طوفان الاقصی؛ نمایان‌گر تضعیف دیپلماسی آمریکا در غرب آسیا

دیپلماسی و نفوذ ایالات متحده در منطقه غرب آسیا از بدو شروع جنگ حماس علیه رژیم صهیونیستی، همانند گذشته تأثیرگذار واقع نشد. مقامات ایالات متحده تا به امروزه نتوانسته‌اند اکثر رهبران عرب را وادار نمایند که حماس را به دلیل حمله به اسرائیل محکوم کنند یا اظهاراتی در حمایت از پاسخ نظامی اسرائیل ارائه دهند. این جنگ نشان می‌دهد که نفوذ ایالات متحده در منطقه در حال کاهش است، جایی که منافع دولت‌ها اغلب با واشنگتن متفاوت است و روسیه و چین هر دو برای نفوذ در رقابت با آمریکا هستند. ازطرفی حمایت بی چون و چرای ایالات متحده از اسرائیل ممکن است یکی از بزرگترین موانع برای روابط بهتر باشد.

رضا دعاگوی روزبهانی؛ دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات آمریکا دانشگاه جامع امام حسین (ع)

حمله حماس به اسرائیل به قدری گسترده بود که تاکنون قریب به ۲۰۰۰ اسرائیلی کشته شدند و بسیاری از رهبران منطقه همچنان در تلاش برای کشف مواضع خود هستند. در اوایل شروع جنگ، بنظر می‌رسید در کنار سایر عوامل دیگر، تاحدودی ایالات متحده توانست رژیم را برای آغاز حمله زمینی به غزه بازدارد. اما سفر بایدن به منطقه می‌تواند این کار را پیچیده کند و کشورهای منطقه به علت حمایت آمریکا از اقدامات جنایت آمیز رژیم علیه غزه تحریک شوند؛ به ویژه آن‌که رهبران عرب ممکن است در این وضعیت تمایلی به اعلام عمومی یا انجام کارهایی در ملاء عام نداشته باشند؛ چراکه باعث خشم مردم منطقه در حمایت از فلسطینیان می‌شود. کشورهای منطقه به دنبال این هستند که ابعاد جنگ فراتر نرود و همچنین از جان بی‌گناهان حفاظت به عمل آمده و درهای کمک‌رسانی به سوی غزه باز شوند.

درحال حاضر انتقام‌جویی‌های رژیم صهیونیستی هزاران فلسطینی را به شهادت رسانده است و ظاهراً در تلاش است حماس را از بین ببرد. در میان حملات هوایی متعدد اسرائیل، صدها هزار فلسطینی در غزه آواره شده‌اند. محاصره ۲٫۲ میلیون غیرنظامی فلسطینی گیر افتاده در غزه، نگرانی‌ها را تشدید می‌کند. این محاصره منجر به کمبود شدید آب، سوخت و برق در آنجا شده است.

مصر

در این میان تلاش‌های آمریکا برای متقاعد کردن مصر به باز کردن یک گذرگاه مرزی برای خروج فلسطینی‌های دارای تابعیت خارجی از غزه هنوز به نتیجه نرسیده است. زیرا از این مسئله نگران هستند که اسرائیل هرگز اجازه بازگشت آن‌ها به سرزمینشان را نخواهد داد. چنین بحرانی منعکس کننده آوارگی گذشته فلسطینی‌ها است که عملاً دائمی شدند. لذا ایالات متحده و سایر مقامات خارجی در پشت صحنه اقداماتی انجام دادند تا رژیم صهیونیستی را متقاعد کنند که از اخطار اولیه تخلیه ۲۴ ساعته حدود ۱ میلیون نفر ساکن شمال غزه صرف نظر کند. اخیراً سفر بلینکن به منطقه نیز، با بی‌مهری رهبران عرب همراه شد. از جمله اینکه رئیس جمهور مصر عبدالفتاح السیسی در مورد رنج فلسطینیان تحت اشغال اسرائیل این مطلب را بیان کرد که “آنچه امروز در منطقه درحال وقوع است نتیجه خشم و نفرت انباشته شده در طول چهار دهه است، جایی که فلسطینی‌ها هیچ امیدی به یافتن راه حلی نداشتند.”

امارات

نکته این است که با وجود تلاش‌های دیپلماتیک آمریکا در جهت عادی سازی روابط در منطقه، در این واقعه کشورهای عربی، حمله حماس به رژیم را محکوم نکردند. در این میان حتی امارات متحده عربی، صرفاً محکومیت‌هایی را درقالب بیانیه‌هایی که از هر دو طرف می‌خواهد جانبداری کنند، بیان داشته‌ است.

عربستان و قطر

برخلاف انتظارات ایالات متحده، برخی از دولت‌های عرب ازجمله قطر، با حماس ارتباط دارند و رهبران آن‌ها به خوبی می‌دانند که بسیاری از شهروندان عرب که بر آنها حکومت می‌کنند، قویاً از آرمان فلسطینی که حماس برای آن می‌جنگد، حمایت می‌کنند. در عین حال، کشورهای عربی پیشرو مانند عربستان سعودی و امارات متحده عربی نیز به شدت نسبت به ایران به عنوان قدرتی در منطقه محتاط هستند. از طرفی بایدن در روزهای اخیر رویکرد خود را از حمایت بی چون و چرا از اسرائیل دور کرده و نگرانی‌هایی را در مورد حفاظت از غیرنظامیان فلسطینی مطرح می‌سازد. وی همچنین به اسرائیل هشدار داده است که اشغال غزه ممکن است گران تمام شود. در همین حال، محمد بن سلمان ولیعهد عربستان نیز، بلینکن را قبل از دیدار با وی در روز یکشنبه، چندین ساعت در انتظار نگه داشت. بر اساس گزارش سعودی از این نشست، ولیعهد خواستار توقف “عملیات نظامی که جان مردم بی‌گناه را گرفته است” – عملاً در مقابل تهاجم اسرائیل قرار گرفت. همچنین سعودی‌ها مذاکرات مورد حمایت آمریکا درباره عادی‌سازی روابط دیپلماتیک با اسرائیل را متوقف می‌کنند.

روند چند سال گذشته نشان داده است که قدرت‌های منطقه‌ای مانند عربستان سعودی و ترکیه تا چه حد مایل به سرپیچی از ایالات متحده در مهم‌ترین موضوعات آن بوده‌اند؛ از جمله حمایت از حمله روسیه به اوکراین، بالا نگه داشتن قیمت نفت، ایجاد روابط قوی‌تر با چین و امروزه حمایت آنان از فلسطین و حماس. این تصمیمات حاکی از آن است که واشنگتن نباید ادامه وفاداری آن‌ها را بدیهی تلقی کند، به ویژه اگر مقامات آمریکایی همچنان به طور صریح از اقدامات افراطی اسرائیل در فلسطین حمایت کنند. فاصله گرفتن اعراب از آمریکا بعنوان تغییر جدید منطقه‌ای، حداقل تهدیدی است که ایالات متحده در صورت ادامه این رویکرد با آن مواجه می شود.

بمباران‌ها و احتمالاً حملات زمینی قریب الوقوع رژیم به خاک غزه یک فاجعه انسانی، اخلاقی و استراتژیک خواهد بود. این امر نه تنها به شدت به امنیت بلندمدت اسرائیل آسیب می‌رساند و هزینه‌های انسانی غیرقابل تصوری را بر فلسطینیان تحمیل می‌کند، بلکه منافع اصلی ایالات متحده را در غرب آسیا، اوکراین و در رقابت واشنگتن با چین بر سر نظم منطقه هند و اقیانوس آرام تهدید می‌نماید.