رسانه سلیمانی در برابر سلیمانی رسانه­‌ها؛مروری بر کنش‌های رسانه‌ای در مکتب شهید سلیمانی

نحوه مواجهه جامعه ایرانی با شهید حاج قاسم سلیمانی برای مردم و آحاد جامعه ازجمله جوانان در فضای رسانه‌ای کنونی حاکم بر عادات و سبک مصرف، مبتنی بر شناختی است که از طریق رسانه‌ها برای آن‌ها پدیدار می‌گردد؛ به‌نوعی در بیشتر مواجهه‌های مردم با پدیده‌ای به نام «سلیمانی رسانه‌ها»، روبرو هستیم و هرکدام از رسانه‌ها از تلویزیون گرفته تا مطبوعات و رسانه‌های جدید و اجتماعی و حتی آن‌هایی که با پشتوانه قدرت و نظام سرمایه‌داری دشمنان انقلاب اسلامی از آن شهید بزرگوار ارائه می‌کنند، مبتنی بر نوعی تصویرسازی از شهید سلیمانی است و بر این اساس است که «سلیمانی رسانه‌ها»، همان می‌شود که در گذر تاریخ برای بسیاری از قهرمانان و اسطوره‌های انقلابی و اسلامی ما، شکل گرفته و همچون هرگونه بازنمایی رسانه‌ای که به دلیل سلطه و مالکیت رسانه‌های جهانی مبتنی بر نظام استکباری و ذات و ویژگی‌های آن‌ها، دستخوش تحریف و تقلیل است، مانع از ایجاد یک روایت صحیح برای جامعه ایرانی و جهانی خواهد شد.

دکتر مجتبی صمدی؛ مدیر اندیشکده فرهنگ و رسانه مرکز مطالعات آمریکا

نقطه مقابل رویکرد فوق که امروز هرچند از سوی سازوکارها و فعالیت­‌های تبلیغاتی و رسانه‌­ای از سوی جریان انقلاب اتخاذ می­‌شود، مبتنی بر سیاست­‌ها و اقداماتی است که جز مکانیکی کردن، تقلیل یافته و تقدس زدایی از انتقال مفاهیم، معارف و اقدامات فرهنگی است، ثمره­ای به بار نمی‌­آورد. همین دیروز بود که با کودکی مواجه شدم که روی کیف‌دستی‌اش، تصویر شهید عالی‌مقام، سلیمانی نقش بسته بود؛ آیا این نوع اقدامات، می‌­تواند راهگشای حضور و اثرگذاری رفتار و منش آن شهید برای فرهنگ­‌سازی در مسیر انقلاب اسلامی و حرکتی بس طولانی و مشقت‌بار، همچون مقدمه‌­سازی در طرح و ایجاد تمدن نوین اسلامی باشد؟ آیا صرف جایگزینی تصاویر اسطوره­‌ها و قهرمان­‌های شرکت­‌ها و کمپانی­‌های رسانه‌­ای آمریکایی و غربی با تصویر سردار جبهه مقاومت علیه استکبار جهانی، می‌­تواند اقدامی اثرگذار باشد. قدری تأمّل، نشان می­‌دهد چنین رویکردی جز کالایی شدن نام یا شهید، چیزی نیست و همان تلاش در راستای تقویت مسیری است که سلیمانی رسانه‌­ها را برای جامعه ایرانی و جریان مقاومت، رقم خواهد زد.

به نظر می‌آید که باید قدری متفاوت به این موضوع بنگریم؛ شهید سلیمانی به تناسب شرایط و زمان، شاید تنها در سال­‌های پایانی حیات مادی خود، توانست در جغرافیای معرفتی و ذهنی مردم ایران، قرار بگیرد و این مقدار نیز جز از طریق کنش­‌های این شهید امت اسلام فراهم نبود و همه این آثار به دلیل حضور و کنشگری شخص ایشان، به‌مثابه نقش ­ای ماندگار بر ذهن و فکر ایران و جریان مقاومت میسر شد. البته شهید سلیمانی از آنجا که شهید گونه زندگی کرد، نشان می‌داد که زندگی وی نیز کنشگرانه، آگاهانه و فعالانه بود که در لحظه‌لحظه زندگی خود، توانست بر روح، فکر و اندیشه حیات دنیوی ما اثرگذار شود و درنهایت، به تشییع ده‌­ها میلیونی و بدرقه ایشان در میان امت اسلامی انجامید.

به سوی رسانه سلیمانی

یکی از جنبه‌­های این کنشگری که در مقابل مفهوم «سلیمانی رسانه‌ها» قرار می­‌گیرد، کنشگری رسانه­‌ای شهید سلیمانی است که در مفهوم «رسانه سلیمانی» تبلور می‌یابد. کنش‌­ها، رفتار تفسیر شده در زمینه‌­ای نمادین است و از آنجا که آگاهانه، هدف­دار، معنادار و مبتنی بر موقعیت‌های زمانی و مکانی است، اگر در بستر رسانه از سوی فردی چون شهید سلیمانی صورت بگیرد، مبنایی برای تحول و حرکت در نظام معنایی یک جامعه خواهد بود. شهید سلیمانی در سال­‌های انتهایی عمر شریف خود، علی‌رغم همه محدودیت­‌ها با توجه به وضعیت و درگیری‌های کاری و فعالیتی‌اش، تلاش نمود تا کنشگری رسانه­‌ای باشد، یعنی ایشان توانست رویکردی فعالانه و خلاق در مواجهه با رسانه‌­ها داشته باشد و رسانه‌ای برای مردم، جامعه و حتی مسئولان باشد. ازاین‌رو، کنش رسانه­‌ای شهید سلیمانی همچون یک کنش ارتباطی، پاسخی فعالانه و خلاقانه در مواجهه یا در زمینه رسانه بود و گذر و مروری بر این نوع کنشگری­‌های شهید سلیمانی -که شمار آن‌ها هرچند اندک بود- ما را با زنجیره­ای گفتمانی از این کنش­‌ها روبرو می‌­کند که می­‌تواند در قالب کنش‌­های رسانه‌­ای مختلف، بروز یابد که کنش حمایتی، انتقادی، الگوساز، روایتگری و کنش پاسخگویی، مجموعه‌­ای از این نوع کنش از سوی شهید سلیمانی است که می‌­تواند، مؤلفه‌های اصلی «رسانه سلیمانی» باشد.

کنش حمایتی

یکی از کنش‌­های رسانه­‌ای شهید سلیمانی که نمود خود را در نوشته‌­ها و یادداشت‌­های حول رسانه کتاب شکل داد و نمونه بارز آن، یادداشت‌های ایشان بر حاشیه کتاب «من زنده‌ام» یا «وقتی مهتاب گم شد» است. رویکرد اصلی محتوایی این یادداشت­‌ها، توجه به‌ضرورت صدور و ترجمه پیام­‌های انقلاب اسلامی و معرفی ارزش‌ها به جهان اسلام و جامعه ایرانی بود تا جایی که مؤلفه‌­های هویتی مسلمان شیعه، ایران اسلامی، مکتب امام خمینی (ره) و حکومت اسلامی و انقلاب، مورد توجه جدی وی قرار گرفت و به‌نوعی توجهی ویژه بر ضرورت کتاب و کتاب‌خوانی، برای رشد فکری جامعه را یادآور شد. در کنش حمایتی از فرزندان خود گرفته تا مسئولان و سیاست‌گذاران فرهنگی و رسانه­‌ای و حتی عموم جامعه را مورد خطاب می­‌دهد. ازاین‌رو، یک رسانه مکتوب یعنی کتاب را بهترین بستر برای این هدف تلقی نمود و به‌نوعی آن را نیازمند حمایت می­‌دید، زیرا باروری فکری جامعه به گسترش این رسانه مبتنی بر محتوای یادشده یعنی انقلاب اسلامی استوار بود و چیزی است که در عرصه فعالیت‌های فرهنگی و رسانه‌­ای کشور، گویی از یاد رفته است.

کنش انتقادی

یکی از کنش‌های رسانه‌ای مهم شهید سلیمانی، کنش انتقادی ایشان است و آن را در قالب کلمات با محوریت دست‌نوشته‌ها و یادداشت‌ها حول رسانه کتاب و همچنین، سینما شکل داده است. محتوای این کنش، مبتنی بر نقد وضعیت صدور مفاهیم و ارزش­‌های انقلاب اسلامی و نقد ارزش­ گذاری تولیدات و محصولات فرهنگی و رسانه‌­ای در جمهوری اسلامی ایران است. در این کنشگری، دیپلمات­‌ها و مسئولان فرهنگی در عرصه بین‌الملل و سیاست‌گذاران فرهنگی و رسانه‌­ای بیش‌ازپیش، مورد خطاب قرار می­‌گیرند، چنان‌که شهید سلیمانی در بخشی از نامه‌­ای که برای احمد یوسف زاده، نویسنده کتاب آن ۲۳ نفر می‌­نویسد، چنین آورده است: «ای کاش سفیران در قصرهای مجلل نشسته کشورمان، این سفیران در قفس گرفتار شده را ببینند و چگونه سفیر بودن را بیاموزند» یا خطاب به ابراهیم حاتمی کیا پس از حضور برای تماشای فیلم چ در جشنواره فیلم فجر می­‌گوید: «برادرم از طعنه‌­ها و سرزنش‌­ها نهراسید و به سیمرغ­‌های دنیوی هم فکر نکنید و این راه را ادامه دهید. سیمرغ شما و وجدان­‌های بیدار شده بر اثر این حقیقت ارزشمند ارائه شده و اشک­‌های غلتانی است که بر گونه­‌ها جاری ساختید». انتقاد از وضعیت حاکم بر تولیدات رسانه‌­ای و محصولات فرهنگی که به‌نوعی باید مروج حرکت انقلاب اسلامی باشد، نقطه تمرکز این کنش است، چراکه گویی ارزش‌ها و شاخص‌­های دیگری، جایگزین این تولیدات شده است.

کنش الگوساز

شهید سلیمانی در همان اندک زمان و فرصت برای کنشگری رسانه‌­ای، به معرفی الگوهای رسانه‌­ای و تقدیر از هنرمند شاخص نیز دست زدند، چنان­که تماشای فیلم «بادیگارد» و حتی «به وقت شام» ابراهیم حاتمی کیا و حضور در پشت‌صحنه فیلم «آن ۲۳ نفر»، همه نشان از تلاشی دارد که جریان انقلاب و مقاومت با هنر هنرمند الگو شاخص و تولیدات الگو، امکان تبیین و روایتگری دارد. اینجاست که هنرمندان جامعه در کنار سیاست­گذاران فرهنگی و رسانه‌­ای و عموم جامعه، مورد خطاب قرار می­‌گیرند تا مصرف رسانه‌­ای مبتنی بر این کنش شکل گیرد و تصمیم­ های سیاست­‌گذاران بر این محورها قرار گیرد و شاید انتقادی ظریف به عرصه سیاست­‌گذاری رسانه‌­ای کشور را درون خود نهان دارد.

کنش روایتگری

یکی از مهم­ترین کنش‌­های رسانه‌­ای شهید سلیمانی، کنش روایتگری ایشان با محوریت مصاحبه رسانه‌ای و مطبوعاتی و تجلیل از چند کتاب بود. شاید نقطه اوج آن، روایت جنگ ۳۳ روزه در مصاحبه با تارنمای KHAMENEI.IR بود که روایت دقیقی از پیروزی‌ها و مجاهدات در نبرد حق و باطل در جهان کنونی بود. روایت‌هایی از رشادت­‌های رزمندگان جبهه حق در میدان مبارزه و با بیان ویژگی­‌ها و جایگاه دقیق افراد الگو بخش همچون شهید عماد مغنیه در میدان مبارزه بود، چیزی که در روایت­‌های رسانه‌­ای انقلاب اسلامی، سال­‌ها خالی است. اینجا است که شهید سلیمانی، عموم جامعه را مورد خطاب قرار می‌­دهد تا روایتی دیگر و برخلاف آنچه در تصاویر رسانه­‌ای غرب در روزگار کنونی می­‌بینید، تصویر نماید. البته باید اشاره نمود که شاید همه کنش‌­های رسانه‌­ای شهید سلیمانی، کنشی روایتی از نبرد حق و باطل بود، چه در قالب حمایت، چه انتقاد یا هر گونه­‌ای دیگر.

کنش پاسخگویی

نوع دیگری از کنش رسانه‌­ای شهید سلیمانی، کنشی بود که ایشان با هدف تبیین صحیح از وقایع شکست‌­ها و پیروزی‌­ها و پاسخ به شبهات و مقابله با انتقادات صورت داد، چنانچه در یک برنامه تلویزیونی[۱] بر روی آنتن زنده، حضور می‌­یابد و در کنار فرمانده دوران دفاع مقدس، سردار محسن رضایی به تبیین عملیات کربلای چهار می­‌پردازد. ایشان در این کنشگری، تبیین صحیح از موضوع و دفاع از بنیان­‌ها و اصول حکومت و انقلاب اسلامی را بر خود ضروری می‌­داند، چراکه باید در مقابله همه شبهه افکنی­‌ها، ایستاد و این­گونه کنشگران رسانه­‌ای کشور را در کنار عموم جامعه، مورد خطاب قرار می‌­دهد. این نوع کنشگری علی‌رغم همه درگیری­‌ها و حضور به‌موقع برای یک کنشگر رسانه‌­ای و حتی مسئولان، فرماندهان و مبارزان جریان مقاومت، درس­‌های بسیاری دارد.

کنش روایتگری و پاسخگویی نیاز امروزین

همان‌گونه که بیان شد، حاج قاسم سلیمانی شاید در سال­‌های مجاهدت خود، لحظه‌به‌لحظه در میدان نبرد حضور داشت و علی‌رغم همه این فعالیت­‌ها، اندک زمانی در اختیار داشت تا نقش خود را به‌مثابه کنشگر رسانه‌­ای ایفا نماید؛ اما منطق و روش ایشان، نشان می­‌دهد که دو کنش بیش از بقیه، نقطه اساسی در این کنشگری است که جای خالی آن در وضعیت کنونی جامعه، حتی در میان مسئولان و سیاست­گذاران کشور و حتی فرماندهان میدان­‌های اجرایی، فرهنگی، اقتصادی و دیپلماسی کشور دیده نمی­‌شود؛ اول، کنش روایتگری است که درواقع، همان است که رهبر معظم انقلاب اسلامی (مدظله‌العالی) بر جهاد تبیین تکیه دارند و کنش رسانه‌­ای شهید سلیمانی بر این منطق استوار بود و از سوی دیگر، کنش پاسخگویی بود که رسانه­‌های ما در جریان انقلاب و مقاومت، از آن دور بوده‌­اند. این دو کنش، شاید اصل و اساس «رسانه سلیمانی» در مسیر حرکت انقلاب اسلامی و در گام دوم انقلاب با مخاطبان جوان و نسل­هایی باشد که در بسیاری از موارد، آماج روایت­‌هایی هستند که انقلاب اسلامی و حقایق مجاهدت­‌ها و مقاومت‌ها را وارونه جلوه داده‌­اند اما در این بستر، «رسانه سلیمانی» همچنان زنده و اثرگذار بر جان، فطرت و جامعه ایرانی و جهانی خواهد بود.


[۱] برنامه صبحگاهی «حالا خورشید» شبکه سوم سیمای جمهوری اسلامی، ۱۰ دی‌ماه ۱۳۹۷