ترجمه: محمد ربیعی، پژوهشگر مرکز مطالعات آمریکا
زمانی که هفته گذشته با رئیسجمهور بایدن مصاحبه کردم، گزارش من بر روی ترغیب او نسبت به نتانیاهو متمرکز شد که بدون اجماع ملی، از بازنگریهای قضایی خودداری کند اما این تمام چیزی نیست که در مورد آن با رئیسجمهور صحبت کردم. در این مصاحبه متوجه شدم که رئیسجمهور در حال پیگیری یک پیمان امنیتی متقابل بین آمریکا و عربستان است تا از این راه بتواند عادیسازی روابط عربستان سعودی با اسرائیل را فراهم کند، مشروط بر اینکه اسرائیل، امتیازاتی به فلسطینیها بدهد تا بدین سبب، شرایط ایجاد پیمان فراهم شود.
پس از گفتگوهای چند روز گذشته بین بایدن، مشاور امنیت ملی او، جیک سالیوان، آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه و برت مک گورک، مقام ارشد کاخ سفید که سیاست خاورمیانه را مدیریت میکند، بایدن، سالیوان و مک گورک را به عربستان سعودی اعزام کرده است تا احتمال وقوع نوعی تفاهم بین آمریکا، عربستان سعودی، اسرائیل و فلسطین را بررسی کنند.
رئیسجمهور هنوز تصمیم خود را برای ادامه دادن نگرفته است اما به تیم خود چراغسبز نشان داد تا مذاکره با محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی را بررسی کنند و احتمال این موضوع را که امکان برقراری مذاکره به چه قیمتی میسر خواهد بود را بسنجند. بستن چنین توافق چندملیتی، زمانبر، دشوار و پیچیده خواهد بود حتی اگر بایدن تصمیم بگیرد آن را فوری به مرحله بعدی برساند اما مذاکراتی که در حال حاضر – سریعتر از آنچه فکر میکردم – پیش میرود، به دو دلیل مهم است:
اول: یک پیمان امنیتی بین ایالات متحده و عربستان که منجر به عادیسازی روابط بین عربستان سعودی و دولت یهود میشود – درحالیکه روابط عربستان و چین را محدود میکند – یک تغییر بازی برای خاورمیانه، حتی بزرگتر از پیمان صلح کمپ دیوید بین مصر و اسرائیل خواهد بود؛ زیرا صلح بین اسرائیل و عربستان سعودی (حافظ دو شهر مقدس اسلام یعنی مکه و مدینه)، راه را برای صلح بین اسرائیل و کل جهان اسلام، از جمله کشورهای بزرگی مانند اندونزی و شاید حتی پاکستان، باز خواهد کرد. این یک میراث مهم برای سیاست خارجی بایدن خواهد بود.
دوم: اگر ایالات متحده یک ائتلاف امنیتی با عربستان سعودی ایجاد کند – به شرطی که عربستان روابط خود را با اسرائیل عادی کند و اسرائیل، امتیازات معناداری را به فلسطینیها بدهد – ائتلاف حاکم نتانیاهو متشکل از برتریطلبان یهودی و افراطگرایان مذهبی، باید به این سؤال پاسخ دهد: شما میتوانید کرانه باختری را به اراضی اسرائیل پیوست کنید یا میتوانید با عربستان سعودی و کل جهان اسلام صلح داشته باشید اما نمیتوانید هر دو را داشته باشید، حال کدام را انتخاب میکنید؟
من دوست دارم بزالل اسموتریچ، وزیر دارایی راست افراطی اسرائیل را ببینم که به تلویزیون اسرائیل برود و به مردم اسرائیل توضیح دهد که چرا الحاق کرانه باختری و ۲٫۹ میلیون ساکن فلسطینی آن – برای همیشه – بهجای عادیسازی روابط با عربستان سعودی و سایر جهان اسلام، به نفع اسرائیل است؟! صلح عربستان و اسرائیل میتواند به طور چشمگیری از ضدیت مسلمانان و یهودیان که بیش از یک قرن پیش با شروع درگیری یهودی و فلسطینی، به وجود آمده بود، بکاهد اما قبل از اینکه چنین انتخابی – الحاق یا عادیسازی – در برابر این دولت افراطی اسرائیل مطرح شود، در بسیاری از امور بایستی با مردم توافق صورت گیرد.
سعودیها به دنبال دستیابی به سه هدف اصلی از واشنگتن هستند:
یک: معاهده امنیتی متقابل در سطح ناتو که ایالات متحده را موظف میکند در صورت حمله به عربستان سعودی (بهاحتمال زیاد توسط ایران)، از آن دفاع کند؛
دو: برنامه هستهای غیرنظامی، با نظارت ایالات متحده؛
سه: توانایی خرید تسلیحات پیشرفتهتر از ایالات متحده، مانند سامانه دفاع موشکی ضد بالستیک ترمینال در ارتفاع بالا که بهویژه برای سعودیها در برابر زرادخانه موشکهای میانبرد و دوربرد درحالرشد ایران مفید است.
از جمله چیزهایی که آمریکا از سعودیها میخواهند، پایان دادن به جنگ در یمن است؛ جایی که درگیریها در یک سال گذشته کاهش یافته است، توقف کمک رسانی دولت سعودی به مؤسسات فلسطینی در کرانه باختری و همچنین محدودیتهای قابل توجه برای روابط روبهرشد بین عربستان سعودی و چین اعمال شود؛ برای مثال، گزارشهایی در سال گذشته منتشر شد مبنی بر اینکه عربستان سعودی در حال بررسی پذیرش پیشنهاد چین برای قیمتگذاری بخشی از فروش نفت به چین، بر اساس یوان بهجای دلار آمریکا است. با گذشت زمان، باتوجهبه نفوذ اقتصادی چین و عربستان سعودی، این امر میتواند تأثیر بسیار منفی بر دلار آمریکا بهعنوان مهمترین ارز جهان داشته باشد که باید لغو شود. ایالات متحده همچنین از سعودیها میخواهد که معاملات خود با غولهای فناوری چینی مانند هواوی که جدیدترین تجهیزات مخابراتی آن در ایالات متحده ممنوع شده است را کاهش دهند.
این اولینبار است که ایالات متحده یک پیمان امنیتی متقابل را با یک دولت غیردموکراتیک از زمانی که رئیسجمهور آیزنهاور با کره جنوبی پیش دموکراتیک در سال ۱۹۵۳ امضا کرد، امضا میکند و نیاز به تصویب سنا دارد.
بااینحال، به همان اندازه مهم این است که سعودیها برای حفظ چشمانداز آینده، به دنبال یک راهحل بیندولتی از اسرائیل هستند؛ روشی که امارات متحده عربی از نتانیاهو خواست تا از هرگونه الحاق کرانه باختری بهعنوان بهایی برای توافق ابراهیم خود صرفنظر کند.
اما اگر تیم بایدن به پیمانی دست یابد که در آن، توافقات بیندولتی که یک طرف آن دولت فلسطین است، حاصل نشود، همزمان ضربهای مهلک به جنبش دموکراسی اسرائیل – با دادن یک جایزه عظیم ژئوپلیتیکی رایگان به نتانیاهو پس از انجام کاری بسیار ضددموکراتیک – وارد میکند. راهحل، سنگ بنای دیپلماسی خاورمیانه، ایالات متحده است.
من باور ندارم که بایدن این کار را انجام دهد. این امر سبب شورش در پایگاه مترقی حزب او میشود و تصویب توافق را تقریباً غیرممکن میکند. سناتور کریس ون هولن، دموکرات مریلند در کمیته روابط خارجی سنا و کمیته فرعی تخصیص عملیات خارجی که بودجه وزارت امور خارجه را تأمین میکند، بیان کرد: «برای پرزیدنت بایدن بهاندازه کافی سخت خواهد بود که چنین معاملهای را به کنگره آمریکا بفروشد اما من میتوانم به شما اطمینان دهم که هستهای قوی از مخالفان دموکرات برای هر پیشنهادی که شامل مفاد معنادار، آشکار، مشخص و قابل اجرا برای حفظ گزینه راهحل بیندولتی و پاسخگویی به درخواست خود پرزیدنت بایدن از فلسطینیها نباشد، وجود خواهد داشت. اسرائیلیها از آزادی و کرامت برابری برخوردارند. این عناصر برای هرگونه صلح پایدار در خاورمیانه ضروری هستند».
من معتقد هستم که دست کم، سعودیها و آمریکاییها میتوانند (و باید) از نتانیاهو برای چنین جایزه بزرگی برای عادیسازی و تجارت با مهمترین کشور مسلمان عرب، چهار چیز بخواهند:
یک: وعده رسمی برای عدم الحاق کرانه باختری؛
دو: عدم شهرکسازی جدید در کرانه باختری یا توسعه به خارج از شهرکهای موجود؛
سه: ممنوعیت قانونی شدن پایگاههای اسکان یهودیان؛
چهار: انتقال برخی از اراضی فلسطینینشین از منطقه C در کرانه باختری (که اکنون در کنترل کامل اسرائیل است) به مناطق A و B (با کنترل تشکیلات خودگردان فلسطین)، همانطور که در توافقنامه اسلو پیشبینی شده است.
در مقابل، تشکیلات خودگردان فلسطین باید توافق صلح عربستان سعودی با اسرائیل را تأیید کند.
در حقیقت، تشکیلات خودگردان فلسطین، امروز در موقعیتی نیست که بتواند در مذاکرات صلح با اسرائیل شرکت کند. این یک آشفتگی است. فلسطینیها باید دولت خود را بازسازی کنند اما در این میان، وزرای راست افراطی کابینه اسرائیل در تلاش هستند تا هرچه سریعتر کرانه باختری را به اراضی اسرائیل پیوست کنند. نیاز فوری این است که این امر را متوقف کنیم.
منبع:
https://www.nytimes.com/2023/07/27/opinion/israel-saudi-arabia-biden.html