌اید که فردا به ضررتان باشد، زیرا آن کشور، می‌تواند در شورای امنیت، شما را تأمین کند، همان‌طور که در مورد روسیه، این امر صادق است و ملاحظه می‌کنید که تا چه حد، از این حق وتوی خود در مورد بحران اوکراین استفاده می‌کند.

قدرت و امنیت، دو بعد مهم در روابط بین‌الملل هستند؛ جمهوری اسلامی ایران، سعی کرده است تا قدرت خود را در این، یکی دو دهه افزایش دهد، آن‌هم بدون این‌که درگیر بلوک‌بندی شود. در دوره‌ای که وارد سوریه شد، یک گروه‌بندی جدید ایجاد کرد که آن‌هم به نظر بنده، به واسطه هوش و درایت سردار سلیمانی و ملاحظاتی بود که رهبری در سیاست خارجی داشتند. اتفاقی که در سوریه افتاد؛ قدرت ایران در سوریه، به واسطه قدرت روسیه در شورای امنیت، کار خودش را کرد. در سوریه، ایران به روسیه هشدار داد که سوریه، می‌تواند لیبی دوم باشد و روسیه را به همکاری وا‌داشت که بشار را نگه دارد. این اتفاق را ایران رقم زد. این وضعیت قدرت نشان می‌دهد، حتی زمانی که ما در بریکس نیستیم، توان اعمال قدرت را داریم. به همین دلیل است که می‌گویم، فرصت است و اگر شما بخواهید یا نخواهید، تهدید می‌شوید و طبیعی است که وقتی در یک بلوک‌بندی قرار می‌گیرید، بلوک‌بندی مقابل برای شما تهدید باشد. البته نکته اساسی این بوده که قدرت طرف مقابل، تضعیف شده است.