جهانی‌سازی به سبک طوفان الاقصی/ آزادی قدس،دهکده‌ جهانی شرق را رقم خواهد زد

وقتی قدرت امپریالیسم (استکبار)، تمام روح‌های خسته را در قبضه تصمیمات خود گرفته و سال‌ها بر دوش بشر مدرن سوار شده است، باید به این نیز فکر می‌کرد که روزی همین پنجه‌های آغشته به خون ملت‌ها، گریبان خودش را نیز مجروح خواهد کرد. امروز طوفان الاقصی فقط آزادی قدس یا تکامل نهال جبهه مقاومت نیست و ابعاد پنهان دیگری نیز دارد که با اندکی درنگ، رد پایش را می‌توان در دل پراضطراب غرب مجروح دید. حالا این امپریالیسم همه جانبه که قصد داشت دهکده جهانی را با سردمداری خودش برپا کند به صورت همه جانبه دارد فرو می‌پاشد و ابزارهای مبارزاتی‌اش علیه ملت‌ها، اکنون ابزارهایی علیه نابودی خودش شده است. ابعاد شکست امپریالیسم می‌تواند شامل بعد رسانه‌ای، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و... باشد.

فائزه جعفری؛ دانشجوی ارشد مطالعات فرهنگی و رسانه دانشگاه جامع امام حسین (ع) و همکار در مرکز مطالعات آمریکا

شکست امپریالیسم رسانه‌ای

واضح‌­ترین بخش شکست امپریالیسم که به بهانه‌ فلسطین در کشورها شروع شده، بخش رسانه‌ای آن است؛ مللی که تا دیروز مورد مضحکه‌ مدیران شبکه‌های اجتماعی بودند و در بازی ظالم و مظلوم، قربانی جنگ شناختی و رسانه‌ای شدند، حالا امروز برخاسته‌اند و در همین شبکه‌های اجتماعی برخلاف تصور اتاق فکرهای درمانده‌ی غربی دارند بر طبل آزادی حقیقی می‌کوبند و نماد مشترک‌شان پرچم فلسطین و حتی گاهی پرچم ایران است. دانیل چندلر در کتاب مبانی نشانه شناسی خود گفته است: «ما با رسانه‌ای که نسبت به آن ناآگاهیم مأنوس‌تر خواهیم بود.»

در ماه‌های اخیر که این معادله به هم خورده است و ملت‌های شرقی و غربی به آگاهی، خوداگاهی و دگرآگاهی رسیده‌اند، پس می‌توان در انتظار این بود که این مأنوسیت با رسانه‌های امپریالیستی، روز به روز کمرنگ شود و جهان به نقطه‌ای برسد که دیگر به بازوی رسانه‌ای ابرظالمان اعتنایی نکند.

شکست امپریالیسم فرهنگی/ به نام سلام فرمانده، به کام دل‌های دردمند!

شعری سروده شد و کشورهای جبهه مقاومت نیز چند ماهی آن را به زبان جاری نمودند و علی‌الظاهر قضیه‌ یک کار فرهنگی زیبا به پایان رسید؛ اما حالا مردم کشورهایی مانند فرانسه، آمریکا، سوئد، استرالیا و… روزمرگی خود را تعطیل کرده‌اند و برای کاری مهم‌تر به خیابان آمده و همین شعر را زمزمه می‌کنند.

این بار شعار آزادی نه از زبان مسلمانان بلکه  از حنجره‌ی آزادی‌خواهان دنیا برمی‌خیزد.

آنچه در ابعاد بصری قابل مشاهده است، حمایت ملل از فلسطین بوده لکن اگر به نشانه‌شناسی این تصاویر بپردازیم خواهیم دید که این ندای خستگی و درماندگی بشر مدرن از سال‌ها ظلم سکولاریسم است که با نگاهی اومانیستی و خوش رنگ و لعاب به آن‌ها تقدیم شد و امروز ناکارآمدی آن فلسفه‌های مدرن مشخص شده است. حالا همین عضوهای نیمه‌جان که خودشان را هم‌درد با فلسطین می‌بینند و سرزمین وجودشان توسط همین ظالمان غصب شده، به خیابان آمده‌اند. تلاش جیب‌های ابرسرمایه‌داران این بود که پول‌هایشان را در مسیر تغییر فرهنگ ملت‌ها تباه کنند اما اراده فوق زمینی بر آن بود که قدرت فرهنگ شرقی با یک شعر که در پس آن ایدئولوژی خلقت نهفته است به نمایش گذاشته شود. کدام علم زمینی و کدام آزمایشگاه تجربی، قادر به اندازه‌گیری وسعت غیب است که در آیات ابتدایی سوره بقره به آن اشاره شده است. علمی که جایی برای یؤمنون بالغیب در تحلیل‌هایش ندارد. لاجرم در چنین روز استراتژیکی باید با حیات پرزرق و برق خویش وداع کند. سید اهل علم و قلم شهید مرتضی آوینی در کتاب رستاخیزجان به خوبی در چند جمله آن علم ابزاری امپریالیسم را توصیف کرده است: «چیزی که آن را دانش می‌نامیم صرفاً نوع دیگری از جهل است، جهلی که با وسواس بسیار سازمان یافته و کاملاً علمی است» شاید جهل یک انسان، زودتر او را به سرنوشت محتومش برساند تا کفر او.

شکست امپریالیسم سیاسی/  نامحبوبیت نتانیاهو در میانه‌ میدان!

شبه اسرائیلی‌های تلاویو چاره‌ای جز اعتماد به نتانیاهو نداشتند و ندارند و اما مطلب مهم اینجاست که نتانیاهوی امروز، تنهاتر از همیشه است و حتی ستونی مانند بایدن نیز نمی‌تواند تکیه‌گاهی لااقل موقتی برای اضطراب‌های جنون‌وار صهیون باشد‌. در حالی که پرچم اسراییل روی سطل زباله‌های عمومی کشورهای عربی نقش بسته است، سخنان سیاستمداران غربی که دارند وانمود می­‌کنند حامی اسراییل هستند نیز جای تأمل دارد.

کشورهایی مانند فرانسه، انگلیس و آمریکا ترجیح‌شان این است که در مقابل قدرت ایران کمی محتاطانه عمل کنند و فعلا در هم‌عهدی با حرمله‌ زمان باقی بمانند. اما صحبت‌های نه چندان محکم بایدن نشان می‌دهد که اگر منافعش به خطر بیفتد آن چنان پای حمایت اسرائیل نخواهد ماند. جو بایدن در جواب خبرنگاری که گفت آیا آمریکا به رژیم صهیونیستی قول داده در صورت حمله حزب‌الله، در این جنگ حاضر خواهد شد، گفت: «درست نیست، اصلا چنین حرفی زده نشده است»

شکست اقتصادی امپریالیسم/ سیر نزولی غرب در چرخه‌ اقتصادی

همانطور که پرواضح است، شبه دولت غیرانسانی اسرائیل به صورت مستقل، هنر، تخصص، پیشرفت و ایدئولوژی خاصی برای حکمرانی ندارد و تنها دارایی او، داشتن ثروت بالاست که با اتحاد با کشورهای غربی، سال‌ها بر سرنوشت بشریت تاخته و آن را از کمال خود دور کرده است.

نگاه افراطی غرب به علوم ابزاری نیز آن‌ها را به بهت آخرالزمانی فرو برده است و حالا با دیپلماسی دولت ایران قوی در منطقه، شکوه دلار آمریکا نیز رو به افول است. می‌توان حدس زد در آینده‌ای که با حذف اسرائیل ادامه م­یابد آمریکا نیز گوشه‌گیر خواهد شد؛ البته آینده پژوهی اقتصاد جهان نیاز به ابرازنظر تخصصی اهلش دارد.

علی ظاهری بیرگانی پژوهشگر اقتصاد راهبردی در صفحه شخصی خود در شبکه اجتماعی ویراستی نوشت: «کانون قدرت در نظم جدید در حال انتقال از غرب به شرق است. رشد اقتصادی از مهم‌ترین مؤلفه‌های قدرت در نظم جدید است. بزودی از ۵ کشور اول اقتصاد جهان، ۴ کشور متعلق به آسیا خواهد بود. یکی از نشانه‌های افول آمریکا این است که رشد GDP چین در ۲۰۲۴ آمریکا را پشت سر خواهد گذاشت»

طوفان شرق: پایان دهکده‌ی جهانی‌ مغرب

امپریالیسم ابعاد دیگری نیز دارد که می‌توان روندنگاری شکست آن را بر اساس مصداق‌های عینی موجود ترسیم کرد. دهکده جهانی مورد تصور غرب، همچون کوهی از پرکاه است که هر لحظه با یک طوفان متلاشی خواهد شد و این طوفان شرقی می‌تواند همان آزادی قدس باشد که وزیدن گرفت و آزادی‌خواهان جهان را به تلاطم درآورد. این گردباد ناگهانی، امواج دل‌های خسته را به حرکت درآورده است و امید به توقف آن، آرزویی محال برای اهل استدراج است.

اما در پایان لازم به ذکر است این واژه‌ی امپریالیسم نیز مصطلحی است که انقلاب اسلامی آن را به کلمه دیگری تعبیر کرده است و مقام معظم رهبری فرمودند: «یکی از چیزهائی که در هر حرکت عمومی و در هر نهضت لازم است، این است که بر اساس تفکرات و مبانی پایه‌ای این نهضت و این جریان، هم بایستی «واژه‌سازی» بشود… لذا ما به جای استعمالات و اصطلاحاتی که بین چپ‌روها و مارکسیست‌ها و این‌ها معروف بود، اصطلاح «استکبار» را، اصطلاح «استضعاف» را، اصطلاح «مردمی بودن» را مطرح کردیم و آوردیم. ما آوردیم، یعنی انقلاب آورد، نه اینکه اشخاص خاصی در این زمینه تأثیر حتمی و قاطعی داشته باشند.» (۱۳۹۰/۰۷/۲۲)