بررسی ابعاد منطقه‌ای و بین‌المللی عملیات طوفان الاقصی

احمد دستمالچیان از دیپلمات‌های ارشد و باتجربه جمهوری اسلامی ایران است که سابقه مدیریت سفارتخانه‌های ایران در کشورهای لبنان و اردن را نیز دارا است، با حضور در نشست تخصصی «بررسی ابعاد منطقه‌ای و بین‌المللی عملیات طوفان الاقصی» که از سوی اندیشکده مطالعات جهان اسلام، مرکز مطالعات آمریکا برگزار شد، معتقد است: در دوران گذار نظم بین‌الملل و افول هژمونی آمریکا، خلأ استراتژیکی در منطقه ایجاد شده است که در آن هلال مقاومت، دست برتر و بالاتر را می‌گیرد. رژیم صهیونیستی نیز طی سال‌های اخیر، با پشتوانه میلیتاریستی و اطلاعات امنیتی ایالات متحده، تئوری «شکست‌ناپذیری» را در عرصه سیاسی، نظامی و رسانه‌ای تئوریزه کرده بود. در چنین شرایطی، عملیات طوفان الاقصی با اصل «پنهان‌کاری و غافلگیری» بی‌نظیر، به وقوع پیوست که تا امروز مانند آن در جایی رخ نداده است. استراتژی ترکیبی دفاعی مقاومت در گذشته که تنها به‌صورت پدافندی پاسخ می‌داد، این بار به شکلی آفندی و با حمله زمینی رقم خورد. در این وضعیت، نیاز است که با روش‌های تبیین رسانه‌ای و تولید اندیشکده‌های باکیفیت، از نیروهای مقاومت پشتیبانی کنیم.

مقاومت، بیش از ۴۰ سال است که (در لبنان، فلسطین و حتی در جنگ تحمیلی) فعال است. در واقع آن‌ها، خدا را یاری کردند و خداوند نیز یاری و نصرت‌های فراوان و فتح الفتوح‌های مبین را فرستاد. حدود ۴۰ سال است که تمام قدرت و هیمنه استکبار تلاش می‌کند گام‌های استوار مبارزین (قدس شریف و آزادی فلسطین) را سست کند ولی این امر نه ­تنها محقق نشده است بلکه نتیجه عکس هم داده است. وعده خداوند حق است و پیروزی از آن کسانی است که او را یاری می‌کنند.

وضعیت کنونی بین‌الملل و منطقه

امروزه در دوران گذار نظم بین‌الملل و افول هژمونی جهانی آمریکا هستیم و دست­کم ده سالی است که محور خیر و شر در منطقه با تمام قدرت و امکاناتی که دارند، به‌صورت نیابتی در حال جنگ هستند. این منطقه دارای پتانسیل استراتژیک و ظرفیت‌های بزرگ تاریخی، تمدنی، فرهنگی، دینی و مهد انبیا بوده است؛ بنابراین تمامی این جنگ‌ها بر سر آینده منطقه است که ظرفیت سرنوشت‌­ساز تاریخی دارد؛ درنتیجه مقدرات این منطقه در دست هر شخص یا قدرتی قرار بگیرد، بدون شک می‌تواند تأثیرگذاری‌های مهمی را بر روندهای بین‌المللی بگذارد. کاشتن این غده سرطانی در دل امت اسلام، برای از بین بردن همین پتانسیل‌ها بوده است.

از طرفی محور شر، با تمام قوا در پی مبارزه با منطقه است. در واقع باید گفت که در هیچ مقطع زمانی سابقه نداشته است که تمام قدرت‌های بزرگ دنیا چنین در منطقه دخالت مستقیم کنند و در مقابل نیز قدرت‌های منطقه به اتحاد نسبی رسیده باشند. افول هژمون، یک خلأ استراتژیکی در منطقه ایجاد کرده است که در آن، مقاومت، دست برتر و بالاتر را می‌گیرد؛ بنابراین کشورهای منطقه نیز شروع به نقش‌آفرینی کرده‌اند.

تبدیل پیروزی‌های اسرائیل به شکست

۷۵ سال است که منطقه درگیر این غده است. کشتارهای وسیع و دسته جمعی وحشیانه‌ای که در منطقه اتفاق افتاد و در چند مقطع، کشورهای عربی طی چند هفته، تسلیم رژیم شدند حتی جمهوری عربی مصر مجهز آن زمان نیز از رژیم شکست خورد و کرانه باختری را از اردن گرفت و کسی نتوانست کاری کند.

اما از سال ۲۰۰۰ شکست‌های رژیم آغاز شد و سرانجام رژیم در مقابل افرادی که به­ اصطلاح پا برهنه، کم امکانات اما مجاهد بودند، زانو زد و شرط­‌های آن‌ها را پذیرفت. پس از پیروزهای گذشته در سال ۲۰۰۶ در پی جبران و انتقام، اقداماتی را انجام داد که بیشتر از گذشته در باتلاق فرورفت.

رژیم صهیونیستی بر دوپایه حرکت می‌کند؛ پایه‌های رژیم بر (پایه‌های میلیتاریستی و پایه‌های اطلاعات امنیتی) است. پس از اینکه شکست‌های تلخ ۲۲ روزه و ۳۳ روزه را تجربه کرد، شروع به جنگ‌های نیابتی کردند تا از کشورهای منطقه، سرزمین سوخته بسازند و همچنین سرمایه‌گذاری و هزینه‌های بسیاری را صورت دادند تا تکفیری‌های وحشی را به جان مردم مظلوم منطقه بیندازند. حضرت آقا و شهید حاج قاسم، این توطئه‌ها را خنثی کردند و به جای این شکست، پیروزی بزرگی به دست آمد و حتی یک هدیه شیرین نیز دریافت کردیم.

در سال ۲۰۰۶، حزب­‌الله با سلاح‌ها و ابزارهای ساده­‌تر موفق شد رژیم صهیونیستی با امکانات بسیار مجهز را مغلوب سازد. در جنگ نیابتی، نیروهایی با مهارت حزب‌­الله، در حوزه‌ها، آموزش دیدند. جایگزین جنگ‌های نیابتی، یک محور بسیار پررنگ استراتژیک به نام هلال مقاومت، در سرزمین شامات (لبنان، سوریه و فلسطین)، عراق و یمن ایجاد شد. این هلال، خود را تثبیت می‌­کند و سرنوشت منطقه را مشخص می‌نماید. عربستان نیز نتوانست در برابر مقاومت بایستد و مجبور شد انصارالله را بپذیرد.

طوفان الاقصی و شرایط حاد رژیم

عملیات طوفان الاقصی در شرایطی شکل گرفت که وضعیت افول هژمون در منطقه، شرایط دست برتر مقاومت و خلأ درونی رژیم صهیونیستی ایجاد شده بود و رژیم برای اولین‌بار تنها به لاک دفاعی فرورفت. رژیم صهیونیستی به دلیل تضادهای بسیار عمیق و گسست‌های سیاسی – اجتماعی، تکنیک «صدور بحران به خارج از منطقه خود» را به کار برد ولی این سیاست نیز توسط مقاومت به هم خورد.

در چنین شرایطی بود که «طوفان الاقصی» آغاز شد. اصل بزرگ این عملیات، «پنهان‌کاری و غافلگیری» بی‌نظیر است و تا به امروز به‌مانند آن در هیچ جایی رخ نداده است. در واقع، رژیم صهیونیستی، بزرگ‌ترین سرویس‌های اطلاعاتی و امنیتی دنیا را داشت و به سرویس‌های امنیتی، اطلاعاتی خود خیلی مغرور بودند ولی امروزه فلج شده است؛ به همین دلیل است که سران کفر، همه به‌سرعت به منطقه می‌روند.

مقاومت در تحولات اخیر برای اولین‌بار حرکت جدیدی نشان داد. استراتژی ترکیبی دفاعی و ابتکاری مقاومت در گذشته، تنها به‌صورت پدافندی پاسخ می‌داد ولی این بار حمله زمینی کرد. بسیاری از تجهیزات و اطلاعات را از شهرک‌ها گرفتند. عملیات آفندی و هوایی، اشراف اطلاعاتی بر عناوین و مکان‌ها داشتند. آنها رصد شده بودند و این برای رژیم بسیار دردناک است. حتی  CIA، اطلاعات فرانسه و آلمان نیز نتوانستند پیشگیری داشته باشند. این پنهان‌کاری در نوع خود شاهکار بود؛ به‌گونه‌ای که حتی ایران و حزب‌الله هم متوجه آن نشدند. این مسئله خیلی برای رژیم دشوار بود؛ بنابراین هراس وحشتناکی پیدا کردند. همچنین تمامی کسب‌وکار اقتصادی در رژیم طی این یک ماه تعطیل شده است.

امروزه حتی خود تل‌آویو را مورد اصابت قرار می‌دهند؛ درحالی‌که در گذشته این امکان نبود. همه سلاح‌ها در داخل فلسطین ساخته می‌شوند. تونل‌هایی می‌سازند؛ درواقع مردم غزه زیر زمین هستند.

در بُعد سیاسی نیز شخص نتانیاهو که بسیار کاریزماتیک و قابل اعتماد مردم بوده است، امروزه اعتبار خود را از دست داده است و رژیم صهیونیستی به یک بن‌بست رسیده‌ است؛ هرچند هنوز هم با قلدری عمل می‌کنند اما در حال فروپاشی‌ هستند. در عملیات نظامی، دچار ابهام هستند و ترس دارند.

آمریکا تلاش دارد جلوی حمله زمینی رژیم را بگیرد؛ چرا که می‌ترسند اوضاع وخیم‌تر شود. اولین قربانی این وضعیت، خود رژیم است.

از طرفی در برهه کنونی، افراطی‌ترین کابینه رژیم، روی کار آمده است. آن‌ها بسیار خشن صحبت می‌کنند. همچنین تضاد بزرگ دیگری در رژیم رخ خواهد داد و آن این است که بعدازاین کابینه، چه افرادی قرار است روی کار آیند و وظیفه ما چیست؟

وظایف محور مقاومت در شرایط کنونی

به طور صریح و بی‌پرده، ایران در طول تاریخ ۲۵۰۰ساله خود، امروز کلیدی‌ترین وضعیت تاریخی را از آن خود کرده است. اول اینکه کشوری مستقل است. رهبری شجاع دارد، در این شرایط، مسلمان است و در دوران پسا قطبی قرار دارد. نظم قدیمی بدون شک فرومی‌ریزد. محور مقاومت نیز رشد می‌یابد و در نظم جدید بسیار تأثیرگذار خواهد شد.

نیاز به دو مسئله داریم که لجستیک و پشتیبانی‌کننده باشند:

۱) قدرت نرم، رسانه، تبیین و مقاومت، حماسه می‌آفریند.

باید عرصه نرم آن را تئوریزه کند. افکار عمومی، امروزه بزرگ‌ترین عامل پیروزی است. رژیم در این زمینه بسیار هزینه می‌کند که امروز شکسته شده است. ما باید از این حفره، به عمق برویم. شناخت افکار عمومی را تغییر دهیم. نکته مهم این است که بر اساس مذاق آنها صحبت کنیم نه بر اساس مذاق خودمان.

۲) تولید اندیشکده‌های با کیفیت

باید از ظرفیت نخبگان استفاده کرد. نباید بیکار بمانند. مسئولین به علت کار اجرایی نمی‌توانند آپدیت باشند، این وظیفه اندیشکده‌ها است.

سؤالات؛ در ادامه، حضار نشست به ارائه سؤالاتی در این زمینه پرداختند؛

یکی از حاضران نشست به این سؤال اشاره کرد که باتوجه‌ به روندی که طی می‌شود، اسرائیل مجبور است که به غزه وارد شود و اگر این اتفاق رخ ندهد، شکست آن بسیار محکم‌تر و قوی‌تر از این قضیه خواهد بود و اگر وارد غزه نیز شود، بحث موجودیت حماس و گروه‌های مقاومت اسلامی نیز خط قرمزی برای جبهه مقاومت خواهد بود. باتوجه‌به این فضا، چه مقدار این احتمال وجود دارد که گستردگی «طوفان الاقصی» بیشتر از این بشود و جنگ به سطح منطقه کشیده شود؟

دکتر دستمالچیان در پاسخ اشاره کرد: دو بحث مهم در اینجا وجود دارد که بسیار مهم و استراتژیک است و باید فوری انتقال پیدا کند؛ یکی از بحث‌ها، عدم توسعه بی‌جهت تنش است؛ به این دلیل که یک پیروزی بزرگ به دست آمده و مقاومت به اهداف خودش رسیده است و شاید نتانیاهو بخواهد به هر قیمتی که شده، از این منجلاب بیرون بیاید ولی این غیرممکن است. در حال حاضر، آمریکا، اروپا و… هیچ‌کدام موافق با اعمال رژیم نیستند. لازم به ذکر است که محور مقاومت ساکت نخواهد ماند ولی هر چقدر مدیریت بحران شود، بهتر است. دیپلماسی هم باید به کار گرفته شود. یکی از بزرگ‌ترین آفت‌ها می‌تواند بالا رفتن جو هیجانی و احساسی باشد که آنچه دشمن می‌خواهد رخ دهد ولی نباید این‌گونه باشد.

حضار نشست: بحث حمله‌ای که چند روز پیش از سمت انصارالله اتفاق افتاد، چگونه است؟

دکتر دستمالچیان: این حملات، بازدارنده است که برای انتقال پیام به دشمن و مشغول کردن آن است ولی اگر کار بخواهد به موقعیت حساس و باریک بکشد که تغییر موازنه صورت گیرد، شرایط جور دیگری خواهد بود.

حضار نشست: چرا در جهان اسلام، جدای از بحث محور مقاومت، حمایت کشورهای عربی را نسبت به مسئله فلسطین نمی‌بینیم؟

دکتر دستمالچیان: متأسفانه بیشتر حکام بر خلاف مصالح شخصی خودشان، راه را اشتباه رفته‌اند و می‌خواهند همین راه را ادامه دهند. واقعیت این است که ما امیدی به حکام کشورهای عربی نداریم، آن‌ها در تقابل با مردم و افکار عمومی‌شان هستند و اگر روزی «خروش افکار عمومی» بالا رود، اولین کسانی که مورد اتهام قرار می‌گیرند، همین افراد هستند و افرادی هم که وقیح هستند، سیلی خواهند خورد.

حضار نشست: چرا در کرانه باختری شاهد هیچ اتفاق یا حرکت خاصی نیستیم؟

دکتر دستمالچیان: کرانه باختری زیر سیطره دو سرویس جهنمی (تشکیلات خودگردان و رژیم صهیونیستی) است و هرگونه اقدامی که در آنجا بخواهد شکل بگیرد، به‌سرعت شناسایی و سرکوب می‌شود ولی در حال حاضر، مقاومت، این مسئله را به مصلحت ندیده است که آنجا نیز آشفته شود؛ به این دلیل که در یک جو هیجانی و هیستریک هستند و ممکن است که کشتارهای صهیونیست‌ها به آنجا نیز برسد.

تأکید می‌کنیم که شیشه عمر رژیم صهیونیستی در برانگیختگی یا عدم برانگیختگی افکار عمومی است. افکار عمومی در غرب، یک سلاح استراتژیک است که باید بر روی آن کار شود و اگر تبدیل به خشم و غضب بشود، بسیاری از معادلات به هم می‌خورد. این‌گونه نیست که رژیم صهیونیستی هر کاری کند و دنیا هیچ واکنشی نشان ندهد.

حضار نشست: به نظر شما بیشترین عاملی که در حال حاضر می‌تواند تمرکز رژیم را بر هم بزند، فعال شدن کرانه باختری نیست؟

دکتر دستمالچیان: خیر! کرانه باختری به‌این‌علت که تحت سیطره رژیم صهیونیستی و نزدیک به آن است، رژیم به‌راحتی می‌تواند آنجا را اشغال کند و موازنه‌ای به هم خواهد خورد که عواقبش قابل جبران نخواهد بود؛ بنابراین در این شرایط هیستریک کنونی، نباید آنجا تحریک شود.

حضار نشست: به نظر شما بعد از پایان جنگ کنونی، به سراغ کرانه باختری نخواهد رفت؟

دکتر دستمالچیان: اگر در پایان جنگ شکست بخورد، تا مدت‌ها گرفتار ترمیم شکست خواهد بود و فرصت کارهای دیگر را نخواهد داشت.

حضار نشست: باتوجه‌به اینکه مخالفانی در آمریکا وجود دارند که می‌گویند: «حالا که وارد این عرصه شده‌ایم، یک‌بار برای همیشه کار حماس را تمام کنیم»، به نظر شما جنگ چگونه پایان می‌یابد؟ و سناریویی که قرار است اتفاق بیفتد، چگونه است؟

دکتر دستمالچیان: تا زمانی که مسئله اشغال وجود دارد، مقاومت نیز وجود دارد و تا حق تعیین سرنوشت به دست مردم سپرده نشود و به نیابت، دربارۀ مردم فلسطین تصمیم‌گیری کنند، این داستان وجود دارد و ادامه خواهد داشت. در آنجا مردمانی وجود دارند که باید خودشان برای سرزمینشان تصمیم بگیرند. گروه‌های مقاومت نیز از همین مردم تشکیل شده‌اند. به نظر، پایان جنگ باید با مدیریت بحران همراه باشد.

آمریکایی‌ها همیشه در دو صحنه «دیپلماسی اعلامی و دیپلماسی اعمالی» کار می‌کنند؛ دیپلماسی اعلامی‌اش، صحبت‌ها و تهدیدهایی است که اعلام می‌کند اما دیپلماسی اعمالی‌اش، کارهایی است که با همکاری کشورها و آدم‌های مؤثر انجام می‌دهد که مسئله را به‌صورت آبرومندانه حل کند؛ برای ‌مثال از دولت قطر کمک می‌گیرد که مسئله حماس را با سازوکار بین‌المللی حل کند.

به‌طورکلی، اتاق فرمان تحولات رژیم صهیونیستی در آمریکا است. ورود آمریکایی‌ها به جنگ بر خلاف مصلحت آن‌ها است؛ چراکه در عراق، سوریه و افغانستان، تجربه‌­های تلخی دارند. آمریکایی‌ها این قضیه را می‌دانند که کاری از دستشان بر نمی‌آید، با قدرت ایران و حزب‌الله آشنا هستند. آنها در بن­بستی قرار گرفته‌اند که نمی‌توانند از آن خارج شوند و آبرومندانه‌ترین حالت آن این است که با چندین کشور مانند مصر، قطر و… به یک مخرج مشترکی برسند که بتوانند کاری کنند. احتمال دارد با توافقات پشت پرده‌ای که انجام خواهد شد، عملیات محدودی برای حفظ اعتبار انجام شود ولی آن عملیات بزرگی در کار نخواهد بود.