در ابتدای این نشست، دکتر علی سروش، عضو هیئتعلمی مرکز مطالعات آمریکا که دبیری این نشست را بر عهده داشت، با معرفی سخنرانان، به ارائه مقدمهای کوتاه پیرامون مذاکرات هستهای و لزوم اتخاذ راهبردهای صحیح از سوی جمهوری اسلامی ایران پرداخت. ایشان خاطرنشان کرد که این نشست، روند مذاکرات با غرب، وضعیت فعلی مذاکرات، نقش وضعیت بینالمللی بر مذاکرات و درنهایت، راهبردهای پیش رو را بررسی خواهد نمود.
در ادامه، آقای سید احمد ابو ترابی مسئول بخش رصد مرکز مطالعات آمریکا، به ارائه نکات مهم گزارش اندیشکده جینسا (Jinsa) در رابطه با طرح B دولت بایدن برای مذاکرات هستهای با ج.ا. ایران پرداخت. طبق گزارش این اندیشکده، لازم است تا دولت بایدن ضمن افزایش آمادگی نظامی آمریکا، یک شبکه دفاعی منطقهای هماهنگ را ایجاد نماید و درنهایت، تحریمها علیه جمهوری اسلامی ایران را بهشدت اجرا کند.
احمد زارعان: موضوع هستهای یکی از منابع قدرت جمهوری اسلامی ایران بوده و برای ما، بازدارندگی ایجاد کرده است.
«دکتر احمد زارعان»، بهعنوان اولین سخنران مدعو در این نشست، مباحث خود را ارائه نمود: مسئله هستهای ایران از چند جهت برای آمریکا موضوعیت دارد؛ آنها با هستهای شدن، یکپارچه شدن و دانش هستهای ایران که یکی از ابزارهای قدرت آن است، مخالف هستند. پرونده هستهای همیشه در نقش یک اهرم و ابزار فشار، مطرح بوده است که هر از چند گاهی، غربیها میتوانستند با استفاده از رژیم های بینالمللی در موضوع هستهای، به جمهوری اسلامی ایران فشار بیاورند.
این عضو هیئتعلمی دانشکده مطالعات بینالملل دانشگاه جامع امام حسین (ع) در ادامه افزود: موضوع هستهای یکی از منابع قدرت جمهوری اسلامی ایران است. موضوع هستهای برای ما، بازدارندگی ایجاد کرده و اگر قرار باشد ما در مورد این منبع قدرت، مذاکره کنیم و از بخشی از حاکمیت خودمان در حوزه دانش و تکنولوژِی هستهای، صرفنظر کنیم تا در عرصههای دیگر گشایش ایجاد شود، طبیعتاً لازمه آن، داشتن «تضمینهای قوی» است.
ایشان همچنین افزود: به نظر میرسد که عمده اختلافنظرها، محورها و شروطی است که ایران، مطرح کرده است و طرف مقابل از پذیرش این شروط اجتناب میکند. مهمترین شروطی که جمهوری اسلامی بر آنها پافشاری میکند، عبارتاند از:
- اخذ تضمین در مورد رفع مؤثر و پایدار تحریمها؛
- اخذ تضمین در مورد عدم تکرار بدعهدی و پیمانشکنی آمریکا؛
- بسته شدن پرونده پادمانی ایران در آژانس و ابهاماتی که پرونده هستهای ایران را باز نگه میدارد.
ایشان در پایان اضافه کرد: باید اقتصاد کشور را از حالت شرطی شدن و وابستگی به برجام، رها کنیم و اساساً برای یک زیست دائمی با تحریمها آماده شویم، زیرا این تحریمها، میتواند در رژیمهای بینالمللی، در عرصهها و با برچسبهای مختلف علیه ما صورت بگیرد. پس ما باید اقتصاد را از حالت وابستگی به تحریم و مذاکره، خارج کنیم که یک بخشی از این مسئله با دور زدن تحریمها بوده و بخش دیگر آن نیز در افزایش تجارت با همسایگان است.
سید مصطفی خوش چشم: آمریکا یک جنگ نیابتی به هزینه نابودی اروپا آغاز کرده است.
در ادامه، دکتر سید مصطفی خوش چشم بیان کرد: جهان به سمت دوقطبی شدن پیش میرود. آمریکا در پی آن است تا محیط بینالملل را به جنگ جهانی دوم شبیه کند. به همین دلیل، میبینیم که جنگ نیابتی به راه میاندازد، هشت میلیارد دلار به اوکراین، کمک مالی کرده و موشکهای دوربرد در اختیار آنان، قرار داده است. آمریکاییها خط لولهای نورد استریم را منفجر کردند تا امید انتقال گاز روسیه به اروپا را کاملاً از بین ببرند و حتی اگر جنگ هم تمام شود، امکان ندارد روسیه بتواند به اروپا گاز بدهد. درواقع، آمریکا یک جنگ نیابتی به هزینه نابودی اروپا، به راه انداخته است، زیرا اروپا قبل از بر روی کار آمدن بایدن، بزرگترین قرارداد سرمایهگذاری تجاری تاریخ بشر را با چین، بسته بود و بهنوعی میتوان گفت که دهنکجی رسمی اروپا به آمریکا بود. به همین دلیل، بایدن گفته بود اگر روسیه به اوکراین حمله کند، نورد استریم را تمام میکنم. حتی «ویکتوریا نولاند»، معاون سیاسی وزارت امور خارجه آمریکا نیز اشاره کرده بود که خط لوله نورد استریم را منفجر میکنیم. خود اروپاییها باور دارند که این تخریب، کار بوده و در این وضعیت، دنیا دو پاره شده است.
این تحلیلگر ارشد مسائل بینالملل، در ادامه افزود: در بحث مذاکرات، ما چهار نوع تضمین سیاسی، حقوقی، اقتصادی و هستهای میخواهیم. در بحث تضمین سیاسی، جو بایدن و بلینکن، به نوعی تضمین دادند و حتی جلوی دوربین نیز اعلام کردند، هرچند در کل، امضای طرف آمریکایی هیچ ارزشی ندارد و هر وقت بخواهد زیر آن میزند. همین الآن نیز در پاراگراف ۲۶ برجام، داریم که ایران هر وقت بخواهد، میتواند از برجام خارج شود؛ اما ما میخواهیم به بهانه اینکه آمریکا از برجام خارج شده، یکسری امتیازات ازجمله «تضمین و راستی آزمایی» -که اصلاً در برجام، مورد اشاره قرار نگرفته است- را بگیریم. در بحث تضمین هستهای نیز اعلام کردیم که مواد و ماشینها را نگه میداریم. در نیروگاههای هستهای ما، فقط کابلها جمع میشوند که اگر دوباره مانند دوران دونالد ترامپ، دست از پا خطا کردند، بتوانیم ظرف مدت کوتاهی، دوباره آنها را راهاندازی کنیم. آمریکاییها میخواهند که پرونده را باز نگهدارند؛ بنابراین، پرونده نه بسته شده و نه بسته شدنی است و بعید است که به این زودیها نتیجه بدهد. آمریکاییها نیز با اقداماتی، قصد دارند راه را برای آینده باز بگذارند.
دکتر خوش چشم در پایان افزود: آمریکاییها با ما، «جنگ هیبریدی» را شروع کردهاند. از ماههای قبل نیز قابل پیشبینی بود و این کار را از زمان «اوباما» علیه ما انجام دادند. درواقع، آمریکاییها قصد دارند «جنگ ادراکی» انجام دهند. حتی زمانی که ارز ترجیحی به راه افتاد و مردم به خیابانها آمدند. «رابرت مالی» و «جو بایدن»، رسماً اعلام کردند که دیگر هیچ امتیازی نمیدهیم. دلیل این عقبنشینی نیز این بود که ما، وارد جنگ ادراکی شدیم و اعتراضات به اغتشاشات تبدیل شد و درنهایت، شهرداری تهران مورد حملات سایبری قرار گرفت.
ابوالفضل بازرگان: دنیا در حال عوض شدن است، اگر میخواهیم که یک قطب مهم دنیا باشیم، باید بازدارندگی کامل ایجاد کنیم.
دکتر ابوالفضل بازرگان اشاره کرد: بازی اصلی آمریکا با ما، مسئله هستهای است. آمریکا با منطق تکقطبی، بهگونهای عمل و توافق میکند که بعدها بتواند به زیر توافق بزند که درنهایت، به برجامهای دو، سه و… برسد؛ یعنی آمریکا، هیچوقت حاضر نمیشود توافقی کند که مشکلش را برای همیشه، با ما حل کند. هدف ما از غنیسازی، بیشتر امتیازگیری است. وقتی طرف مقابل، اطمینان پیدا کرده که ما به دنبال بمب هستهای نیستیم اما همچنان، بزرگترین سیستم نظارتیشان روی ما نظارت دارد و به محض اینکه بخواهیم به سمتش پیش برویم، بر روی ما آنلاین خواهند شد؛ اما ما الآن، چه محاسبهای بر روی آمریکا تحمیل میکنیم؟ چه منطقی بر روی آمریکا تحمیل میکنیم؟ کاملاً معتقدم که آمریکا، هیچ پلن B ندارد و دیگر نمیتواند بگوید یا مذاکره یا جنگ. البته منطق استیصال آلود آمریکا که بخواهد همین دو امتیاز حداقلی را نیز به ما بدهد، چه چیزی است؟ ترس آنها از چیست؟ درواقع، همین بازی میانه را با ما پیش میبرند که به سمت غنیسازی بیشتر حرکت نکنیم.
این تحلیلگر مسائل بینالملل در ادامه افزود: در حال حاضر آمریکا، نمیتواند همزمان با چین و روسیه رقابت کند و مشکل بحران انرژی را حل نماید؛ بنابراین، در تلاش است تا با بازی در تایوان، چین را به حمله تحریک کند. دیگر نظم شبکهای سلسله مراتبی که همه به بازار آزاد، تجارت جهانی و سیستم دموکراسی وصل شوند، به نفع آمریکا نیست. در حال حاضر یک نظم چندقطبی در حال به وجود آمدن است. به همین دلیل، خود آمریکا به دنبال تغییر نظم جهانی است و میخواهد دنیا را به دوست و دشمن تقسیم کند.
ایشان در پایان گفت: دنیا در حال عوض شدن است؛ ما اگر میخواهیم یک قطب مهم در دنیا باشیم، باید بهگونهای دیگر بازی کنیم. اگر میخواهیم که در نظم بینالملل، حرفی برای گفتن داشته باشیم، باید بازدارندگی کامل ایجاد کنیم.
در پایان هرکدام از مهمانان، راهبردهای پیشنهادی خود را برای ادامه روند مذاکرات و آینده پیش روی جمهوری اسلامی ایران مطرح نمودند.