طوفان الاقصی بر اساس نظریه موازنه قدرت در نظام بین‌الملل

آنچه در این یادداشت مورد بحث قرار می‌گیرد، مسئله عملیات طوفان الاقصی و شکست نظامی و اطلاعاتی رژیم جعلی اسرائیل است که مجهز به قوی‌ترین سلاح‌های نظام بین‌الملل است. فرض در این یادداشت بر این است آنچه که سبب بازدارندگی و ایجاد عملیات درباره دشمن می‌شود، توان نظامی و بازدارندگی است. نیروهای مقاومت فلسطین، امروز تبدیل به یک دشمن بالفعل برای رژیم اسرائیل شده‌اند که موجودیت و بقای آن را مورد تهدید قرار می‌دهند؛ حماس و نیروهای مقاومت، با استفاده از موشک‌ها و راکدهای خود نه‌تنها سرویس اطلاعاتی و نظامی رژیم اسرائیل را شکست دادند بلکه در مرحله‌ای بالاتر، به غرب و متحدان آن ضربه زدند. طوفان الاقصی بار دیگر فلسطین را بر صدر مسائل جهان اسلام و همچنین مسائل جهان بین‌الملل آورده است. امروز دیگر بر همه مردم جهان روشن شده است که اسرائیل، رژیمی اشغالگر و ظالم است. این عملیات فارغ از تمام نتایجی که داشته است و خواهد داشت، سبب انزوای رژیم اسرائیل و به بن‌بست رسیدن آن شده است. امروز دیگر اسرائیل حتی برای متحدان اروپایی و آمریکایی خود هم ایجاد هزینه کرده است و به تعبیری در اذهان عمومی، در حالت نه مرگ و نه زندگی قرار دارد و همچنان در حال دست‌وپا زدن است تا حیثیت از دست رفته خود را ترمیم کند که این امر محال است و این تلاش‌ها بیشتر سبب غرق شدن آن می‌شود. عملیات طوفان الاقصی سبب شد نه‌تنها امنیت رژیم اسرائیل به خطر بیفتد بلکه کشورهای خودباخته‌ای که اکنون دل در گرو عادی‌سازی روابط و ایجاد ائتلاف‌های نظامی با این رژیم را هم داشتند، این رویا را برای همیشه فراموش کنند.

حجت حدیدی؛ دانشجوی کارشناسی‌ارشد مطالعات آمریکای شمالی دانشگاه جامع امام حسین (ع)

مقدمه

در ابتدا لازم است تعریفی از موازنه قدرت را برای روشن شدن مسئله ارائه دهیم. بنا بر تعریف برخی محققان، موازنه قدرت، قانون رفتار دولت‌ها است؛ بدین معنا که آنان در صورت رویارویی با قدرتی متجاوز و برهم‌زننده تعادل، به تأسیس یک ائتلاف متوازن‌کننده، مبادرت می­‌ورزند و از ظهور قدرتی مسلط و برتر جلوگیری می‌کنند[۱]. امروزه کشورها در محیط بین‌المللی، توانایی ایجاد روابطی را دارند که اساس آن، بر نظریه موازنه قدرت استوار شده است که نمونه‌­ای از موازنه قدرت را می‌­شود اصل بازدارندگی نام برد.

زمانی یک سرزمین توان حفاظت از خود را دارد که به بازدارندگی حداقلی برای دفاع از خود رسیده باشد و انجام هرگونه ائتلاف نظامی درباره خود را برای طرف مقابل، با هزینه‌­های زیادی روبه‌­رو کند.

در محیط بین‌الملل کنونی، آنچه سبب قوام و تضمین اراده دولت­‌ها برای انجام و اجرای معاهدات و روابط چندجانبه می­‌شود، اصل بازدارندگی است. این نظریه برخلاف نظریه‌­های حکومت واحد جهانی، امنیت دسته‌جمعی یا خلع سلاح کامل برای رسیدن به صلح در نظام بین‌الملل که توسط آیده‌­آلیست­‌ها مطرح می­‌شود، بر اصل قدرت استوار است که نمونه­‌ای از قدرت را می­‌شود توان نظامی دولت­ها دانست.

مروری به انتفاضه‌های مردم مظلوم فلسطین

منطقه غرب آسیا (خاورمیانه) به دلیل داشتن موقعیت­‌های ژئوپلیتیکی و منابع انرژی، همیشه صحنه حضور قدرت­‌های فرامنطقه بوده است و ما شاهد دولت­های وابسته در این منطقه هستیم که این امر سبب استمرار جنگ­ها و عدم ثبات در این منطقه شده است. آنچه در این یادداشت به‌عنوان نمونه­‌ای از جاه‌­طلبی و طمع قدرت­های فرامنطقه در غرب آسیا یاد شده است، اشغال سرزمین فلسطین توسط صهیونیست­ها است که به‌مرورزمان و با حمایت قدرت­های بزرگ و با استفاده از تجهیزات نظامی به‌روز و قوی، توانسته‌­اند فلسطین را به اشغال خود درآورند. در مقابل نیز، مردم مظلوم و بی‌دفاع فلسطین تا به امروز سه انتفاضه را به انجام رساندند؛ انتفاضه اول فلسطینیان از سال ۱۹۸۷ میلادی شروع شد و در سال ۱۹۹۳ با توافقنامه اسلو به پایان رسید؛ انتفاضه الاقصی (انتفاضه دوم فلسطین) در ۲۸ سپتامبر سال ۲۰۰۰ آغاز شد و تا سال ۲۰۰۵ ادامه داشت و انتفاضه قدس (انتفاضه سوم فلسطین) نیز در اول اکتبر سال ۲۰۱۵ آغاز شد.

در تعریف انتفاضه می­شود گفت که انتفاضه یا انقلاب سنگ، جنبش نوین ضد صهیونیستی است که با بهره­گیری از کم­ترین امکانات، در پی نیل به هدفی بزرگ (آزادسازی فلسطین) برپا شد. انتفاضه شکلی از اشکال اعتراض غیرارادی مردم فلسطین علیه اوضاع نابسامان مردم فلسطین در اردوگاه‌ها، افزایش بیکاری، تبعیض نژادی و سرکوب روزانه مردم فلسطین به دست رژیم صهیونیستی است.

فلسطین، ققنوس جهان اسلام

با گذشت زمان و ثروت‌­های بادآورده کشورهای عربی که از راه فروش نفت به دست آمده بود و شروع نوسازی‌­ها و ارتباط بیشتر این کشورها با جهان غرب، به­‌ویژه عادی­سازی روابط با رژیم اشغالگر فلسطین، مسئله قدس و بازپس‌­گیری آن، دیگر در صدر سیاست خارجی کشورهای عربی به­‌ویژه کشورهای حاشیه خلیج‌فارس نبود.

 رژیم اشغالگر که حالا روابط پنهان و آشکار را با کشورهای عربی برقرار کرده است، از این مسئله اطمینان به دست آورده بود که هرگونه سیاستی که در غزه و مناطق مسلمان‌نشین فلسطین اعمال کند، واکنشی از کشورهایی که روزی دغدغه فلسطین، ناسیونالیسم عربی و اتحاد جهان عرب داشتند را نخواهد داشت.

شاید بتوان دو دلیل را شروعی بر عملیات طوفان الاقصی دانست:

  1. اکنون که عادی‌سازی روابط با کشورهای عربی برای رژیم اشغالگر قدس، به هدف غائی تبدیل شده است که از این راه، ایران را در محاصره ژئوپلیتیکی قرار دهد و راه را برای اشغالگری بیشتر خود فراهم کند؛ چرا که وجود حماس که دشمنی بالقوه برای اسرائیل است، اکنون در دل این رژیم قرار دارد و این مسئله همیشه نقطه هشداردهنده برای ثبات و امنیت اسرائیل است. اکنون از راه عادی‌سازی روابط و حتی گاهی وقت­ها تنش‌­زدایی با کشورهای همسایه خود، این امر را که حماس و نیروهای مقاومت فلسطینی را برای همیشه نابود کند، در سیاست خود در نظر داشت.
  2. کابینه کنونی رژیم صهیونیستی، تندروترین و افراطی‌ترین کابینه در طول موجودیت این رژیم بوده است که ادعا دارد سرنوشت بسیاری از پرونده‌هایی که کابینه‌های قبل درباره درگیری با فلسطینیان، توانایی نهایی کردن آن را نداشتند را نهایی خواهد کرد. این کابینه برنامه‌های یهودی‌سازی و اخراج فلسطینیان و تجاوز نظامی در تمامی اشکال خود و شدیدترین راهکارهای نژادپرستانه را ضد فلسطینیان دنبال کرده‌اند.

رهبر انقلاب، روز ۱۸ مهرماه در واکنش به وقایع ۱۵ مهر فلسطین اشغالی فرمودند: در این قضیه پانزدهم مهر به این‌طرف، رژیم غاصب صهیونیستی هم از نظر نظامی هم از نظر اطلاعاتی، یک شکست غیر قابل ترمیم خورده است؛ شکست را همه گفتند، تأکید من به «غیر قابل ترمیم بودن» است.  من می‌گویم این زلزله ویرانگر توانسته است بعضی از سازه‌های اصلی حاکمیّت رژیم غاصب را ویران کند که تجدید بنای آن سازه‌ها، به این آسانی امکان‌پذیر نیست. بعید است که رژیم غاصب صهیونیستی با همه های‌وهویی که می‌کند، با همه حمایت‌هایی که امروز در دنیا از سوی غربی‌ها از او می‌شود، بتواند آن سازه‌ها را ترمیم کند. من عرض می‌کنم از شنبه پانزدهم مهر، رژیم صهیونیستی [دیگر] رژیم صهیونیستیِ قبلی نیست و ضربه‌ای که خورده است، به این آسانی قابل جبران نیست. تجربه نشان داده که تحلیل هندسه ذهنی رهبر انقلاب، در میانه وقایع، آسان نیست. مصداق آن، جنگ ۳۳ روزه است. ایشان در لحظه‌ای که پیروزی حزب‌الله بر ماشین جنگی رژیم، قابل تصور نبود، وعده پیروزی دادند. وعده‌ای که حتی سردار سلیمانی به‌عنوان فرمانده ایرانی حاضر در نبرد حزب‌الله با ارتش رژیم صهیونیستی، تصویری از آن متصور نبود!

پایگاه خبری «عربی ۲۱»، در این باره مطرح می‌کند: «با عملیات «طوفان الاقصی»، ناامیدی رخت بربست و دروازه‌های تاریخ گشوده شد. تا پیش از این گفته می‌شد مسئله فلسطین دچار «انسداد تاریخی» شده است و جهانیان از جمله کشورهای عربی از آن عبور کرده‌اند و عملاً به هم پیمان اسرائیل تبدیل شده‌اند.

طبل تو خالی گنبد آهنین بر زمین افتاد!

عملیات طوفان الاقصی، مسئله بازدارندگی اسرائیل را به‌شدت شکننده کرد و اسرائیل با یک موضوع ویژه پس از این روبه‌­رو است که موجودیت آن را به‌شدت تهدید می‌کند. از سوی دیگر، باتوجه‌به اینکه رژیم صهیونیستی یک موجودیت جعلی است که با ملت­سازی سعی کرد خود را به جامعه جهانی تحمیل کند، با شکنندگی شدید، این بازدارندگی در پروژه ملت­سازی با استفاده از حضور یهودیان دنیا در سرزمین‌های اشغالی نیز با مشکل جدی روبه­‌رو شده است.

 عملیات طوفان الاقصی هیمنه اسرائیل که از جنگ شش‌روزه قوت گرفته بود را به‌شدت شکست. فلسطینیان در این عملیات توانستند بیش از ۲۰ شهرک مسکونی اسرائیل را هدف قرار دهند و تا عمق ۱۵ مایلی اسرائیل پیشروی کنند و عمق استراتژیک گروه‌های فلسطینی، با این عملیات به‌شدت افزایش یافت. [۲]

الکسی لئونکوف، کارشناس نظامی روس، در این باره معتقد است: «حماس به‌دقت توانمندی‌های پدافند هوایی اسرائیل را محاسبه کرده است و سامانه‌های موشکی ضدهوایی گنبد آهنین اسرائیل را با تعداد موشک‌های شلیک شده، سردرگم کرده است. برای سرکوب پدافند هوایی، وسایل حمله هوایی به‌گونه‌ای محاسبه می‌شود که تعداد آنها از توانایی‌های پدافند هوایی فراتر رود. اگر اسرائیل ۲۰۰ موشک رهگیر داشته باشد، باید ۴۰۰ موشک پرتاب شود. در این درگیری می‌توان گفت که حماس کاملاً برای حملات کنونی آماده بود و دقیقاً از توانایی‌های پدافند هوایی اسرائیل آگاهی داشت، تعداد موشک‌های خود را برای فشار بر گنبد آهنین محاسبه کرد.» [۳]

پایان تل­‌آویو!

امروز در سراسر جهان، شاهد اعتراضات خیابانی، با جمعیت‌های چندصدهزارنفری و گاهی بیشتر هستیم؛ جالب آنکه، بسیاری از این تجمعات نیز در کشورهایی برگزار می‌­شود که دولت­های آن­ها، حامی اصلی رژیم اشغالگر فلسطین هستند. اکنون دیگر برای بسیاری از مردم جهان با هر دین و آیینی، جنایات این رژیم منفور، روشن شده است و این مسئله سبب بسیج افکار عمومی جهان علیه رژیم صهیونیستی است.

رژیم صهیونیستی در طول تأسیس جنایت‌کارانه خود، با توسل به حمایت قاطعی که دولت‌های استکباری از آن­ها داشتند و با بهره‌گیری از بازوی گسترده رسانه­‌ای، سعی می­‌کردند یک چهره مظلوم و مورد ستم واقع شده به افکار عمومی جهان مخابره کنند و در این دوره از جنگ هم صهیونیست­ها با حداکثر توان، از این دو اهرم فشار بهره گرفتند؛ به‌طوری‌که سران کشورهای استکباری یکی پس از دیگری به سرزمین­‌های اشغالی سفر کردند تا به‌نوعی حمایت خود را اعلام کنند و بارها در سازمان ملل، هرگونه قطعنامه‌­ای را که علیه این رژیم بود «وتو» کردند و تا امروز مانع برقراری هرگونه آتش‌­بسی در نوار غزه شده‌­اند.

سپر رسانه‌­ای و تبلیغاتی هم دو اقدام مهم را هم‌زمان پیش برد؛ نخست اخبار جنگ را یک­سویه منتشر کردند و همچنین هرگونه خبر و اطلاعاتی را که از نوار غزه منتشر شد، آگاهانه سانسور کردند. این حمایت همه­‌جانبه سبب شده است که رژیم صهیونیستی، عقوبتی برای هر جنایتی که انجام می‌­دهد، نبیند. به همین سبب، دو حرکت حماقت بار مرتکب شد؛ اولین حرکت، تولید اخبار جعلی بود که اوج این، جعل واقعیت انتشار خبر سراسر دروغ «سربریدن ۴۰ کودک اسرائیلی از سوی حماس» بود و دوم استفاده از سلاح‌­های ممنوع مانند بمب­‌های فسفری و خوشه‌­ای و هدف قرار دادن «بیمارستان المعمدانی» بود.

 این حجم از وحشی­‌گری و جعل واقعیت سبب شد که افکار عمومی جهان نسبت به وقایع فلسطین حساس‌­تر شود و در پی واقعیت­‌های جنگ باشد که نتیجۀ آن، برپایی تظاهرات گسترده مردم در سراسر جهان علیه صهیونیست­ها شد که ترمیم این مسئله بی‌­تردید غیرممکن است. [۴]


[۱] دوئرتی، جیمز؛ و گراف، فالتز؛ نظریۀ متعارض در روابط بین‌الملل، ترجمۀ علی‌رضا طیب و وحید بزرگی، تهران، قومس، ۱۳۷۲، چاپ اول، جلد۱، ص ۶۷٫

[۲] گروه بین الملل رجانیوز، ۱۵ آبان ۱۴۰۲٫

[۳] مرادی کلارده، سجاد. پژوهشکده حوزه بین الملل؛ خبرگزاری مهر، ۲۷ آبان ۱۴۰۲٫ کدخبر ۵۹۰۷۸۲۱٫

[۴] قره باغی. محمد، «طوفان الاقصی هیمنه اشغالگران را شکست». مجله ایران. پنج‌شنبه ۴ آبان ۱۴۰۲، شماره ۸۳۱۲.