آنچه نظم کنونی را تغییر خواهد داد

اعتراف بسیاری از نخبگان علمی، سیاسی و نظامی غرب به تغییر نظم موجود، باعث شده است تا طی سال‏‌های گذشته تمرکز بر نحوه‏ رُخ ‏نمود نظم جدید به یکی از مباحث اصلی تحلیل‏‌های سیاسی تبدیل شود. در این مسیر، ماحصل بیانات رهبر انقلاب اسلامی در یکی از تازه‏‌ترین بیانات خویش را می‌‏توان چنین تفسیر کرد که «نظم نوین از آن چیزی که فکر می‌‏کنید، به شما نزدیک‏‌تر است». مبتنی بر این پیش‏‌بینی -که بسیاری از رسانه‌‏های دنیا آن را مورد تحلیل قرار دادند- این نوشتار در پی استخراج محورها و نمادهای زمینه‌‏ساز انتقال نظم جهانی به سوی یک نظم جدید از منظومه‏ فکری حضرت آیت‏‌الله خامنه‌‏ای است.

دکتر حمید احمدی‌نژاد، پسادکتری روابط بین‌الملل دانشگاه خوارزمی

نظم جهانی از منظر آیت‏‌الله خامنه‌ای

رهبر انقلاب اسلامی ماهیت و ذات نظم جهانی را سلطه‌‏گری دانسته و تأکید می‏‌کند که به موازات این ذات، پذیرش این سلطه از سوی دولت‏‌های ضعیف‌‏تر به همان نسبت، رهبران این نظم را در تلاش برای بقای سلطه‏‌شان تشویق می‏‌کند. سلطه‏‌گرایانه بودن ذات نظم موجود، باعث شده است تا ضدیت با آن به هسته‏ مرکزی دکترین آیت‏‌الله خامنه‌‏ای تبدیل شود. با وجود غلبه و سلطه‏ نظم موجود، آیت‌‏الله خامنه‌‏ای معتقدند که تحولات جهانی، حاکی از تغییر این نظم ۷۰ ساله‏ حاکم به رهبری غرب است، زیرا دو پایه‌ اساسی این نظم یعنی پایه‌ فکری و ارزشی و پایه‌ نظامی و سیاسی آن، دچار چالش و تزلزل شده است.

اتحاد ضد سلطه‏ جهانی

یکی از اندیشمندان علوم سیاسی، معتقد است درحالی‌که همه به جهانی‌شدن لیبرال دموکراسی عادت کرده‌‏اند، اما ما شاهد یک جهانی‌سازی جدید از سوی کشورهایی مانند چین، روسیه، ایران و… هستیم. مبتنی بر این تصویر، اغلب اندیشمندان جهان به گشوده شدن دروازه‏‌های «جهان پساآمریکایی» یا «دنیای پساغربی»، اعتقاد راسخ دارند. این پسا‌آمریکایی سازی اصلی‏‌ترین پارادایم همگرایی مثلث ایران، چین و روسیه است. به عبارت بهتر، اتحاد روسیه، چین و ایران حول یک دیدگاه مشترک برای ایجاد یک نظم بین‌المللی جدید است که در فرآیند این نظم سازی هرکدام از این دولت‏‌ها در قالب رسالت و نقشی در چارچوب ظرفیت‏‌های خود، به محوری خاص در راستای تقابل با این نظام ضد سلطه به رهبری آمریکای هژمون تبدیل شده‌‏اند. در ارتباط با اهمیت و جایگاه این روابط سه‌‏گانه‏ منتهی به فروریزی نظام سلطه، آیت‌‏الله خامنه‌‏ای ضمن درست بودن توافقات استراتژیک ۲۵ و ۲۰ ساله میان ایران با چین و روسیه و تأکید بر آن که غرب با هرگونه تحرک دیپلماسی و گسترش روابط این سه کشور مخالف است، می‏‌فرمایند که «جمهوری اسلامی با چین ارتباط برقرار می‌‏کند، آن‌ها عصبانی می‏‌شوند، با روسیه ارتباط سیاسی یا اقتصادی برقرار می‏‌کند، آن‌ها ناراحت می‏‌شوند، عصبانی می‏‌شوند…»

۱٫ چین محور نظم ساز

نظم سازی و نظم ریزی از نظام موجود به‌وسیله‏ چین، باعث شده است تا در یک دهه‏ اخیر، آمریکایی‏‌ها این کشور را بزرگ‏ترین تهدید برای ایالات‌متحده تلقی کنند. در این مسیر، ابتکارات متعدد اقتصادی، رؤیای پکن برای تبدیل شدن به قدرت برتر جهانی و نظم ساز را به واقعیت نزدیک کرده است. در همین ارتباط رهبر انقلاب در دیدار با شی جین پینگ، احیای «جاده‌ ابریشم» از سوی این کشور را ایده‌ای کاملاً منطقی و قابل‏‌قبول دانستند و به همین منوال، پینگ با تأیید نگرش آیت‌‌‏الله خامنه‏‌‎ای، این ابتکار را مسیری برای مقابله با الگوی آمریکایی تلقی کرد. ناپلئون زمانی گفته بود که نباید هیچ‏گاه اجازه بیدار شدن اژدهای چینی را داد، چراکه جهان را شگفت‌زده خواهد کرد و به نظر امروز می‏‌رسد که بیش از هر زمان دیگری، جسم سرد این اژدهای در حال گرم شدن است.

۲٫ روسیه محور تضاد ژئوپلیتیکی

بحران اوکراین جدیدترین و آخرین محل تلاقی رقابت ژئوپلیتیکی روسیه با غرب برای جبران تحقیر و بازگشت اعتبار خود به‌عنوان ابرقدرت است. البته در این میان، گسترش ناتو و تلاش اوکراین برای پیوستن به این سازمان، عامل مؤثری در بروز این جنگ است، چراکه این امر، روسیه را عملاً در محاصره‏ محدودیت‏‌های ژئواستراتژیک قرار می‏‌داد. در این خصوص رهبر انقلاب در دیدار پوتین، ضمن محکوم دانستن جنگ بیان داشتند که «در قضیه اوکراین، چنان چه شما ابتکار عمل را به دست نمی‌گرفتید، طرف مقابل با ابتکار خود، موجب وقوع جنگ می‌شد، زیرا غربی‌ها با روسیه قوی و مستقل، به‌کلی مخالف هستند و ناتو نیز حدومرزی نمی‌شناسد».

۳٫ ایران محور تضاد ایدئولوژیک

انقلاب اسلامی سال ۵۷ نه تنها ایران را از ستون سیاست خارجی غرب و ایالات‌متحده -که آن را جزیره ثبات می‏‌نامید- خارج کرد بلکه مقاومت ایدئولوژیک ایران و تغییر صحنه‏ جهانی در برخی مقاطع متأثر از این مقاومت، جمهوری اسلامی را به محور ترس غرب و آمریکا، تبدیل کرده است. گراهام فولر در این ارتباط، امام خمینی (ره) را بزرگ‏ترین دشمن ایدئولوژیک آمریکا بعد از جنگ دوم جهانی، تلقی کرده است. در خصوص این تضاد، رهبر انقلاب با هشدار نسبت به ایدئولوژی زدایی به دلیل زیربنا دانستن آن در دشمنی با سلطه، نقش این ایدئولوژی در برابر جریان مسلط لیبرال دموکراسی غرب با به چالش کشیدن منطق استکباری، آن را بنیادین‌‏ترین سطح منازعه غرب و ایران تعریف می‏‌کند.

نمادهای نظم انتقالی

آیت‏‌الله خامنه‌‏ای معتقد به علائم و نشانه‌‏های بارز در راستای ایجاد یک هندسه‏ جدید از قدرت در ساختار نظام بین‏‌الملل است که افول آمریکا، انتقال قدرت از غرب به شرق و گسترش جبهه‏ مقاومت را سه شاخص این تغییر هندسه‏ ذکر می‏‌کند. در تطبیق با سه محور گفته شده، هر محور به رهبر یکی از این نمادها، تبدیل شده است.

۱٫ چین راهبر نماد افول هژمونی آمریکا

آیت‏‌الله خامنه‌‏ای آمریکا را در نظم جدید جهانی منزوی می‏‌داند. در راستای این ایده‏ رهبر انقلاب، آن‌گونه که بیان شد و اغلب تحلیل‏‌گران نیز معتقدند، چین به دلیل قابلیت‏‌های متعددی که دارد، به جدی‌‏ترین بازیگر نظم ساز در جهت تغییر قواعد نظم موجود، تبدیل شده و در این میان، گرایش این کشور برای به زیر کشیدن هژمونی آمریکا، مهم‌ترین عنصر و محرک این نظم سازی است. خود آمریکایی‌‏ها نیز سال‏‌ها است که به طرق مختلف، به توانایی چین اذعان داشته و درنتیجه‏ همین امر، استراتژی امنیت ملی این کشور در سال ۲۰۱۷ و استراتژی دفاع ملی آن در سال ۲۰۱۸، چین را رقیب اصلی آمریکا تعریف کردند. طرح شی جین پینگ برای تبدیل چین به قدرت پیشرو جهانی تا سال ۲۰۵۰، تأیید کننده تمایل پکن برای رسیدن به هژمونی مطلق بر کل سیستم است.

۲٫ روسیه تسهیل‌گر انتقال سخت قدرت

آیت‌‏الله خامنه‌‏ای با تأکید بر افول اقتدار علمی، اقتصادی و فرهنگی غرب، معتقد است در نظم جدید، این اقتدارها از غرب به آسیا، منتقل خواهد شد. تضاد روسیه با غرب و آمریکا به‌عنوان یک قدرت بزرگ و متحد چین، زمینه‏‏ این تسهیل انتقال قدرت است. علت این نقش روسیه، آن است که چند قطبی‌سازی به‌عنوان آرمان این کشور، هم‏زمان به دنبال ایجاد چالش در برابر سلطه غرب بر نظم بین‌المللی و همچنین، مبنایی برای همکاری با کشورهایی است که رویکرد هنجاری مشترکی در برابر این نظم دارند. درواقع، اگرچه چین همچنان مدار توجه در راستای انتقال قدرت در سطح نرم از غرب به شرق است اما روسیه بر پایه‏ کنش‌‏های ژئوپلیتیکی و در حوزه‏ قدرت سازی بر اساس مؤلفه‌های سخت، تلاش دارد خود را به‌عنوان آغازکننده‏ این فرآیند تعریف کند.

۳٫ ایران قطب محور مقاومت

رهبر انقلاب اسلامی فکر و جبهه‌ مقاومت را خط سوم انتقال نظم جدید می‏‌دانند. در همین ارتباط، برخی از تحلیل‌‏گران، ظهور و گسترش این محور تحت رهبری ایران را بزرگ‏ترین چالش آمریکا در خاورمیانه می‏‌دانند. ماحصل مهم‌ترین پیامد انقلاب اسلامی یعنی چالش در برابر هژمونیک‌گرایی نظم سلطه محور -که اکنون محور مقاومت، دنباله‌‏روی همین چالش است- را می‏‌توان به وقوع پیوستن گفته آرنولد توین بی در کتاب تمدن در بوته آزمایش دانست که می‌‏گوید، اسلام بار دیگر برای ایفای نقش تاریخی خود، قیام کرده است.

در جمع‌‏بندی بر اساس مطالب بیان شده، باید گفت که سه کشور ایران، چین و روسیه، متأثر از تهدید ارزش‌‏هایشان در سطوح اقتصادی، سیاسی و ژئوپلیتیکی از سوی آمریکا، یک جامعه‏ امن میان خود و یک دژ در مقابل این تهدید کننده، ایجاد کرده‌‏اند که در آن، چین به محور نظم آفرینی و نماد افول هژمونی آمریکا، ایران به محور تقابل ایدئولوژیک و نماد محور مقاومت و روسیه به محور تضاد ژئوپلیتیکی و نماد تسهیل‌گر انتقال قدرت تبدیل شده‌‏اند. بر پایه‏ این محورها و نماد که رد پای هرکدام از آن‌ها در بیانات آیت‏‌الله خامنه‏‌ای به وفور یافت می‏‌شود و ایشان، نظم ۷۰ ساله‏ موجود را در آستانه‏ افول و تغییر ترسیم کردند.