بررسی ایده دفاع پیش دستانه از نگاه حاج قاسم

در نظام بین‌الملل، حکومت‌ها برای تضمین منافع و امنیت ملی خود، سیاست‌ها و راهبردهایی را در ابعاد اقتصادی، سیاسی، نظامی و...، طراحی و اجرا می‌نمایند. علی‌رغم اینکه بعد از دوران جنگ سرد و در فضای جهانی‌شدن‌ها، اقتصاد و مناسبات ژئواکونومیک به اولویت اول بسیاری از کشورها تبدیل شد (1)، اما تحولات ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک جهان در دهه گذشته، بار دیگر اهمیت حوزه دفاع و امنیت را برای حکومت‌ها برجسته نمود. جهانی‌شدن تروریسم در طی دو دهه گذشته، تهدید‌های نظامی آمریکا علیه کره شمالی، تهدید چین علیه تمامیت ارضی تایوان، حمله روسیه به اوکراین؛ همگی حاوی این هشدار برای حکومت‌های مختلف بود که از فضای خلسه‌آور صلح و آرامش جهانی و غلبه ژئواکونومیک بر ژئوپلیتیک، فاصله گرفته و بار دیگر حوزه دفاع و امنیت را مورد توجه جدی قرار دهند. بدیهی است که این گفته، به معنای نادیده گرفتن اقتصاد به عنوان موتور محرکه توسعه کشورها نیست، چنانکه حتی قدرت نظامی و دفاعی کشورها، اساساً وابسته به وجود یک اقتصاد پویا و امکان تامین منابع عظیم مالی برای بخش دفاع و نظامی آن کشورها است (2).

دکتر سیدهادی زرقانی؛ دانشیار گروه جغرافیای سیاسی، دانشگاه فردوسی مشهد

سیاست­‌ها، دکترین­ و راهبردهای دفاعی و نظامی کشورها، تابعی از میزان قدرت ملی و وزن ژئوپلیتیکی آن­ها است (۳). بر این اساس، کشورهایی که در رأس نظام ژئوپلیتیک جهانی قرار دارند، مقدورات فراوان و محذورات اندک دارند و بر عکس، کشورهای با میزان قدرت کمتر در رده‌­های میانی و پائینی نظام ژئوپلیتیک جهانی قرار دارند و به طور طبیعی، دارای محدودیت­‌ها و محذورات فراوان و مقدورات بسیار کمی هستند (۴). در این چارچوب، کشورهای قدرتمند، تلاش می­‌کنند تا با طرح راهبردهای نظامی و دفاعی، به قطعی­‌ترین وجه ممکن، منافع و امنیت ملی خود را تامین نمایند. دکترین یا به عبارتی راهبرد «دفاع پیش دستانه[۱]»، از جمله طرح‌های دفاعی قدرت­ های بزرگ است که در راستای تامین منافع و امنیت ملی، آن را طراحی و اجرا می‌نمایند.

«دفاع یا جنگ[۲]پیش‌دستانه»، پاسخ مسلحانه به یک حمله قریب‌الوقوع و نیز هنگامی است که حمله‌­ای اتفاق افتاده و دولت قربانی دریافته که حملات بیشتری در حال طراحی است (۵). مفهوم «پیش دستانه» یكی از مفاهیم نسبتاً جدیدی است كه در حوزه «دفاع مشروع» مطرح می‌شود (۶). دفاع مشروع در اکثر نظام‌­های حقوقی رایج در دنیا و همچنین، حقوق داخلی کشورها از جمله عوامل رافع مسئولیت است که بر اساس شرایط تعیین شده، وارد آورنده زیان را از جبران خسارت معاف می­‌سازد (۷). در دفاع پیش دستانه مستندات و دلائل قوی و روشنی برای تهاجم به مواضع نظامی کشور مقابل وجود دارد و فوری و قطعی‌ بودن اصل تهدید، نکته محوری است. ازاین‌رو، کشور مهاجم با فرض حمله فوری و اجتناب‌ناپذیر دشمن و فرصت اندکی برای جلوگیری از آغاز آن، اقدام به حمله نظامی می‌­کند و غالباً به شرطی که مستندات و دلائل برای مجامع بین‌المللی قانع‌کننده باشد، این نوع حملات پیش‌دستانه از نظر حقوق بین‌الملل، قابل‌بررسی است، اما در صورت فقدان شواهد متقاعدکننده مبنی بر حملات آتی، توسل به نیروی مسلحانه تحت لوای دفاع از خود، غیرقانونی و غیر مشروع خواهد بود. دفاع مشروعِ پیش دستانه بعد از حملات ۱۱ سپتامبر در دکترین کشورهای غربی، جایگاه خاصی پیدا کرد و  این کشورها با توجه به توان نظامی و مالی خود، در پی قابل قبول جلوه دادن این دکترین هستند (۸). در آن ایام، ایالات متحده آمریکا به بهانه مقتضیات زمان، با توسعه مفهوم سنتی دفاع مشروع، قرائتی خودساخته از دفاع مشروع پیش دستانه ارائه نمود (۹). در حالی که پشت پرده این لفاظی، حقیقتا ً پیشبرد سیاست تهاجم پیشگیرانه (نه پیش دستانه) بود. بوش به جای اعتراف به توسل به تهاجم پیشگیرانه، سیاست خود را دفاع بازدارنده می‌­­نامید که یک فریب بود (۱۰).

این متن، نگرشی حقوقی به موضوع دفاع پیش دستانه ندارد، بلکه یک تحلیل ژئوپلیتیکی از آن ارائه می­‌دهد. بر این اساس، نوع تفسیر برای حمله نظامی یک کشور در راستای دفع یک تهدید، به وزن ژئوپلیتیکی آن و جایگاه کشور در نظام ژئوپلیتیک جهانی بستگی دارد. چنانکه تهاجم نظامی آمریکا به افغانستان و عراق بعد از حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر -که به عقیده بسیاری از حقوقدانان، درواقع «جنگ پیشگیرانه» بوده است- (۱۱)، «دفاع پیش دستانه» تلقی شده و در چارچوب دکترین دفاع مشروع تفسیر می­‌شود؛ اما هنگامی که همین اقدام از سوی کشورهای دیگر، مانند جمهوری اسلامی ایران و در عمق راهبردی‌اش، در راستای دفع تهدیدات تروریستی داعشی و تکفیری صورت می‌­گیرد، از آن به عنوان اقدامی غیر مشروع و برهم زننده ثبات و امنیت منطقه‌ای تعبیر می­‌شود. از این‌رو، به نظر می‌­رسد این مفهوم حقوقی، هنگامی به محل مناقشه تبدیل می­‌شود که مطابق سیاست و سلیقه فردی قدرت­‌های برتر جهانی، تفسیر به رأی شده و ضمن ایجاد بدعت در نظام بین‌الملل و تضعیف ساختارهای حقوقی، تمامیت ارضی و حاکمیت کشورها را نقض و درنهایت، جان انسان­ ها و صلح جهانی را به مخاطره می‌­اندازد.

جنگ ترکیبی غرب علیه جبهه مقاومت و ایران

طی دو دهه اخیر، همراه با افزایش قدرت جمهوری اسلامی ایران به‌ویژه در عرصه نظامی و احتمال تغییر در ساختار و مناسبات ژئوپلیتیکی منطقه، ایالات متحده آمریکا به همراه برخی قدرت­‌های نظام سلطه و کشورهای منطقه، جنگ ترکیبی را در دستور کار خود قراردادند. در این راستا، تشکیل فرقه­‌های انحرافی اعتقادی (با دیدگاه‌­های تکفیری و سلفی) توسط آمریکا و پشتوانه مالی و فکری وهابیت در عربستان -که نتیجه آن، تشکیل گروه­‌هایی چون طالبان، القاعده، داعش، جبهه النصره و… در منطقه بود- صرفا ً با هدف اختلاف­ افکنی در جهان اسلام به عنوان مؤلفه اصلی تقویت عمق راهبردی جمهوری اسلامی، صورت پذیرفت تا از این طریق، با راه‌­اندازی جنگ‌­های داخلی و منطقه‌ای تمرکز دنیای اسلام را از مسئله فلسطین و نابودی رژیم صهیونیستی به درگیری­‌های داخلی معطوف نماید (۱۲). نمونه بارز این امر، درگیری عراق و سوریه با عنصر تکفیری تروریستی داعش در سالیان اخیر است که جمهوری اسلامی را به دخالت در راستای دفاع در عمق راهبردی خود، وا‌داشته است. ایجاد گروه تروریستی داعش و حمایت­‌های گسترده مالی، اطلاعاتی، تسلیحاتی و تبلیغاتی از این گروه، موجب اشغال بخش­‌هایی از کشور سوریه و عراق و تشکیل دولت اسلامی عراق و شام شد. درگیری­‌های شدید این گروه تروریستی با دولت‌­های قانونی سوریه و عراق، موجب بی­ثباتی شدید و فزاینده در این دو کشور شد، به نحوی که روز به روز نیروهای دولتی تضعیف‌شده و در مقابل، بخش‌های دیگری از سرزمین این کشورها توسط داعش اشغال شد. علاوه بر این که زیرساخت­‌های شهری و شهروندان دو کشور عراق و سوریه، مرتب توسط عملیات­‌های تروریستی و انتحاری مورد حمله قرار می­‌گرفت.

استفاده ج.ا. ایران از استراتژی دفاع پیش دستانه علیه داعش

نزدیک شدن نیروهای داعش به مناطق مرزی ایران به‌ویژه در مناطق کردستان عراق، افزایش تهدید عملیات تروریستی در ایران (مانند عملیات تروریستی داعش در مجلس و مرقد حضرت امام) از یک­ سو و درخواست کمک دو دولت قانونی سوریه و عراق از جمهوری اسلامی ایران، موجب مداخله ایران و مقابله با تهدید داعش به عنوان «دفاع پیش دستانه» شد. بدین ترتیب، با تدبیر و محوریت نیروهای تحت امر سردار شهید سلیمانی، ایران به مقابله با تهدید بزرگ داعش پرداخت و توانست با کمک نیروهای نظامی و بسیج مردمی دو کشور عراق و سوریه، این فتنه بزرگ منطقه‌­ای را دفع نماید. شکست داعش نه تنها مناطق وسیعی از کشور عراق و سوریه را از اشغال این گروه آزاد کرد، بلکه سطح قابل قبولی از امنیت و ثبات را به دو کشور عراق و سوریه برگرداند. بدون تردید، راهبرد «دفاع پیش دستانه» ایران در مقابله با داعش و  بازگشت امنیت و ثبات به کشورهای همسایه و متحد ایران، به معنای تضمین امنیت ملی ایران نیز است. در چنین شرایطی، این گونه اقدامات ایران برای تأمین امنیت کشورهای منطقه و خود، از سوی قدرت­‌های نظام سلطه، نامشروع و بر خلاف ثبات و امنیت منطقه‌­ای تفسیر می‌شود، حال آن‌که تهاجم نظامی آمریکا به افغانستان، عراق و سوریه در چارچوب دکترین دفاع مشروع و به بهانه مقابله با تهدیدات امنیت ملی آمریکا، موجب تلفات بسیار زیاد انسانی و مادی برای این کشورها گردید و ثبات و امنیتی را برای منطقه به ارمغان نیاورد. فرجام سخن آنکه، نگرش انسان دوستانه، فراملی و فراقومی سردار شهید حاج قاسم سلیمانی در مورد ملت­‌های منطقه، باعث شد تا شخص او و همراهان متعهدش، نهایت تلاش و ایثار را برای جنگ با داعش و بازگشت ثبات و امنیت به کشورهای منطقه داشته باشند و در این مسیر، جان شیرین خویش را نیز فدا نمایند. حاج قاسم اگرچه در تقابل با دشمنان و قدرت­‌های سلطه‌­گر، اهل محاسبه دقیق و برخورد شدید و مقتدرانه بود، اما نگرش او نسبت به کشورها و ملت­‌های منطقه، فارغ از مناسبات ژئوپلیتیکی و بر پایه مهربانی و عطوفت اسلامی بود.

منابع

۱٫ عزتی، عزت الله، (۱۴۰۰)، ژئوپلیتیک در قرن بیست‌ویک، چاپ هشتم، تهران: سمت.

۲٫ موسوی زارع، سید جواد، زرقانی، سید هادی، امیر فخریان، مصطفی، (۱۴۰۱)، بررسی توانمندی نظامی کشورها در قدرت نرم، فصلنامه ژئوپلیتیک، سال ۱۸، شماره ۱، ص ۷۱-۴۴

۳٫ حافظ نیا، محمد رضا، (۱۳۹۶)، اصول و مفاهیم ژئوپلیتیک، انتشارات پاپلی

۴٫ سیف زاده، حسین، (۱۳۸۵)؛ اصول روابط بین‌الملل، چاپ پنجم، تهران، نشر میزان، ص ۱۱۹

۵٫ بهستانی، مجید،۱۳۸۷، دفاع پیشگیرانه در حقوق بین‌الملل جدید، فصلنامه پژوهشی گواه، شماره ۱۲، ص ۱۴۷- ۱۵۰

۶٫ رسولی ثانی آبادی، الهام، (۱۳۹۶)، دفاع پیشگیرانه، به نقل از سایت راسخون، ۲۴ آبان ۱۳۹۶

۷٫ رفیعی، سید کمال‌الدین، (۱۳۸۲)؛ بررسی حقوقی دکترین دفاع پیشدستانه، فصلنامه سیاست دفاعی، شماره ۴۴، ص ۶۱-۷۸

۸٫ موسوی، سید فضل الله، حاتمی، مهدی؛ (۱۳۸۵)؛ دفاع مشروع پیش دستانه در حقوق بین‌الملل، مطالعات حقوق خصوصی، شماره ۷۲، ص ۳۲۴-۳۰۳

۹٫ Beinart, Peter, 2017, how America Shed the Taboo against Preventive War, at: theatlantic.com, Apr 21, 2017

۱۰٫ Reisman, w, (2001), In Defense of World Public Order, American Journal of International Law


[۱] Preemptive Self- defense

[۲] لازم به ذکر است در متون مختلف از هر دو واژه «جنگ پیش دستانه» و «دفاع پیش دستانه»، استفاده شده است. لکن به نظر می­رسد به منظور مشروعیت بخشی بیشتر به این‌گونه اقدامات نظامی، «دفاع پیش دستانه» بیشتر مطرح است. درواقع، در واژه «دفاع پیش دستانه» اقدام نظامی از آن جهت که جنبه دفاعی دارد تا تهاجمی، از مشروعیت ظاهری بیشتری برخوردار است.

دکتر سیدهادی زرقانی؛ دانشیار گروه جغرافیای سیاسی، دانشگاه فردوسی مشهد

سیاست­‌ها، دکترین­ و راهبردهای دفاعی و نظامی کشورها، تابعی از میزان قدرت ملی و وزن ژئوپلیتیکی آن­ها است (۳). بر این اساس، کشورهایی که در رأس نظام ژئوپلیتیک جهانی قرار دارند، مقدورات فراوان و محذورات اندک دارند و بر عکس، کشورهای با میزان قدرت کمتر در رده‌­های میانی و پائینی نظام ژئوپلیتیک جهانی قرار دارند و به طور طبیعی، دارای محدودیت­‌ها و محذورات فراوان و مقدورات بسیار کمی هستند (۴). در این چارچوب، کشورهای قدرتمند، تلاش می­‌کنند تا با طرح راهبردهای نظامی و دفاعی، به قطعی­‌ترین وجه ممکن، منافع و امنیت ملی خود را تامین نمایند. دکترین یا به عبارتی راهبرد «دفاع پیش دستانه[۱]»، از جمله طرح‌های دفاعی قدرت­ های بزرگ است که در راستای تامین منافع و امنیت ملی، آن را طراحی و اجرا می‌نمایند.

«دفاع یا جنگ[۲]پیش‌دستانه»، پاسخ مسلحانه به یک حمله قریب‌الوقوع و نیز هنگامی است که حمله‌­ای اتفاق افتاده و دولت قربانی دریافته که حملات بیشتری در حال طراحی است (۵). مفهوم «پیش دستانه» یكی از مفاهیم نسبتاً جدیدی است كه در حوزه «دفاع مشروع» مطرح می‌شود (۶). دفاع مشروع در اکثر نظام‌­های حقوقی رایج در دنیا و همچنین، حقوق داخلی کشورها از جمله عوامل رافع مسئولیت است که بر اساس شرایط تعیین شده، وارد آورنده زیان را از جبران خسارت معاف می­‌سازد (۷). در دفاع پیش دستانه مستندات و دلائل قوی و روشنی برای تهاجم به مواضع نظامی کشور مقابل وجود دارد و فوری و قطعی‌ بودن اصل تهدید، نکته محوری است. ازاین‌رو، کشور مهاجم با فرض حمله فوری و اجتناب‌ناپذیر دشمن و فرصت اندکی برای جلوگیری از آغاز آن، اقدام به حمله نظامی می‌­کند و غالباً به شرطی که مستندات و دلائل برای مجامع بین‌المللی قانع‌کننده باشد، این نوع حملات پیش‌دستانه از نظر حقوق بین‌الملل، قابل‌بررسی است، اما در صورت فقدان شواهد متقاعدکننده مبنی بر حملات آتی، توسل به نیروی مسلحانه تحت لوای دفاع از خود، غیرقانونی و غیر مشروع خواهد بود. دفاع مشروعِ پیش دستانه بعد از حملات ۱۱ سپتامبر در دکترین کشورهای غربی، جایگاه خاصی پیدا کرد و  این کشورها با توجه به توان نظامی و مالی خود، در پی قابل قبول جلوه دادن این دکترین هستند (۸). در آن ایام، ایالات متحده آمریکا به بهانه مقتضیات زمان، با توسعه مفهوم سنتی دفاع مشروع، قرائتی خودساخته از دفاع مشروع پیش دستانه ارائه نمود (۹). در حالی که پشت پرده این لفاظی، حقیقتا ً پیشبرد سیاست تهاجم پیشگیرانه (نه پیش دستانه) بود. بوش به جای اعتراف به توسل به تهاجم پیشگیرانه، سیاست خود را دفاع بازدارنده می‌­­نامید که یک فریب بود (۱۰).

این متن، نگرشی حقوقی به موضوع دفاع پیش دستانه ندارد، بلکه یک تحلیل ژئوپلیتیکی از آن ارائه می­‌دهد. بر این اساس، نوع تفسیر برای حمله نظامی یک کشور در راستای دفع یک تهدید، به وزن ژئوپلیتیکی آن و جایگاه کشور در نظام ژئوپلیتیک جهانی بستگی دارد. چنانکه تهاجم نظامی آمریکا به افغانستان و عراق بعد از حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر -که به عقیده بسیاری از حقوقدانان، درواقع «جنگ پیشگیرانه» بوده است- (۱۱)، «دفاع پیش دستانه» تلقی شده و در چارچوب دکترین دفاع مشروع تفسیر می­‌شود؛ اما هنگامی که همین اقدام از سوی کشورهای دیگر، مانند جمهوری اسلامی ایران و در عمق راهبردی‌اش، در راستای دفع تهدیدات تروریستی داعشی و تکفیری صورت می‌­گیرد، از آن به عنوان اقدامی غیر مشروع و برهم زننده ثبات و امنیت منطقه‌ای تعبیر می­‌شود. از این‌رو، به نظر می‌­رسد این مفهوم حقوقی، هنگامی به محل مناقشه تبدیل می­‌شود که مطابق سیاست و سلیقه فردی قدرت­‌های برتر جهانی، تفسیر به رأی شده و ضمن ایجاد بدعت در نظام بین‌الملل و تضعیف ساختارهای حقوقی، تمامیت ارضی و حاکمیت کشورها را نقض و درنهایت، جان انسان­ ها و صلح جهانی را به مخاطره می‌­اندازد.

جنگ ترکیبی غرب علیه جبهه مقاومت و ایران

طی دو دهه اخیر، همراه با افزایش قدرت جمهوری اسلامی ایران به‌ویژه در عرصه نظامی و احتمال تغییر در ساختار و مناسبات ژئوپلیتیکی منطقه، ایالات متحده آمریکا به همراه برخی قدرت­‌های نظام سلطه و کشورهای منطقه، جنگ ترکیبی را در دستور کار خود قراردادند. در این راستا، تشکیل فرقه­‌های انحرافی اعتقادی (با دیدگاه‌­های تکفیری و سلفی) توسط آمریکا و پشتوانه مالی و فکری وهابیت در عربستان -که نتیجه آن، تشکیل گروه­‌هایی چون طالبان، القاعده، داعش، جبهه النصره و… در منطقه بود- صرفا ً با هدف اختلاف­ افکنی در جهان اسلام به عنوان مؤلفه اصلی تقویت عمق راهبردی جمهوری اسلامی، صورت پذیرفت تا از این طریق، با راه‌­اندازی جنگ‌­های داخلی و منطقه‌ای تمرکز دنیای اسلام را از مسئله فلسطین و نابودی رژیم صهیونیستی به درگیری­‌های داخلی معطوف نماید (۱۲). نمونه بارز این امر، درگیری عراق و سوریه با عنصر تکفیری تروریستی داعش در سالیان اخیر است که جمهوری اسلامی را به دخالت در راستای دفاع در عمق راهبردی خود، وا‌داشته است. ایجاد گروه تروریستی داعش و حمایت­‌های گسترده مالی، اطلاعاتی، تسلیحاتی و تبلیغاتی از این گروه، موجب اشغال بخش­‌هایی از کشور سوریه و عراق و تشکیل دولت اسلامی عراق و شام شد. درگیری­‌های شدید این گروه تروریستی با دولت‌­های قانونی سوریه و عراق، موجب بی­ثباتی شدید و فزاینده در این دو کشور شد، به نحوی که روز به روز نیروهای دولتی تضعیف‌شده و در مقابل، بخش‌های دیگری از سرزمین این کشورها توسط داعش اشغال شد. علاوه بر این که زیرساخت­‌های شهری و شهروندان دو کشور عراق و سوریه، مرتب توسط عملیات­‌های تروریستی و انتحاری مورد حمله قرار می­‌گرفت.

استفاده ج.ا. ایران از استراتژی دفاع پیش دستانه علیه داعش

نزدیک شدن نیروهای داعش به مناطق مرزی ایران به‌ویژه در مناطق کردستان عراق، افزایش تهدید عملیات تروریستی در ایران (مانند عملیات تروریستی داعش در مجلس و مرقد حضرت امام) از یک­ سو و درخواست کمک دو دولت قانونی سوریه و عراق از جمهوری اسلامی ایران، موجب مداخله ایران و مقابله با تهدید داعش به عنوان «دفاع پیش دستانه» شد. بدین ترتیب، با تدبیر و محوریت نیروهای تحت امر سردار شهید سلیمانی، ایران به مقابله با تهدید بزرگ داعش پرداخت و توانست با کمک نیروهای نظامی و بسیج مردمی دو کشور عراق و سوریه، این فتنه بزرگ منطقه‌­ای را دفع نماید. شکست داعش نه تنها مناطق وسیعی از کشور عراق و سوریه را از اشغال این گروه آزاد کرد، بلکه سطح قابل قبولی از امنیت و ثبات را به دو کشور عراق و سوریه برگرداند. بدون تردید، راهبرد «دفاع پیش دستانه» ایران در مقابله با داعش و  بازگشت امنیت و ثبات به کشورهای همسایه و متحد ایران، به معنای تضمین امنیت ملی ایران نیز است. در چنین شرایطی، این گونه اقدامات ایران برای تأمین امنیت کشورهای منطقه و خود، از سوی قدرت­‌های نظام سلطه، نامشروع و بر خلاف ثبات و امنیت منطقه‌­ای تفسیر می‌شود، حال آن‌که تهاجم نظامی آمریکا به افغانستان، عراق و سوریه در چارچوب دکترین دفاع مشروع و به بهانه مقابله با تهدیدات امنیت ملی آمریکا، موجب تلفات بسیار زیاد انسانی و مادی برای این کشورها گردید و ثبات و امنیتی را برای منطقه به ارمغان نیاورد. فرجام سخن آنکه، نگرش انسان دوستانه، فراملی و فراقومی سردار شهید حاج قاسم سلیمانی در مورد ملت­‌های منطقه، باعث شد تا شخص او و همراهان متعهدش، نهایت تلاش و ایثار را برای جنگ با داعش و بازگشت ثبات و امنیت به کشورهای منطقه داشته باشند و در این مسیر، جان شیرین خویش را نیز فدا نمایند. حاج قاسم اگرچه در تقابل با دشمنان و قدرت­‌های سلطه‌­گر، اهل محاسبه دقیق و برخورد شدید و مقتدرانه بود، اما نگرش او نسبت به کشورها و ملت­‌های منطقه، فارغ از مناسبات ژئوپلیتیکی و بر پایه مهربانی و عطوفت اسلامی بود.

منابع

۱٫ عزتی، عزت الله، (۱۴۰۰)، ژئوپلیتیک در قرن بیست‌ویک، چاپ هشتم، تهران: سمت.

۲٫ موسوی زارع، سید جواد، زرقانی، سید هادی، امیر فخریان، مصطفی، (۱۴۰۱)، بررسی توانمندی نظامی کشورها در قدرت نرم، فصلنامه ژئوپلیتیک، سال ۱۸، شماره ۱، ص ۷۱-۴۴

۳٫ حافظ نیا، محمد رضا، (۱۳۹۶)، اصول و مفاهیم ژئوپلیتیک، انتشارات پاپلی

۴٫ سیف زاده، حسین، (۱۳۸۵)؛ اصول روابط بین‌الملل، چاپ پنجم، تهران، نشر میزان، ص ۱۱۹

۵٫ بهستانی، مجید،۱۳۸۷، دفاع پیشگیرانه در حقوق بین‌الملل جدید، فصلنامه پژوهشی گواه، شماره ۱۲، ص ۱۴۷- ۱۵۰

۶٫ رسولی ثانی آبادی، الهام، (۱۳۹۶)، دفاع پیشگیرانه، به نقل از سایت راسخون، ۲۴ آبان ۱۳۹۶

۷٫ رفیعی، سید کمال‌الدین، (۱۳۸۲)؛ بررسی حقوقی دکترین دفاع پیشدستانه، فصلنامه سیاست دفاعی، شماره ۴۴، ص ۶۱-۷۸

۸٫ موسوی، سید فضل الله، حاتمی، مهدی؛ (۱۳۸۵)؛ دفاع مشروع پیش دستانه در حقوق بین‌الملل، مطالعات حقوق خصوصی، شماره ۷۲، ص ۳۲۴-۳۰۳

۹٫ Beinart, Peter, 2017, how America Shed the Taboo against Preventive War, at: theatlantic.com, Apr 21, 2017

۱۰٫ Reisman, w, (2001), In Defense of World Public Order, American Journal of International Law


[۱] Preemptive Self- defense

[۲] لازم به ذکر است در متون مختلف از هر دو واژه «جنگ پیش دستانه» و «دفاع پیش دستانه»، استفاده شده است. لکن به نظر می­رسد به منظور مشروعیت بخشی بیشتر به این‌گونه اقدامات نظامی، «دفاع پیش دستانه» بیشتر مطرح است. درواقع، در واژه «دفاع پیش دستانه» اقدام نظامی از آن جهت که جنبه دفاعی دارد تا تهاجمی، از مشروعیت ظاهری بیشتری برخوردار است.