نقش بحران اوکراین و هزینه‌های اقتصادی آن برای ایالات متحده و تأثیر آن بر انتخابات آینده آمریکا

جنگ اوکراین، یکی از مهم‌ترین رویدادهای جهان در سال‌های اخیر بوده است. این جنگ، تأثیرات عمیقی بر اقتصاد جهانی، سیاست و امنیت بین‌المللی داشته است. ایالات متحده یکی از کشورهایی است که بیشترین تأثیر را از جنگ اوکراین دیده است. یادداشت حاضر در پی بررسی و تحلیل این تحول و نقش‌آفرینی ایالات متحده در جنگ اوکراین و تأثیر آن بر آینده عرصه سیاست‌ورزی آمریکا، به‌ویژه انتخابات 2024 ریاست‌جمهوری است. این جنگ سبب شده است که شهروندان ایالات متحده، بیشتر به سیاست خارجی توجه کنند و همچنین ممکن است سبب شود که مردم ایالات متحده در انتخابات آینده، به حزبی رأی دهند که به نظرشان سیاست خارجی قوی‌تری دارد و به منافع آنها توجه بیشتری دارد؛ زیرا تأثیر ملموس ورود آمریکا به عرصه جنگ اوکراین، بر زندگی شهروندان این کشور قابل چشم‌پوشی نیست. رأی‌دهندگان از افزایش قیمت‌ها و کاهش رشد اقتصادی ناراضی هستند و ممکن است آن را به پای دولت کنونی بنویسند. این امر می‌تواند منجر به پیروزی جمهوری‌خواهان در انتخابات شود؛ زیرا احتمال بیشتری دارد که از کاهش هزینه‌های دولت و کاهش مالیات حمایت کنند. سناریوهای محتمل بر این واقعیت، بستگی به متغیرهایی چون میزان موفقیت اوکراین در جنگ، واکنش اقتصادی جهان و وضعیت اقتصادی آمریکا در زمان انتخابات دارد که در ادامه به تحلیل آنها خواهیم پرداخت.

ابراهیم معراجی، مدیرگروه مطالعات آمریکا در مرکز پژوهش‌های استراتژیک خاورمیانه و انجمن ایرانی مطالعات غرب آسیا و استاد دانشگاه

جنگ اوکراین در فوریه ۲۰۲۲ آغاز شد و از آن زمان تاکنون ادامه دارد. این جنگ منجر به کشته شدن هزاران نفر و آوارگی میلیون‌ها نفر شده است. جنگ همچنین دارای پیامدهای اقتصادی قابل توجهی برای جهان بوده است.

ایالات متحده، یکی از بزرگ‌ترین حامیان مالی و تسلیحاتی اوکراین بوده است. دولت آمریکا میلیاردها دلار برای تأمین مالی و هزینه کمک‌های نظامی به اوکراین هزینه کرده است. این کمک‌ها شامل سلاح، مهمات، تجهیزات نظامی و کمک‌های مالی برای حمایت از اقتصاد اوکراین بوده است.

آشکارا هزینه‌های جنگ اوکراین بر اقتصاد آمریکا فشار آورده است. این جنگ منجر به افزایش قیمت نفت و گاز شده است که این امر افزایش نرخ تورم این کشور را در پی داشته است. تورم در حال حاضر در بالاترین سطح خود در ۴۰ سال گذشته است و بر زندگی شهروندان آمریکایی تأثیر مستقیمی داشته است.

جنگ اوکراین همچنین بر رشد اقتصادی آمریکا مؤثر بوده است و منجر به کاهش صادرات و افزایش هزینه‌های واردات شده است که در نهایت، کاهش رشد اقتصادی را در پی داشته است. رشد اقتصادی در حال حاضر، سیر نزولی دارد و این امر می‌تواند منجر به بیکاری و کاهش درآمد شهروندان آمریکایی شود.

همچنین این رویداد منجر به افزایش قیمت انرژی و تورم در ایالات متحده شده است. قیمت نفت خام از زمان آغاز جنگ اوکراین بیش از ۵۰% افزایش یافته است. این افزایش قیمت نفت خام، تأثیر مهمی بر قیمت بنزین، گازوئیل و سایر محصولات نفتی دارد که ایالات متحده از مهم‌ترین مشتریان آن است.

افزایش قیمت انرژی، هزینه‌های زندگی برای مردم ایالات متحده را بالا برده و افزایش تورم را در پی داشته است. تورم در ایالات متحده در ماه مارس ۲۰۲۳ به ۸٫۵% رسید که بالاترین نرخ تورم در ایالات متحده از سال ۱۹۸۱ است. افزایش تورم نیز تأثیر مهمی بر قدرت خرید مردم ایالات متحده داشته است.

تأثیر جنگ اوکراین بر سیاست داخلی ایالات متحده نیز قابل چشم‌پوشی نیست. این جنگ سبب شده است که مردم ایالات متحده بیشتر به سیاست خارجی توجه کنند و شهروندان را نسبت به دولت آمریکا بی‌اعتماد کرده است. یک نظرسنجی که در ماه مارس ۲۰۲۳ توسط مؤسسه پیو انجام شد، نشان داد که ۷۲% از آمریکایی‌ها معتقدند که جنگ اوکراین، تأثیر منفی بر اقتصاد ایالات متحده داشته است. همچنین ۵۹% از آمریکایی‌ها معتقدند که جنگ اوکراین سبب شده است که دولت آمریکا ضعیف‌تر شود.

مسئله حائز اهمیت این است که چه عامل یا عواملی، برخلاف صرف هزینه‌هایی به این صورت، منجر به تمایل ایالات متحده در ادامه نقش‌آفرینی در بحران اوکراین شده است؟

مقامات ایالات متحده معتقدند که آمریکا موظف است تا از جهان لیبرال و اندیشه مبتنی بر آن حمایت کند. این وظیفه در واقع، حمایت از ارزش‌های ایالات متحده است و روشن است که هر گونه هزینه پیرامون آن، به امنیت کشور و در نهایت، تمدن غرب منجر خواهد شد.

جورج سوروس تأکید می‌کند که «ما باید همه منابع خود را بسیج کنیم تا جنگ را به پایان زودهنگام و شکست روسیه برسانیم. بهترین و شاید تنها راه برای حفظ تمدن ما، شکست دادن پوتین دراسرع‌وقت است». همچنین نیکی هیلی، نماینده اسبق آمریکا در سازمان ملل و نامزد جمهوری‌خواه در انتخابات ریاست‌جمهوری ۲۰۲۴ تأکید کرد که جنگ در اوکراین، جنگ بر سر آزادی است. وی با این موضع‌گیری، آشکارا از ادامه کمک‌های مالی و تسلیحاتی از اوکراین حمایت کرد.

این‌طور به نظر می‌رسد که بحران اوکراین، یکی از اصلی‌ترین معیارهای نامزدهای ریاست‌جمهوری در شعارهای انتخاباتی باشد و هر یک سعی دارند تا منطق خود را پیرامون ادامه حمایت از اوکراین، شکل، چگونگی و همچنین مدیریت آن را شاخص اصلی در تقویت جایگاه خود، نزد رأی‌دهندگان نشان دهند.

هرچند در بین تصمیم‌سازان واشنگتن، به نحوی حمایت از اوکراین نظر غالب است اما می‌توان در بین نامزدهای ریاست‌جمهوری، صداهای متفاوتی را نیز شنید؛ برای مثال دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور سابق و ران دیسانتیس، فرماندار فلوریدا، دو نامزد اصلی حزب جمهوری‌خواه، نسبت به ادامه حمایت‌های مالی و تسلیحاتی از اوکراین از سوی دولت آمریکا، ابراز تردید کرده‌اند.

ترامپ بارها ادعا کرده است که می‌تواند در عرض ۲۴ ساعت، به جنگ اوکراین پایان دهد اما «مایک پنس، معاون رئیس‌جمهور سابق و کریس کریستی فرماندار سابق نیوجرسی»، دو تن از رقبای وی در انتخابات ریاست‌جمهوری هستند که گفتند: ترامپ تنها در صورتی می‌تواند به این جنگ پایان دهد که در برابر خواست‌های پوتین تسلیم شود.

آشکارا رأی‌دهندگان بر سر حمایت از اوکراین به دو گروه تقسیم شدند و تردید پیرامون مسئله اوکراین در میان برخی از رأی‌دهندگان مستقل و جمهوری‌خواه که نمی‌خواهند دولت ایالات متحده، هزینه بیشتری برای جنگی هزاران مایل دورتر صرف کند، بیش‌ازپیش به گوش می‌رسد.

نتیجه‌گیری

به عقیده نگارنده، متغیرهایی چون میزان موفقیت اوکراین در جنگ، واکنش اقتصادی جهان و وضعیت اقتصادی آمریکا در زمان انتخابات، مهم‌ترین عواملی هستند که تأثیر مستقیم بر نظر رأی‌دهندگان آمریکایی در انتخابات پیش­رو دارد.

این گونه به نظر می‌رسد که وضعیت جنگ در شرایط فرسایشی قرار دارد و با ادامه این وضعیت و تصمیم راسخ مقامات آمریکایی در حمایت از موضع اوکراین، شاهد هزینه‌کرد بیشتر این کشور در این منازعه خواهیم بود. باتوجه‌به تأثیر مستقیم حمایت‌های مالی واشنگتن بر زندگی شهروندان آمریکایی، می‌توان انتظار داشت که روی آرای انتخاباتی مؤثر باشد. از طرف دیگر، این جنگ تأثیر سوء بر اقتصاد جهان داشته است. باتوجه‌ به تصمیم غرب بر حذف روسیه از معادلات اقتصادی جهان و تحریم‌های اقتصادی پیوسته بر آن، احتمالاً شاهد بی‌ثباتی بیشتر در حوزه انرژی خواهیم بود و در نهایت، درصورتی‌که وضعیت اقتصادی آمریکا در آستانه انتخابات، رو به وخامت گذارد، به‌احتمال‌قوی، رأی‌دهندگان آمریکایی از موضعی حمایت خواهند کرد که تمرکز بیشتری بر اقتصاد داخلی و بهبود شرایط شهروندان داشته باشد تا حمایت از سیاست‌های برون‌مرزی.