آیا فضای سایبری آمریکا در حال افول است ؟

آیا فضای سایبری آمریکا در حال افول است ؟

حملات سایبری سرخط خبرهای آمریکا در سال 2021 را به خود اختصاص داده، بذر آشوب و وحشت را کاشته، و خسارت مالی عظیمی بر دولت ها، تجارت، و شهروندان تحمیل می کنند. با بدتر شدن مشکل، سیاست گذاران برای واکنش به این موضوع تلاش می کنند. مشکل راهبرد سایبری ایالات متحده چیست؟ اگر کشور نتواند در مقابل این تهدید بی رحم دفاع بهتری از خود نشان بدهد، چه چیزی در خطر خواهد بود؟ متن زیر مصاحبه ای است که کیت برانن ، معاون سردبیر فارین افرز با دیمیتری آلپروویچ ، مدیر ارشد فناوری سابق در شرکت امنیت سایبری کرود استرایک ، ژاکلین اشنایدر ، پژوهشگر مؤسسه هووردر دانشگاه استانفورد و جوزف نای ، استاد دانشکده حکمرانی جان اف. کندی در دانشگاه هاروارد در خصوص راهبردهای سایبری ایالات متحده انجام داده داده است.

برانن: در مورد موضوع دستور­العمل­‌ها، به نظر شما جایگاه ما در حوزه تکامل این ضابطه­‌ها و دستور­العمل­‌ها کجاست؟ آیا ما در ابتدای راه یا میانه آن قرار داریم؟ از نظر شما چه گام­‌هایی در آینده نزدیک باید برای تقویت آنها برداشته شود؟ آیا این گام­ها همان‌­هایی هستند که ایالات متحده باید بردارد یا اینکه این مسأله در هر صورت دیر یا زود اتفاق می­افتد؟

نای: دشوار است که به سؤال از جایگاه خود در این فرآیند پاسخی قطعی بدهیم، ولی من از قیاس مسأله با سلاح هسته­ای استفاده می­کنم. بعد از واقعه هیروشیما[۱]، ما طرح باروک[۲] در سازمان ملل را داشتیم که یک ایده غیرعملی بود، و برای دو دهه نیز هیچ ضابطه یا محدودیتی در قبال سلاح­‌های هسته‌­ای نداشتیم. بعد از اینکه در جریان بحران موشکی کوبا در سال ۱۹۶۲ بیش از حد خودمان را به هراس انداختیم، کندی[۳] پیشنهاد کرد که با شوروی درباره پیمان منع جزئی آزمایش هسته‌­ای[۴] وارد مذاکره شویم، توافقی که در سال ۱۹۶۳ امضاء‌ شد. در سال ۱۹۶۸ نیز مجدد پیمان عدم اشاعه سلاح­‌های هسته‌­ای[۵] را داشتیم که مبنایش منافع فردی کشورها بود. پیشینه دامنه­ی کنونی فضای سایبری را نیز می­توان اواخر دهه ۱۹۹۰ میلادی در نظر گرفت، زمانی که وب به بستری ضروری برای اقتصاد و سیاست تبدیل شد، که البته کمی با ابداع اینترنت متفاوت است چرا که سابقه آن به چندین دهه قبل­تر برمی­گردد. شما می­‌پرسید آیا اتفاقی رخ داده است؟ بله. روسیه در سال ۱۹۹۸ امضاء یک توافق را پیشنهاد کرد که به دلایل خوبی رد شد. سپس سازمان ملل گروهی از متخصصین دولتی را تشکیل داد که در سال ۲۰۱۵ توانستند به یازده ضابطه مهم دست پیدا کنند. این دستور­العمل­‌ها تلاش نداشتند تا محدودیتی بر سلاح‌­ها وضع نمایند، و اساساً شما نمی­توانید این کار را انجام بدهید، ولی آنها اهداف را محدود ساختند و اینکه شهروندان هدف حملات نباشند با قوانین بشردوستانه بین‌­المللی موجود سازگار بود. بنابراین فرآیندی وجود دارد که در آن شما حداقل کشورهایی را دارید که این ضوابط اساسی را پذیرفته‌­اند. به علاوه، معیارها و قوانین بسیار دیگری نیز پیشنهاد شده‌­اند. من زمانی عضو گروهی به نام کمیسیون جهانی ثبات در فضای سایبری[۶] بودم که حدود یک یا چند سال قبل هشت دستور­العمل دیگر را نیز اعلام کرد، و هم اکنون در سازمان ملل یک کارگروه آزاد درصدد است تا این دستورالعمل‌­ها را بیشتر توسعه بدهد.

ما پیشرفت‌­هایی بدست آورده‌­ایم، ولی این نیز درست است که ضوابط ایجاد می­‌شوند تا نقض شوند، و تا زمانی که بازدارندگی را به آنها اضافه نکنید امکان پیشرفت در قضیه وجود ندارد.

برانن: در ادامه سؤالاتی را برای بحث بیشتر مطرح می­کنم: آیا کسی می­تواند شاهدی ارائه دهد که کشورها محدودیت‌­هایی برای خود در فضای سایبری ایجاد کرده‌­اند؟ آیا خطوط قرمزی وجود دارند که آنها تمایلی برای تعدّی از آنها نداشته باشند؟ آيا عدم وجود بازدارندگی باعث شده تا بازیگران این عرصه به نوعی لگام­‌گسیخته شوند؟

اشنایدر: به نظر من بازدارندگی راهبردی هنوز هم وجود دارد، و البته اثبات وجود یا عدم وجود و کارآمدی یا ناکارآمدی آن بسیار دشوار است. این حقیقت که کشورهایی مانند روسیه و چین هنوز به ایالات متحده حمله سایبری که منجر به آسیب گسترده واقعی به غیرنظامیان شود انجام نداده‌­اند، من نمی‌­توانم بگویم این بازدارندگی است، ولی تصوّر می­‌کنم احتمالاً همان باشد. به نظرم یک ضابطه ناگفته وجود دارد که چنین حمله‌­ای کاملاً ناشایست و تنش­زا بوده و ممکن است بازدارندگی خوبی داشته باشد به خاطر وجود گزینه­‌های اقدام تلافی‌­جویانه. به اعتقاد من، در سطوح پایین­تر این قضیه به مراتب دشوارتر است و اینکه روابط بسیار متفاوتی بین ایالات متحده و روسیه و نیز روسیه و اوکراین وجود دارد. لذا بازدارندگی که ممکن است برای روسیه و آمریکا کارآمد باشد به این دلیل که بازگشت آن همان­طور که دیمیتری اشاره کرد به سیاست و توانایی‌­های واقعی است، ممکن است برای حکومت‌­هایی که گزینه­‌های بازدارندگی هسته‌­ای یا حتی سلاح‌­های متعارفی ندارند، کارساز نباشد.

برانن: دیمیتری، نظر شما چیست؟

آلپروویچ: من کاملاً با ژاکلین موافقم که وقتی حتی به بازیگرانی که با آنها روابط تیره­ای داریم مانند کره‌­شمالی و ایران می‌­نگریم، هیچکدام در حقیقت-من از منظر حکومتی به قضیه نگاه می­کنم- اقدام به انجام حملات مخرّب در سطحی گسترده علیه بخش خصوصی یا سیستم­‌های دولتی ما نکرده­اند. مزاحمت­‌های متعددی وجود داشته است. جاسوسی فراوانی صورت گرفته است. البته، هر کشوری از دشمنان خود جاسوسی می­کند. البته در موضوع حملات مختلّ­‌کننده، ایرانی‌­ها تلاش­‌هایی را صورت داده‌­اند که بیشتر نوعی انتقام شخصی بوده است. یک نمونه سندز کازینو[۷] است که مالکیتش در اختیار شلدون آدلسون[۸] قرار داشت، کسی که گفته بود ما باید حمله اتمی به تهران انجام بدهیم؛ در واکنش به این اظهارنظر، آنها یک حمله تخریبی علیه سندز کازینو انجام دادند. کره‌­شمالی به شرکت سونی پیکچرز[۹] حمله کرد، چرا که از فیلم مصاحبه[۱۰] ساخته‌­شده توسط ست روگن[۱۱] به دلیل نمایش صحنه ترور کیم جونگ اون[۱۲]، عصبانی شده بود. ما حملاتی مانند نات­پتیا[۱۳] را نیز داشتیم که توسط روسیه علیه اوکراین انجام شد و سپس به خارج از این کشور سرایت کرده و به شرکت‌­های بزرگ غربی نیز آسیب رساند، ولی روشن بود که آنها برای این کار هدف­‌گذاری نشده بودند. در واقع، روسیه احتمالاً بیشترین آسیب را خارج از اوکراین متحمّل شد به خاطر اثرات متقابل پیش­‌بینی نشده­ای که آن حملات بر شرکت‌­ها و شبکه‌­های این کشور به دنبال داشت. بنابراین من معتقدم که محدودیت­‌های قابل‌­توجهی وجود دارد که اکنون در حال شکل‌گیری است به دو دلیل: اوّل، بازدارندگی برای کشورها بوجود آمده است؛ آنها دریافته‌­اند که اینگونه حملات در سطحی گسترده، واکنش­های بزرگی از سوی ایالات متحده را به دنبال خواهد داشت که لزوماً در فضای سایبری نیست، و لذا آنها امروزه علاقه‌­ای به تنش­زایی ندارند. دوّم اینکه آنها هیچ دلیل راهبردی برای انجام چنین حملاتی ندارند چرا که در واقع کمکی به تحقق هیچکدام از اهداف ژئوپلیتیک آنها نمی­‌کند.

برانن: شما به حملات نات­پتیا اشاره کردید که آثار جانبی پیش­بینی نشده­ای به دنبال داشت. آیا این مسأله باعث می­‌شود سلاح‌­های سایبری از دیگر انواع تسلیحات متمایز شوند؟ آيا این واقعیت که آنها ممکن است تبعات کاملاً غیرقابل پیش‌­بینی داشته و سایر کشورهای غیرهدف را نیز تحت تأثیر قرار دهند،‌ در چگونگی استفاده کشورها از آنها دخیل است؟

آلپروویچ: به نظر من شما چنین مطلبی را درباره هر سلاحی می‌­توانید مطرح کنید؛ چرا که ممکن است آثار متوالی و زنجیرواری داشته باشند. حتی اگر یک هدف مشخص را بمباران کنید، امکان دارد که متوجه ارتباط آن هدف با سایر بخش‌­های زیرساخت حیاتی و تأثیری که ممکن است داشته باشد نباشید. واقعیت اینست که سلاح­‌های سایبری می­‌توانند کارکرد واحد داشته باشند، مانند نات­پتیا، یعنی به گونه‌­ای غیرقابل کنترل گسترش بیابند، البته اکثریت قریب به اتفاق حملات کرم‌­های رایانه‌­ای نیستند. آنها بسیار خاص هستند. شما به دنبال یک سیستم یا شبکه خاص می­‌روید، و هیچ شانسی هم برای سرایت حمله به فراتر از آن وجود ندارد. لذا به نظر من این مسأله یکی از آثار محدودکننده بر پایگاه سیاست ما در اینجا یعنی آمریکا بوده است، از این منظر که سیاست­گذاران از تمام ظرفیت‌های تهاجم سایبری استفاده نمی­‌کنند به واسطه این ترس غیرطبیعی که اگر من برنامه هسته‌­ای ایران را هدف بگیرم به نوعی واکنش به آن بر بخش مالی غرب اثر متقابل می­گذارد، و این بی معناست. ما هرگز شاهد چنین چیزی نبوده‌­ایم. حتی استاکسنت[۱۴]، حمله سایبری به برنامه هسته‌­ای ایران،‌ با اینکه گسترش هم پیدا کرد، ولی جز بر سیستم‌­هایی که برای ضربه‌­زدن به آنها برنامه‌­ریزی شده بود، تأثیر مخرّب دیگری بر سایر سیستم‌­ها نگذاشت.

اشنایدر: آنچه دیمیتری می­گوید بسیار حائز اهمیت است. تردیدی که حوزه سایبری را احاطه کرده ذرّه­ای از یک تأثیر ثابت است. زمانی که مسأله استفاده از زور و قدرت به میان می­آید، قطعاً ایالات متحده حساسیت از خود نشان می­دهد. به نظر من آمریکا جایی است که شما حجم قابل­‌توجهی از خودکنترلی و خویشتن­داری را مشاهده می­کنید. احتمالاً ایالات متحده به اندازه کافی به خاطر این خودکنترلی، که به نظرم منشأ خارجی دارد، تحسین نشده است. با این حال،‌ بیشتر آن با آنچه دیمیتری می­گوید پیوند خورده است، یعنی ناتوانی در ایجاد قطعیت به شکلی که بتوانید بمب با فناوری مهمات تهاجم مستقیم مشترک[۱۵] طراحی کنید و داشتن الگویی که متضمّن نوعی بلاتکلیفی نسبت به تبعات و آثار است. بنابراین، این مسأله باعث وجود حجم عظیمی از خویشتن­داری و خودکنترلی برای آمریکا شده است.

نای: ژاکلین در این زمینه بسیار موفق عمل کرده است چرا که انجام مانورهای نظامی را درنظر گرفته و پرسیده است سلاح­‌های سایبری در اینگونه تمرینات چه زمانی رونمایی می­شوند؟ تحقیقات او نشان می­دهد که این مسأله به ندرت رخ می‌­دهد. به نظر من یک راه برای اندیشیدن به این موضوع اینست که بگوییم من قصد اعزام هواپیما به آنسوی مرزها را داشته و می‌­بایست سیستم پدافند هوایی دشمن را نیز نابود کنم؛ در این زمان فردی می­گوید شما می­توانید این کار را با استفاده از فناوری سایبری انجام بدهید؛ شما در پاسخ می­‌گویید بله، ولی اگر آنها در فاصله‌­­ی طرح این موضوع توسط شما و رسیدن هواپیمای من به منطقه مورد نظر، بتوانند سیستم پدافند خود را اصلاح کنند، در آنصورت من هواپیما و خلبان را از دست خواهم داد. لذا ناچارم تا از همان بمب انرژی جنبشی قدیمی استفاده کنم که می­توان انفجار آن را دیده و مکان استقرار پدافند هوایی را مشخص کرد.لذا عدم­قطعیت عاملی کلیدی است که منجر به خودداری- در واقع احتیاط- می‌­شود.

آلپروویچ: به نظر من این مسأله بسیار حیاتی است، چرا که با توجه به تاریخ استفاده از تسلیحات سایبری به ویژه توسط دشمنان و از آنجا که ما رفتاری طوأم با خودکنترلی داشته‌­ایم، این ابزار راهبردی و کارآمد نبوده است. به اوکراین نگاه کنید. این کشور در طول هشت سال گذشته هدف حملات سایبری روسیه قرار داشته است. انتخابات و شبکه برق آنها هدف قرار گرفت. برای اوّلین بار، از توان سایبری حداقل در دو مورد برای قطع برق اوکراین استفاده شده و بسیاری دیگر از حملات تخریبی علیه این کشور صورت گرفت. با این حال، در طول آن زمان، دشمنی اوکراین با روسیه بخشی به واسطه این حملات سایبری بیشتر شده و این کشور خود را‌ به غرب نزدیک­تر کرد. از اینرو، هدف روسیه که عبارت بود از به­زانو درآوردن اوکراین در فضای سایبری محقق نشد و به همین دلیل است که روسیه اکنون در فکر انجام یک حمله حقیقی است. این مسأله محدودیت‌­های قدرت سایبری را نشان می‌­دهد.

اشنایدر: اگر اجازه بدهید من می­‌خواهم به سؤال اوّل شما درباره پرل هاربر سایبری بپردازم. این همان خاستگاه مشکل اصلی است. ما فضا و توانایی سایبری را جایگزینی برای یک بمب، جنگنده، و موشک کروز دانسته و مدّت­‌ها تلاش داشته‌­ایم آن را در همان حالت جایگزین نگه داریم، در حالیکه واقعیت اینست که تأثیر حقیقی توانایی سایبری در اینست که این ابزارهای مرسوم سیاست خارجی را تکمیل نموده ونابودی و بی­اعتمادی طولانی‌­مدّت را منجر می­شود. بنابراین احتمالاً ناتوانی و قیاس نابجای ما بوده که باعث کاهش کارآمدی نوع نگاه آمریکا به استفاده تهاجمی از عملیات­‌های سایبری شده است.

برانن: در مورد اوکراین باید گفت که موضوع یک مانور یا تمرین نظامی نیست؛ بلکه سناریویی است که اکنون در جهان حقیقی در حال وقوع است. این بحث وجود دارد که روسیه از چه ابزارهای سایبری استفاده خواهد کرد؟ به نظر می‌­رسد سلاح سایبری چیزی نیست که بشود آن را جستجو کرد؛ بلکه مسأله اینست که روسیه چگونه از عملیات‌­های سایبری برای تکمیل اقداماتی که در میدان نبرد حقیقی انجام می‌­دهد، بهره می‌­برد؟

دیمیتری، آیا نقطه‌­نظری در این زمینه، وقایع آتی، و نیز واکنشی که اوکراین می­تواند از خود نشان دهد دارید؟

آلپروویچ:‌ بله، به زودی مقاله‌­ی من در فارین افرز منتشر خواهد شد. البته امیدوارم که پیش از وقوع حوادث واقعی چاپ بشود. این نوشته به موضوع توانایی سایبری برای تکمیل­ نیروی انرژی جنبشی می­پردازد. می­خواهم این موضوع را روشن کنم: بعید می­دانم که توان سایبری نقشی فوق‌­العاده و عظیم در این حمله احتمالی ایفا کند. به اعتقاد من در بهترین حالت، نوعی رویداد فرعی پشتیبان خواهد بود. اما سه عنصر در این حمله دخیلند. اوّلی تقریباً در حال وقوع است یعنی جمع­آوری اطلاعات، نفوذ به شبکه­‌های نظامی اوکراین و شبکه‌­های دولتی این کشور، با هدف دستیابی به اطلاعات حساسی که برای روس­‌ها مفیدند. روس­‌ها با استفاده از این اطلاعات قادرند نیروی دفاعی اوکراین را در ساعات اولیه حمله با استفاده از سلاح‌­های دوربرد هدف قرار دهند، شورشی­‌های احتمالی که با حمله مخالفند را شناسایی کرده و در همان ساعات ابتدایی عبور نیروها از مرز آنها را سرکوب کنند، و نیز گروه٬­هایی از مردم که حامی و همراه روسیه هستند را شناسایی کرده و مسئولیت اداره روستاها، شهرهای بزرگ و دیگر مناطق را بعد از اشغال خاک اوکراین به آنها بسپارند. لذا این مسأله تقریباً در حال وقوع است.

عنصر دوّم پشتیبانی نظامی تاکتیکی است تاحدی که روس­‌ها بتوانند ارتباطات داخل اوکراین را مختلّ سازند-هدف­گرفتن سیستم مخابراتی آنها و سایر سیستم‌­های بسیج نیروها، و جلوگیری از انجام دفاع مؤثر توسط اوکراین. بخش اعظمی از این مسأله در حوزه انرژی جنبشی اتفاق خواهد افتاد ولی بستر سایبری نیز به طور قطع می­تواند بسیار مفید باشد‌ تا کار را برای اوکراین دشوارتر سازد.

مؤلفه آخر بیشتر روانی است، و ما اکنون نیز شاهد آن هستیم با حملات ابتدایی که هفته گذشته علیه اوکراین انجام شده و وب­سایت­‌ها در این کشور با اختلال مواجه شدند. این حمله که با استفاده از بدافزارهای پاک­‌کننده صورت گرفت گرچه با موفقیت کامل همراه نبود، اما هدفش اقناع اوکراین نسبت به این موضوع بود که مقاومت بی­فایده است و روسیه همه جا حضور دارد، قدرت مطلق است و می‌­تواند هر بخش از دولت اوکراین را که بخواهد از طریق انرژی جنبشی یا فضای سایبری هدف قرار بدهد. بنابراین، این عناصر برای تکمیل حملات مرسوم و متعارف به‌­کار می‌­روند.

پایان بخش دوم


[۱] Hiroshima

[۲] Baruch Plan

[۳] Kennedy

[۴] Limited Test Ban Treaty

[۵] Non-Proliferation Treaty

[۶] Global Commission on Stability in Cyberspace

[۷] Sands Casino

[۸] Sheldon Adelson

[۹] Sony Pictures

[۱۰] Interview

[۱۱] Seth Rogan

[۱۲] Kim Jong-un

[۱۳] NotPetya

[۱۴] Stuxnet

[۱۵] JDAM