از طوفان صحرا تا طوفان الاقصی
بیستم و هفتم دی ماه ۱۳۶۹ موشکهای اسکاد رژیم بعث عراق به تل آویو و حیفا و برخی اراضی اشغالی اصابت کرد. این حمله در پاسخ به شروع حملات گسترده هوایی آمریکا و متحدین غربی و عربی بود؛ صدام در صدد بود با این حمله و پاسخ احتمالی اسرائیل، کشورهای عربی را از ائتلاف آمریکا خارج کند، همچنین ایران به عنوان مدافع فلسطین را با خود همراه کند تا از مخمصه “طوفان صحرا” نجات پیدا کند. پنج ما قبل یعنی یازده مرداد ۱۳۶۹ صدام به کویت حمله کرد و با اشغال کویت، یک بحران بین المللی ایجاد کرد که پیامد آن، جنگ خلیج فارس بود. حمله رژیم صهیونیستی به کنسولگری جمهوری اسلامی ایران در سوریه و وعده “انتقام پشیمانکننده” از رژیم صهیونیستی توسط ایران فرصتی ایجاد کرد تا به بازخوانی حمله موشکی صدام به اسرائیل و مقایسه آن با پاسخ ایران به این رژیم در شراط کنونی نظام بین الملل بپردازیم.
طوفان الاقصی و افول قدرت هوشمند ایالات متحده آمریکا
با شروع عملیات طوفان الاقصی و ورود آمریکا به عنوان یکی از بازیگران مهم در این تحولات و حمایتهای بی دریغ از رژیم صهیونیستی، چالشهای زیادی را برای این کشور به وجود آورده است. این کشور از بازوی قدرت هوشمند خود بهره برد تا به نوعی بتواند به این منازعات پایان داده و صلح و ثبات را به منطقه بازگرداند، اما نه تنها موجب سیاه شدن چهره قدرت نرم آمریکا در عرصه بین المللی شد، بلکه طبق گزارش فارن پالیسی، پس از عملیات طوفان الاقصی، بیش از صد حمله به نیروهای آمریکایی در سراسر منطقه صورت گرفت که موجب تأثیر منفی بر قدرت سخت آمریکا شد؛ لذا در این یادداشت چگونگی افول قدرت هوشمند آمریکا در پی وقوع عملیات طوفان الاقصی مورد بررسی قرار گیرد.
افزایش قدرت جبهه مقاومت و چالش خروج آمریکا از منطقه؛ سهل و ممتنع
دوران گذار از نظم کنونی بینالملل (پیچ تاریخی) را میتوان به دو دوره قبل از عملیات طوفان الاقصی و پس از آن تقسیم کرد. در این که عملیات طوفان الاقصی فصل جدیدی را در تاریخ فلسطین و جبهه مقاومت رقم زد، تردیدی وجود ندارد. شرایط پس از این جنگ، دیگر شرایط قبل از این نبرد نخواهد بود و معادلات ویژهای در منطقه شکل خواهد گرفت.
اسرائیل عامل اصلی ترور رئیسجمهور آمریکا!
در سال ۱۹۶۱ میلادی، سازمان جاسوسی آمریکا (سیا) جان اف کندی، سی و پنجمین رئیسجمهور آمریکا را از برنامههای هستهای اسرائیل در آزمایشگاه دیمونا برای دستیابی به بمبهای هستهای آگاه کرد و این امر باعث شد که او با دیوید بن گوریون که هم نخست وزیر و هم وزیر دفاع اسرائیل بود، درگیر شود و این درگیری در ماه مه سال ۱۹۶۳ میلادی مصادف با اردیبهشت ماه سال ۱۳۴۲ به اوج خود رسید؛ جایی که سران آمریکا و رژیم صهیونیستی در ارتباط با موضوع تسلیحات هستهای اسرائیل، نامههای متعددی در میان خود رد و بدل کردند؛ طوری که تعداد این نامهها آنقدر زیاد شد که در سایت دانشگاه جرج واشنگتن آمریکا در بخش اسناد ملی ایالات متحده به «نبرد نامهها» معروف گردید.
پیروزی از آن مقاومت فلسطین است …
در مسئلهی غزّه هم -که یک کلمه عرض بکنیم- پیشبینیها دارد بتدریج خودش را کاملاً نشان میدهد. از اوّل، پیشبینیِ روشنبینانِ دنیا، چه اینجا و چه جاهای دیگر، این بود که در این قضیّه آن که پیروز خواهد شد مقاومت فلسطین است، آن که شکست خواهد خورد رژیمِ خبیثِ ملعونِ صهیونیست است؛ این دارد اتّفاق […]
حماس؛ آشکار شدن ناتوانی رژیم صهیونیستی
نشریه فارن افرز در تاریخ ۵ دسامبر ۲۰۲۳ یادداشتی با عنوان غزه و آینده جنگ اطلاعاتی منتشر کرده است. این نشریه که چاپ شورای روابط خارجی در آمریکا است، توسط بسیاری، جزء معتبرترین نشریهها در زمینه سیاستها و روابط خارجی ایالات متحده آمریکا به شمار میآید. در این یادداشت، به بررسی تأثیراتی که طوفان الاقصی علیه رژیم صهیونیستی و روابط آن با کشورهای عربی و تفکر دور از دسترسی که آیا نابودی کامل حماس ممکن است و آیا اصلاً کشورهای عربی که حتی مخالف وجود حماس هستند، از این تفکر پیروی میکنند یا نه، میپردازد.
نقش جامعه نخبگانی جهان اسلام، در زوال قدرت پوشالی رژیم صهیونیستی
نخبگان بهعنوان موتور پیشران جامعه، از نقش قابل توجهی در جریانسازی و به حرکت در آوردن تودههای مردمی برخوردار هستند. امروزه باتوجهبه شبکهسازی جریان باطل در پیشبرد اهداف خود، نقشآفرینی شبکهای جریان حق، از اهمیت ویژهای برخوردار است که دراینبین، باتوجهبه هجمه جریان باطل به سردمداری رژیم صهیونیستی و ایالات متحده آمریکا علیه اسلام، راهاندازی و تقویت شبکه نخبگانی جهان اسلام، از اهمیت به سزایی برخوردار است. در این چندماهه اخیر پس از عملیات غرورآفرین طوفان الاقصی که یک حرکت روبهجلو و پیشدستانه از جریان حق علیه رژیم باطل و جعلی صهیونیستی بود، جنایات این رژیم به اوج خودش رسیده است؛ بنابراین ضروری است باتوجهبه بیداری فراگیری که نسبت به جنایات و ماهیت جعلی این رژیم در سرتاسر جهان ایجاد شده است، فرصت را غنیمت شمرد و با نقشآفرینی شبکه نخبگانی جهان اسلام در سهلایه بینشی، گرایشی و رفتاری، در قالب پاسخ به شبهات، راهاندازی کمپین با استفاده از زبان هنر و ایجاد نهادهای مشترک منطقهای، زمینه نابودی و زوال هرچه سریعتر این رژیم را فراهم نمود.
بررسی عوامل تأثیرگذار در افول اسرائیل
در هزاره سوم، شاهد گسترش و تقویت گروهها و نیروهای استقلالطلب بودهایم و حتی کشورهای ضد هژمونیک، این گفتمان را تقویت نمودهاند. دراینرابطه، در دو دهه گذشته، فلسطینیها بهمنظور بازپسگیری سرزمینهای خود از رژیم اسرائیل، به تقویت خود اقدام کردهاند و کشورهای مستقل جهان نیز با اقدامات و موضعگیری خود، به تحرکات آنها سرعت بخشیدهاند. بااینوجود، رژیم اسرائیل نیز تحت رهبری نتانیاهو، دچار چالشهای سیاستگذاری بیشماری شده است که به عوامل داخلی و خارجی مانند نبود حکمرانی مطلوب، نیرومندتر شدن فلسطین در سرزمین اشغالی، وابستگی اسرائیل به کشور رو به افول آمریکا، تشتت و اختلاف داخلی، مربوط میشود که زمینه افول اسرائیل را فراهم کرده است.
«طوفان الاقصی»؛ طوفانی برای پایان «کابینه نتانیاهو» و «حزب لیکود»
فلسطین، مسئله اول جهان اسلام و حتی مسئله اول جهان انسانها، این روزها در حال عوض کردن صفحههای تاریخ و رقم زدن وقایعی شگفت است؛ وقایعی عظیم که نه فقط برگ جدیدی در تاریخ مقاومت و مبارزه مجاهدین فلسطینی است که شاید بتوان ادعا کرد، صفحه پایانی یک فصل برای گشودن فصلی جدید است؛ فصلی که رهبر انقلاب اسلامی از آن با تعبیر نظم نوین جهانی یاد میکنند اما دلایل اهمیت عملیات طوفان الاقصی به این اندازه چه میتواند باشد؟
سیاست خارجی ایالات متحده در قبال امنیت رژیم صهیونیستی
درگیریهای اخیر میان فلسطین و رژیم صهیونیستی، توجهات همه دنیا را به این منطقه از جهان جلب کرد. ایالات متحده بهعنوان بزرگترین حامی اسرائیل، طی این بازه زمانی، دچار چالشهای متعددی هم در بعد داخلی و هم در سیاست خارجی خود شد و در بعد خارجی، راهحل دو دولتی را بهعنوان تنها راهحل بحران میان طرفین مطرح کرد. این نوشتار در پی بررسی سیاست این کشور در قبال امنیت اسرائیل از طریق مقایسه مؤلفههای سیاست دونالد ترامپ و جو بایدن و همچنین بحرانهای اخیر در دولت بایدن بر سر مناقشه اخیر است.