تأثیر راهبرد متوازنسازی سیاست خارجی ایران بر چشمانداز روابط تهران و مسکو
ایران و روسیه، دو کشور همسایه هستند که از طریق دریای خزر، با یکدیگر ارتباط جغرافیایی و همسایگی پیدا میکنند. روابط دو کشور، همواره دستخوش فراز و نشیبهای فراوان بوده اما در ماههای گذشته، این روابط سطح جدیدی را تجربه میکند که به جرئت، تاکنون این سطح از روابط برای دو کشور تا پیش از این، وجود نداشته است؛ اما ماهیت این روابط، در چیستی و چرایی روابط دو کشور تا این حد، افزایش یافته است و آیا میتوان تصور کرد که روابط دو کشور، به سطح روابط راهبردی و استراتژیک ختم شود؟
زمین و زمانه جنگ روسیه و اوکراین و راهی که در پیش داریم
رخدادهای اخیر جهانی از جمله جنگ اوکراین و همه گیری ویروس کرونا باعث شده تا بشر غربی سر در گریبان خود فرو برد و به این مهم فکر کند که با وجود بازی های قدرت و به کارگیری ابزارهای گونانون سخت و نرم برای حفظ و سیطره آن، آیا توانسته است به پرسش های اساسی انسان پاسخ دهد؟ امروزه دنیا در پیچ تاریخی خود قرار دارد و در دوران سردرگمی خود را به سر می برد و باعث شده است تا ورای آنچه که هست را ببیند و جهان بینی خود را نسبت به دنیا تغییر دهد. متن پیشرو تحلیلی است متفاوت از جنگ اوکرای و به این سوال پاسخ میدهید که چگونه این جنگ جهان بینی آینده بشر را دچار تغییر کرده است.
حکمت تولد و مرگ فرهنگها و تمدنها
بیشک مساله افول تمدنها مسالهای مهم ودارای ابعاد گوناگونی است. در این بخش از نشریه سعی شده است تا خوانندگان گرامی را با ابعاد و زوایای مختلف این بحث آشنا گردانیم. سلسله نشست هایی با همین عنوان در پژوهشکده شهید صدر به همت مرکز مطالعات آمریکا برگزار گردید که به مرور متن گفتگوها و ارائه اساتید به نظر مخاطبین ارجمند خواهد رسید. در این جلسه استاد اسماعیل شفیعی سروستانی به ارائه نظر خود در رابطه با این موضوع پرداختند.
آمریکا، تایوان و استراتژی مهار پکن
با ورود نانسی پلوسی، رئیس مجلس نمایندگان ایالاتمتحده به تایوان در ۳ آگوست امسال، یک مقام عالی آمریکا پس از ۲۵ سال، بار دیگر وارد منطقه مورد مناقشه پکن و واشنگتن شد. اهمیت موضوع، ناشی از آن است که مسئله تایوان، علیرغم چندین دهه قدمت، هنوز لاینحل مانده است. جمهوری خلق چین بههیچوجه با موجودیت مستقل تایوان، موافق نیست و آن را استان «یاغی» و ناآرام خود برمیشمارد که توسط رژیمی «راهزن» اداره میشود. در مقابل، رهبران تایوان نیز به آسانی حاضر به الحاق و از دست دادن دستاوردهای تقریباً شش دهه گذشته خود نیستند. در این میان، آمریکا بهعنوان بازیگر تأثیرگذار بر روند مذکور، تاکنون با در پیش گرفتن سیاست مبهم «مخالفت با استقلال، ممانعت از الحاق و مخالفت با جنگ»، رهبران پکن را در راستای هدف دیرینه اتحاد مجدد جزیره، ناکام گذاشته و درنهایت، مسئله مزبور نهتنها حل نشده، بلکه تحتالشعاع رفتار و منافع آمریکا در ساختار کلان نظام بینالملل، قرارگرفته است؛ اما به نظر می¬رسد با توجه به سیر سعودی قدرت پکن، آمریکا در تلاش است تا با طرحی شبیه به «استراتژی مهار شوروی»، محدودیتهایی علیه پکن وضع کند و روند رشد روزافزون این کشور، بهخصوص در آسیا را دچار مشکل نماید.
بررسی ابعاد مناقشه تایوان در دوران گذار
هواپیمای بوئینگ ۴۰ -C نانسی پلوسی، رئیس مجلس نمایندگان آمریکا، درنهایت به جای عبور از دریای چین جنوبی، بر فراز جزیره برنئو اندونزی پرواز کرد و در فرودگاه بینالمللی شهر تایپه، پایتخت تایوان ۲۴ میلیونی به زمین نشست و به گمانهزنیها در خصوص سفر یا عدم سفر رئیس مجلس نمایندگان آمریکا به این جزیره مورد مناقشه، پایان داد و عالیترین مقام آمریکا، مجدداً بعد از ۲۵ سال، بار دیگر وارد منطقه مورد مناقشه آمریکا و چين شد. به وجود آمدن این رخداد، تحلیلهای بسیار زیادی را در خصوص آینده روابط بینالملل در پی داشت، از همین رو، مرکز مطالعات آمریکا در یک گفتگوی زنده اینستاگرامی با دکتر ابوالفضل بازرگان، کارشناس مسائل بینالملل و دکتر مهدی خورسند، کارشناس مسائل بینالملل و اوراسیا به ابعاد مختلف این موضوع پرداخت که در ادامه، میتوانید متن این گفتگو را مطالعه فرمایید.
چرا ایالاتمتحده باید در قبال تایوان، کمتر سخن بگوید و بیشتر عمل کند؟
در طول ماههای گذشته، دولت بایدن اقدامات متعددی برای شفافسازی یا تغییر نگرشها نسبت به چین و منطقه هند-آرام، انجام داده است. رئیسجمهور جو بایدن، اخیراً سفری به منطقه داشته تا ضمن دیدار از ژاپن و کره، با رهبران گروه گفتگوی چهارجانبه امنیتی دیدار نماید و چارچوب اقتصادی هند-آرام را اعلام کند. ماه گذشته نیز پائول هانل در گفتگویی با ایوان مدیروس، از رقابت آمریکا-چین سخن گفته است. گزیدهای از این رویداد که برای شفافیت بیشتر ویراستاری نیز شده است، در ادامه ذکر میشود.
خسارت سفر نابخردانه پلوسی به تایوان، باید مهار شود
هیئت تحریریه واشنگتن پست در یادداشتی سفر نانسی پلوسی به تایوان را اینگونه تحلیل کردند: «سیاست خارجی موفق، اصول عالی را با اجرای هوشمندانه و بهموقع ترکیب میکند. دیدار روز سهشنبه برای نشان دادن همبستگی با تایوان از سوی نانسی پلوسی، رئیس مجلس نمایندگان آمریکا، سیاستی هوشمندانه اما بهموقع نبود. واکنش قابل پیشبینی چین -که تایوان را استانی سرگردان میداند- همچنان در جریان است و چنانچه میبینیم، تمرینهای تحریکآمیز آتشزای دریایی در آبهای سرزمینی جزیره پس از پایان سفر خانم پلوسی، همچنان ادامه دارد. رئیسجمهور بایدن، باید آسیبهای کوتاهمدت را محدود کند و با افزایش احتمالی فشار بلندمدت چین بر تایوان مقابله نماید.»
بحران تایوان؛جنگ اقتصادی آشکار کرد/ آمریکا با ادعای صلح و ثبات، «آشوب خلاقانه» دنبال میکند.
دکتر تیم اندرسون، استاد دانشگاه استرالیا و تحلیلگر مسائل بین الملل، در مصاحبه با مرکز مطالعات آمریکا با بیان این که هدف آمریکا، تحریک جدی چین است. بیان داشت تجاوز جهانی و جنگ اقتصادی در حال حاضر کاملا آشکار شده و مدتهاست که آمریکا با ادعای صلح و ثبات، درگیری و بیثباتی -یا به قول کاندولیزا رایس «آشوب خلاقانه» دنبال میکند.
از تلاش چین برای ایفای نقش هژمونی قارهای تا میل آمریکا به حفظ موقعیت هژمونیک
بحرانها شروع میشوند، گسترش پیدا میکنند و در صورتی که کنشگران قادر به مدیریت صحیح آن نباشند، به یک جنگ فراگیر تبدیل میشوند. بحران در شبهجزیره تایوان از کانالهای غیررسمی، فراتر رفته است. سؤال پژوهش این است که بحران در شبهجزیره تایوان، از کجا نشئت میگیرد؟ در پاسخ، میتوان گفت بحران در نظام بینالملل، زمانی به وقوع میپیوندد که بر وزن یک کنشگر افزوده شود و وزن دیگری، کاهش پیدا کند. ممکن است که یکی به دنبال ایفای نقش جدیدی باشد و دیگری، آن را برنتابد، زیرا هرگونه افزایش وزن دیگری، بهمنزله برخورداری کمتر دیگری از کیک غیرقابل تقسیم در نظام بینالملل باشد. رقابت چین و آمریکا، موجب بحران در شبهجزیره تایوان است. چین به دنبال دستیابی به موقعیت و نقش هژمونی منطقهای است، همانگونه که آمریکا در قالب دکترین مونروئه در قرن ۱۹، آن را اعمال میکرد و به دنبال حفظ موقعیت هژمونیک خویش، در قرن ۲۱ میلادی است.
بررسی جایگاه جزیره تایوان در روابط چین و ایالاتمتحده
تایوان، جزیرهای نسبتاً کوچک در منطقه شرق آسیا بوده که در محل اتصال دریای چین شرقی و جنوبی در شمال اقیانوس آرام، واقع شده است. بررسیهای بهعملآمده نشان از آن دارد که تا ۲۵ اکتبر ۱۹۴۵ میلادی، اداره جزیره تایوان، بر عهده کشور ژاپن بود تا اینکه پس از شکست ژاپن در جنگ جهانی دوم، مالکیت آن به «دولت ملی چین» واگذار شد. پس از تغییر و تحولات پدیدار شده، شاهد آن هستیم که در سال ۱۹۴۹ میلادی، شورش عمومی حزب کمونیست چین، به اخراج دولت وقت (بدون استعفا) و متواری شدن آنها به جزیره تایوان منجر گردید. پس از آنکه نیروهای ملیگرا به رهبری «چیان کای شک»، به جزیره تایوان گریختند، شاهد آن هستیم که گروه مذکور با حمایت و همکاری همهجانبه ایالاتمتحده، موفق شد تا جزیره تایوان را به تصرف خود دربیاورد و متعاقب آن، بنیانهای ایجاد «جمهوری چین» را پایهگذاری نمایند. در باب اهمیت بررسی جایگاه جزیره تایوان در روابط جمهوری خلق چین و ایالاتمتحده، میتوان چنین اظهار داشت که مسئله تایوان، از جمله مسائل ژرفی است که از چند دهه قبل تاکنون، روابط واشنگتن و پکن را متأثر از خود کرده است. شایان ذکر است که دولتمردان جمهوری خلق چین، همواره اظهار داشتهاند که نهتنها با موجودیت مستقل تایوان موافق نیستند، بلکه آن را بهعنوان استان یاغی و ناآرام خود، برمیشمارند که توسط رژیمی راهزن اداره میشود. نکته قابلتوجهی که در این میان خودنمایی میکند، آن است که رهبران تایوان، نهتنها مخالف سیاست الحاق هستند، بلکه تبعیت از درخواستهای پکن را بهعنوان عامل نابودی دستاوردهای چند دهه اخیر خود قلمداد مینمایند. لازم به ذکر است که علاوه بر کنشگران مورداشاره، ایالاتمتحده بازیگر تأثیرگذار سومی است که از طریق اتخاذ سیاست مبهم «مخالفت با استقلال، ممانعت از الحاق و مخالفت با جنگ»، درصدد برآمده است تا نهتنها رهبران پکن را در راستای دستیابی به اهداف دیرین خود، مبنی بر اتحاد مجدد جزیره ناکام بگذارد، بلکه از جداییطلبان تایوانی بهعنوان یک اهرم فشار علیه جمهوری خلق چین استفاده نماید. با عنایت به مقدمهای که اظهار شد، در ادامه کوشش شده است تا در پرتو مفاهیم و معناها و با تأسی از آمار و ارقام متقن، میزان تأثیرپذیری روابط واشنگتن و پکن از تحولات پدیدار شده در جزیره تایوان، مورد بررسی قرار گیرد.