سناریوی تهاجمیتر شدن حضور آمریکا در اوکراین: از شعار حمایت از دموکراسی تا نگرانی از آینده قطببندی جهانی
با وجود پروپاگاندای دولت و تحلیلگران مطرح آمریکایی که دغدغه حمایت از دموکراسی را بهعنوان رسالت این کشور و بهانه مداخله در منازعه شرق اروپا و تکرار گفتمان محدودسازی نفوذ بلوک شرق مطرح میکنند، دلایل واقعگرایانهتری میتوان برای این مداخله متصور شد که ماهیت هرچه تهاجمیتر آن را تبیین میکنند. دو تحلیل که چنین سناریویی را تکمیل میکند، عبارتاند از: هراس آمریکا از انزوا در اروپا که از راه تقویت ناتو درصدد مقابله با آن است و «نبرد کریدورها» که بر اساس آن، آمریکا آینده قدرت و ثروت را این بار هم در رقابت با بلوک شرق و از راه فرسایشی نمودن منازعات کشورهای قرار گرفته در راه این کریدورها، دنبال میکند.
بررسی تبعات جنگ غزه بر اقتصاد رژیم صهیونیستی
طی هفتههای اخیر، طوفان الاقصی و جنگ غزه در سر خط خبرهای دنیا قرار گرفته است و در باب ابعاد مختلف این عملیات، بهویژه از دیدگاه نظامی و امنیتی، مباحث زیادی مطرح شده است اما به نظر میرسد لازم است فراتر از ابعاد نظامی و امنیتی، ابعاد اقتصادی این عملیات بزرگ نیز بهدقت مورد توجه و بررسی قرار گیرد تا نگاه جامعتری نسبت به این عملیات ایجاد گردد. در همین راستا، نشستی تخصصی با عنوان «بررسی تبعات جنگ غزه بر اقتصاد رژیم صهیونیستی»، با محوریت مباحثی چون لزوم فعالسازی مدار جنگ اقتصادی علیه صهیونیسم و ارزیابی آماری تبعات جنگ غزه بر اقتصاد رژیم صهیونیستی توسط اندیشکده مطالعات اقتصادی آمریکا و با حضور دکتر علی سعیدی (هیئتعلمی گروه اقتصاد دانشگاه قم) و حجتالاسلام سید محمدرضا رضی (پژوهشگر حوزه اقتصاد کلان) و با دبیری دکتر حسن عباسی متقیان (مدیر اندیشکده مطالعات اقتصادی آمریکا) در تاریخ ۸ آذر ۱۴۰۲، در محل مرکز مطالعات آمریکای پژوهشکده شهید صدر (ره) برگزار گردید.
نظم نوین اقتصاد سیاسی بین الملل و دلالتهای آن برای جمهوری اسلامی ایران
سلسله نشستهای پیش رویداد سومین همایش بین المللی افول آمریکا (#نظم_جدید_جهانی) با موضوع «نظم نوین اقتصاد سیاسی بین الملل و دلالتهای آن برای جمهوری اسلامی ایران» و با حضور دکتر حسن شکوه (دکتری روابط بینالملل و سیاستپژوه پژوهشکده امنیت اقتصادی تدبیر) و سرکار خانم زهرا مشفق (سرپرست گروه اقتصاد بین الملل پژوهشکده امنیت اقتصادی تدبیر) روز سه شنبه ۲۰ تیر ۱۴۰۲ در پژوهشگاه امام صادق(ع) برگزار شد.
ایده لیبرالیسم و غرب لیبرال در پایان راه
پژوهش زیر در تلاش است تا علت بنیان شدن لیبرالیسم بعد از شکست ایدئولوژی بیخدایی کمونیسم و فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی (سابق) را بیان نماید که لیبرالیسم و ارزشهای آن، بهعنوان آخرین و تنهاترین نسخه جوامع بشری، از سوی نظریهپردازان غربی مطرح شد. بر این اساس، دولتها و نظریهپردازان سیاسی غرب، تمام کشورهای جهان را در راستای پذیرش اصول و ارزشهای لیبرال دموکراسی، تحتفشار دائم قرار میدهند؛ اما بعد از مدتی، دچار چالشها و انتقاداتی شد تا به اندازهای که با بررسی مبانی فکری لیبرال دموکراسی مشخص شد، شکلگیری و ابتنای این ایدئولوژی بر شالودهها و اصول فکری متناقض و حتی در مواردی، مخالف نیازهای واقعی و اساسی انسان که موجب چالش و بنبست نیز میشد، در پایان، عدم توانایی لیبرال دموکراسی در پاسخگویی به نیازهای اساسی بشر و مهار بحرانهای گسترده جوامع غربی، به خوبی مبین ناکارآمدی این نظریه است.
شکاف میان هسته و پوسته لیبرال دموکراسی
پائولو جِربادو[۱] سخنران انجمن جامعه و فرهنگ دیجیتال، مدرس دانشکده کینگز[۲] لندن و نویسنده کتاب ماسک و پرچم[۳] در سال ۲۰۲۰، یادداشتی با عنوان «لیبرال دموکراسی به دردسر افتاده است و لیبرالها نمیتوانند آن را نجات دهند[۴]» منتشر کرد. وی بر این باور است که آنچه لیبرال دموکراسی را پوچ و بیمعنی کرده، نابرابریهای شایع، نارضایتی گسترده سیاسی، بحرانهای اقتصادی ۲۰۰۸ و ظهور جنبشهای پوپولیست ضد لیبرالی است. همچنین، معتقد است انتشار کتابهای «عقبنشینی لیبرالیسم غربی[۵]» توسط ادوارد لوک[۶]، «علیه تکثرگرایی[۷]» از ویلیام ا.گالستون[۸] و «چرا لیبرالیسم شکست خورد[۹]» پاتریک دِنین[۱۰]؛ و رشد انواع جنبشهای پوپولیستی به روند پوچ بودن آن، کمک کرده که نتیجه آن، شکاف میان هسته و پوسته لیبرال دموکراسی شده است و این روند، نشان میدهد که جهانیشدن به سمت پسا دموکراسی سوق داده میشود بهخصوص در جوامعی که دموکراسی در آنها ضعیف است.
افول سیاسی ایالات متحده آمریکا؛ زمینهها و دلایل
نویسندگان: شهره پیرانی[۱]؛ آرش سعیدی راد[۲] چکیده پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، ایالات متحده آمریکا خود را بهعنوان قدرت اول جهان (هژمونی برتر) معرفی کرد و با برتری قابلتوجهی در عرصه سیاسی-نظامی و اقتصادی توانست موقعیت مسلطی در عرصه بینالمللی به دست آورد؛ اما در حال حاضر، نشانههای مبتنی بر افول سیاسی این کشور […]